Friday, January 26, 2018

چهار رویکرد و چندین نکته: سوروس و جامعه باز، کردها و دوره پساداعش ...

چهار رویکرد و چندنکته! 
نگرانی سورس از ببادرفتن جامعه باز ، و اصل ابطال پذیری بوپر

سوروس در داووس نگرانی خود را از این که چندین شرکت انحصاری با کتنرل خود برجهان و بویژه برقلمروحساس اطلاعت 
و اندیشه سرنوشت جهان را رقم بزنند ابراز می دارد
او می گوید این خطرجدی وجود دارد که مردم جهان حتی از اندیشیدن آزاد محروم شوند و آن را فراموش کنند. رؤیای او بازگشت به رقابت آزادسرمایه مثلا آن گونه که استوارت میل در زمانه خویش می پروراند هست. او نگران جامعه بسته و تسلط چندین غول و موسسه هیولائی است که شاخص های کلاسیک ثروت و اقتدار را در هم شکسته اند و بر فرازدولت ها فرمانروائی می کنند. یادمان هست که اوباما و دستیاران او به گوگل التماس می کردند که اطلاعاتی از فلان شخص و بهمان فرد که متهم به تروریسم و یا... هست در اختیاردولتش بگذارند . سوروس جوری سخن می گوید که گویا خطا و سوء تفاهمی در مسیرحرکت سرمایه داری روی داده است. او نمی خواهد بپذیرد که تا آن جا که به دینامیسم و پویش ذاتی سرمایه مربوط است وضعیت کنونی از دل همان رقابت برآمده است و در انطباق با سرشت سرمایه برای سود و انباشت است و خوداروپا هم که وی در برابرفرادستی شرکت های آمریکائی به آن دخیل بسته است مشمول همان رونداست. رقابت و«تنازع بقاء و انتخاب طبیعی و اصلح» حاصلی جز قلبیرشدن و همین وضعیت ندارد. در حقیقت نیروی متافیزیکی در ساختارسرمایه داری که بتواند آن را کنترل کند و سرمایه داری خوش خیم تولید کند وجودندارد. آن کسی که می خواهد نظارت کند خود گماشته وتحت نظارت است. آن اهرم فرضی کنترل کننده یعنی دولت خود مبعوث این هیولاها و تحت کنترل و فرمان آن هاست. مگر باندازه ای که نیروی فشار از بیرون بتواند آن را تا اندازه ای مشروط کند. او و امثال او نماینده نوستالوژی بازگشت به دوران سپری شده ای هستند که تنها می توان در متون درسی دانشگاه ها دنبالشان گشت. آن چه که هم پوپر در جامعه باز و دشمنانش در مورد این نوع جوامع آزاد و غیربسته می گوید و نظام لیبرال را خودکنترل و خوداصلاح گر معرفی می کند که گویا رقابت آزاد بخشی از خصایص ماندگارآن است (گرچه همو نگران انحصار بازار هم بود)ِ؛ در حقیقت به تعمیم نادرستی از سیستم براساس برخی مشهودات موقتی و در حال گذرا دست می زند. در اصل نظریه ابطال پذیری او و این که هر نظریه و فرضیه تا آنجا علمی است که ابطال پذیرباشد، دیری است که فرضیه های خود وی در حوزه اجتماعی و جامعه باز در آزمایشگاه های اجتماعی را ابطال کرده است. .. نگرانی سوروس در مورد به بادرفتن «جامعه باز» بازتاب همین ابطال شدگی است....*

جهان به کدام سو حرکت می کند؟
این که همزمان با اجلاس مجمع اقتصادجهانی، بزرگترین نشست سرمایه داران و کارشناسان و قدرت های جهان، اقدام نمادین به جلوکشیدن نیم دقیقه ای ساعت موسوم به آخرزمان به سوی نیمه شب،‌ نقطه نمادین فاجعه،‌ به چه معناست؟. این که از ۱۹۹۱ یعنی سال فروپاشی بلوک شرق و پایان جنگ سرد، این عقربه های نمادین ۷ دقیقه به سمت فاجعه جلوکشیده شده به چه معناست؟ نخست آن که نظام جهانی سرمایه داری پس از پشت سرگذاشتن دورانی که « توازن وحشت» نامیده می شد بجای حرکت به سمت و سوی آرامش بیشتر درست مسیرعکس را پیموده است و جنگ ها و تهدیدهای هسته ای و در حوزه اقتصادتحریم ها و رقابت های شدید برسرسود و سهم از بازارحهانی و کسب هژمونی بیشتر شده است. سرمایه داری بدون داشتن رقیبی بازدارنده آسان تر توانسته است منویات و سرشت خویش را متحقق کند و جهان را چه به لحاظ اجتماعی و چه به لحاظ زیست میحطی ناامن تر کرده است. دوم آن که امیدی و لواندک به معجزه اجلاس برای حل همین دو معضل بزرگ و حتی حرکت درجهت کاستن از ابعادآن ها وجود ندارد. و این که مشکلات واقعی شهروندان و جامعه جهانی دغدغه طبقه حاکم برجهان را تشکیل نمی دهد. به بیان دیگر با همه حدت و شدتی که مشکلات فراگیری چون جنگ و مهاجرت و شکاف های طبقاتی و حاشیه نشینی و نیز تبعیض های جنسیتی و نژادی و... و یا بحران زیست میحطی بخودگرفته است و بر طبق گزارش آکسفام به به مرزهای اشباع رسیده است، با این همه قادر به بازتاب لازم و درخور در طبقه اقتصادی وسیاسی حاکم برجهان نیست. و این یعنی عدم هم پوشانی سرمایه داران با معضلات واقعی جامعه بشری. و سوم نیاز به «دستانی» که بتواند عقربه ساعت را در جهت معکوس خود به حرکت درآورد. این «دست» البته نه در درون سیستم چنان که آمد، بلکه از بیرون می تواند این کار را انجام بدهد. اما توسل و دخیل بستن به نخبگان و ابررهبران و میانجی هائی از جنس گذشته نیز تاریخ مصرفشان به پایان رسیده است. کوک کردن با گذشته بی ثمراست. باید همه چیز درانطباق با فهم وتوان و بلوغ و دست آوردهای انسان معاصرنوسازی و کوک شود...

*- پیشنهادهای تنظیم کنندگان گزارش ساعت آخرالزمان در این باره آن دستی که بتواند عقربه را در حهت معکوس به حرکت آورد :
گزارش معتقد است بشر می‌تواند برای حل این مشکلات خودساخته اقدام کند و ساعت آخرالزمان را به عقب برگرداند بنابراین توصیه کرده:
در باره کره شمالی: به دونالد ترامپ توصیه شده از جنگ لفظی تحریک‌کننده خودداری کند، به دولت آمریکا و کره شمالی توصیه شده راه‌های ارتباط را باز کنند و به جامعه جهانی توصیه شده برای توقف برنامه هسته‌ای و موشکی کره شمالی در کوتاه مدت تلاش کند.
درباره برجام: به دولت آمریکا توصیه کرده "تا زمانی که مدرک معتبری ارائه نشده که ایران به توافق پایبند نبوده یا ایران با رویکردی دیگری که امنیت ملی آمریا را تامین کند موافقت نکرده، از برجام تبعیت کند."
به روسیه و آمریکا: از تنشهای نظامی در مرز ناتو پرهیز و برای بهبود پیمان منع موشک‌های هسته‌ای میان‌برد مذاکره کنند.
از شهروندان آمریکا: خواسته از دولت آمریکا بخواهند خطر واقعی گرم شدن آب و هوای زمین را به رسمیت بشناسد و اقدام کند.
از دولتهای دنیا: خواسته تا تلاش خود را برای کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای مضاعف کنند و سعی کنند دمای کره زمین در قیاس با دوران پیش صنعتی بیشتر از دو درجه گرم نشود.
از جامعه بین‌المللی و کشورهای دنیا: خواسته تا از سوء استفاده شرکتهای فناوری از اطلاعات برای تضعیف اعتماد شهروندان به نهادهای سیاسی، قوانین و مجازات وضع کنند و از سوء استفاده فاجعه بار از فناوری در زمینه تسلیحات مثل تولید روباتهای قاتل جلوگیری کنند.
گزارش در پایان از شهروندان دنیا خواسته از فرصت استفاده کنند و با خواستن این تغییراتی دنیا را جایی امن‌تر و معقول‌تر کنند.

دوره پساداعش، تجاوزترکیه، پشت کردن آمریکا و ضرورت تغییراستراتژی مقاومت
بنظر می رسد شرکت در بازی قدرت های بزرگ و منطقه ای بیش از پیش دشواری و بن بست خود را نمایان می سازد. آمریکا در مقابل تهاجم ترکیه واکنشی در دفاع از متحد تاکنونی اش در برابرداعش نشان نمی دهد. چون که حریف یعنی ترکیه خودمتحدی و حلقه ای مهم از پیمان ناتواست و چاقودسته اش را نمی برد. اما آیا اسد حتی اگر هم به پذیرد که البته بعیداست فراتر از محکوم کردن زبانی دولت ترکیه گامی بردار و اگرهم به راندن ترکیه موفق شود، آیا آن مناطق را ترک خواهندکرد؟ ناگفته نماند که اگر آمریکا اعلام تشکیل ارتش ۳۰ هزارنفره پساداعش با کردها را نمی کرد (که با اهداف و استراتژی پساداعش آمریکا درمنطقه پیوند دارد)، احتمالا ترکیه در فضای پس از داعش به خود اجازه نمی داد لااقل به این سرعت چنین تجاوزگسترده ای را انجام دهد. تشکیل چنین ارتشی توسط آمریکا و کردها در منطقه خط قرمزترکیه بود. اکنون بنظرمیرسد که بناگزیر تاکتیک و سیاست درست آن باشد که ضمن مقاومت پارتیزانی و گسترده در منطقه علیه تجاوز ترکیه بهمراه دامن زدن فشارجهانی به ترکیه، رژوا و دیگرنیروهای مقاومت هم با تغییراستراتژی پساداعش خود به تدریج خود را از مشارکت در بازی ها و ائتلاف های بزرگ کناربکشند. عملا هم با پشت کردن آمریکا ادامه سیاست تاکنونی هم با چالش مواجهه شده است

فلسطین و لحظه مواجهه با حقیقت تلخ!
ترامپ در بحبوحه کارزار انتخاباتی از معجزه قرن در موردبحران فلسطین و اسرائیل سخن گفته بود. معجزه ای که دیگررؤسای بی عرضه آمریکا نتوانسته بودند انجام بدهند. اینک آن معجزه بوقوع پیوسته است: پس از برسمیت شناختن بیت المقدس ، اکنون درداووس خطاب به فلسطینی ها: «که به آمریکا توهین کرده اید، قطع پول و قطع مذاکرات» تا زمانی که سرتان به سنگ به خورد و دو باره سراغ خودم بیائید ! جالب است کسی که در موردمردمی آواره و تحت محاصره و بمباران این چنین به درشتی سخن می گوید در موردتهاجم وحشیانه ترکیه این عضونافرمان ناتو به کردهای سوریه، و حتی به تهدیدهای ترکیه نسبت به رودر روئی با نیروهای آمریکا در آن مناطق، نطوقش در نمی آید! :
گزارش رادیوفرانسه:
ترامپ به مناسبت گفتگو با نتانیاهو فلسطینیان را تهدید کرد که اگر بر سر میز مذاکره با اسرائیل حاضر نشوند، آمریکا هم کمک مالی خود را به آنان قطع خواهد کرد. ترامپ بخصوص از رفتار فلسطینیان با معاونش مایک پنس سخت گله کرد و گفت: «آنها هفتۀ گذشته به ما بی‌احترامی کردند زیرا نخواستند با وی دیدار کنند. در حالی که ما صدها میلیون دلار به آنها کمک می‌کنیم... ارقام باورنکردنی... این پول روی میز است اما اگر آنها برای مذاکرات صلح حاضر نشوند، پول واریز نخواهد شد». هفتۀ گذشته مایک پنس به مصر و اردن و اسرائیل رفت اما مسئولان فلسطینی حاضر نشدند با او دیدار کنند.
ساعتی بعد از سخنان ترامپ، حنان عشراوی یکی از رهبران سازمان آزادیبخش فلسطین اعلام کرد که «سر باز زدن از ملاقات با ستمگران، به معنی بی‌احترامی نیست، بلکه احترام به خود است».

د ر همین رابطه:
چرا ترامپ، اکنون، بیت المقدس را پایتخت اسرائیل اعلام کرد؟
!پایان یک خودفریبی بزرگ! لحظه مواجهه با حقیقت تلخ

No comments: