Saturday, July 02, 2016

آزادی جعفرعظیم زاده ک تجربه موفق در مبارزه مشترک و برای یک هدف مشخص


Rahekaregar Rahekargers Foto.

آزادی جعفرعظیم زاده، یک تجربه موفق در  مبارزه مشترک و برای یک هدف مشخص!  
تجربه آزادشدن- ولوموقت- فعال کارگری جعفرعظیم زاده، در اصل بیرون کشیدنش از لابلای دندان های گره خورده  رژیمی که دست اندرکاران بیرحم و دادستانش اعلام کرده بودند که حتی به قیمت مرگش ذره ای عقب نشینی نخواهندکرد، صرفنظر از آزادی یک انسان و یک فعال کارگری که فی نفسه خودهدفی با ارزش است، در عین حال  تجربه آموزنده ای برای مدافعان و مبارزان پراکنده و رنگارنگ آزادی و برابری است که چگونه می توانند با رویهم نهادن قطره های کوچک مقاومت و امکانات خود، شطی نیرومند از مقاومت و مبارزه بوجودآورند. ارج نهادن به مبارزه و مقاومت فعالان زندانی شده قبل از هرچیز درگرو آن است که چگونه می توان آن را هم چون الگوئی برای شکل دادن و تداوم و تقویت جنبش های مقاومت علیه دشمنان کارگران و آزادی و برابری بکارگرفت و به شیوه و منشی پایدار و تثبیت شده تبدیل کرد. 
البته وقوع چنین تجربه ای بی سابقه نیست، اما مورداخیر بیان شفاف و روشنی از کاربردآن است. برای آن که چنین تجربه ای اتفاق می افتاد باید عوامل متعدد و بقول معروف ابرو بادو مه خورشید و فلک دست به  دست هم می دادند:
از مقاومت جانانه خودجعفرعظیم زاده تا خانواده اش ، تا اعتراض فعالان کارگری و آزادیخواه - اعم از انتشاربیانیه ها و طومارها تا تجمعات اعتراضی در داخل کشور، و تا همکاری فعالان و مبارزان چپ و ترقی خواه خارج از کشور فارغ از گرایشات گوناگون و با کنش های اعتراضی متنوع برای پژواک جهانی دادن به صدای اعتراض جعفرزاده و تا جلب حمایت گسترده بین المللی و سازمان ها و نهادها و شخصیت های مترفی و مطرح، و بالاخره باید به استفاده بهینه از شبکه های اجتماعی و رسانه ها برای گستراندن دامنه اعتراض و حمایت از آزادی کارگرزندانی اشاره کرد. 
این مدل مبارزاتی که حالت جنبشی پیداکرد و بسی فراتر از سازمان ها و گروه ها رفت، از جمع شدن قطره های کوچک بی شمار در راستا و هدفی واحد و مشخص و برانگیزاننده سرچشمه گرفت که  حاصل آن به جریان افتادن شطی خروشان از اعتراض بود. شطی که آشکارا به یک جنبش و  نیروی فشارمحسوس، و حول هدفی مشخص فراروئید. در اصل شالوده و مکانیزم شکل گیری این جنبش ها چندان پیچیده نیستند:
گزین یک هدف ملموس، قابل دسترسی و برانگیزاننده (هدفی که البته سهل و ممنتع است، یعنی درعین خاص بودگی،  بیان یک خواست عام و بحق و فراگیر هم است). آنگاه  بسیج نیروهای متنوع و با گرایشات متنوع حول این هدف بدون آن که جریانی بخواهد و یا بتواند سرگردگی آن را به عهده بگیرد، و آمیخته با انواع حرکات خودجوش و ابتکاری. چنین شیوه ای نیروهای بالقوه موجودی را به میدان می کشاند که شیوه های سنتی و از بالا به پائین، قادر به فعلیت بخشیدن آن نیستند.
جعفرزاده در پیام پس از رهائی خودسخنانی را بیان داشته است که مدلول آن تأکیدی بر اهمیت این نوع مقاومت مشترک گرایش هاست. در همین رابطه ا او به اهمیت شکل گیری عملی گره خوردن جنبش های کارگران و معلمان و دانشجویان و ...اشاره کرده است و مشخصا- و بدرستی-  به اهمیت گره خورد مباررزات کارگران و معلمان- که جوانه های اولیه آن در  زندان و در کوران مقاومت صورت گرفت- اشاره کرده است. بی تردید بالیدن چنین جوانه هائی، می توانند طلیعه بهاردلنشینی از همبستگی را نوید دهند. بخصوص با درکی که امروزه از شمول مفهوم نیروی کار و کارگر در میان فعالان داخل جاافتاده، و مشخصا کارگران و معلمان و پرستاران را در برمی گیرد، و نیز اهمیت پیوندجنبش های اجتماعی با یکدیگر، بسترذهنی و عیینی مناسبی برای شکل گیری جبنش های مطالباتی و ضداستبداری فراهم آمده است.
 پیام این تجربه روشن است:
بدون مبارزه مشترک گرایش های مختلف، حول خواست های مشخص، فراگیر و برانگیزاننده و بشکل جنبشی، هیچ گام واقعی و کارسازی نمی توان به جلوبرداشت. برای انجام این کار هیچ جریان و گرایشی لازم نیست که نگران از دست رفتن پروژه و برنامه خاص خود - که تنها برای خودش و هم نظرانش اعتباردارد- بشود، اما لازم است همه بدانند که با آن ها، همانطور که تجریه چندین دهه نشان داده است، نمی توان حرکت های بزرگ را سازمان داد. در جهان امروز جنبش ها از یکسو بزرگتر و متنوع تر از آن هستند که بخواهند در این قالب ها به گنجند، و از سوی دیگر آن قدر گنجایش و ظرفیت دارند که این نوع گرایش ها و گروه ها- درصورتی که تیشه به ریشه های وجودی جنبش نزنند- بتوانند در درونش به فعالیت و نفس کشیدن به پردازند. 

No comments: