خط قرمزی جزحفظ قدرت وجود ندارد!
تقی روزبه taghi_roozbeh@yahoo.com
تقی روزبه taghi_roozbeh@yahoo.com
چندتن ازاعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی امیرکبیر( پلی تکنیک)،درادامه اعتراضات خود نسبت به بازداشت و شکنجه 8 تن ازدانشجویان این دانشگاه به اتهام توهین به اسلام ورهبری درنشریه توقیف شده این دانشگاه(که مطابق افشاگری دانشجویان، دراصل جعلی بوده وازطریق سرقت لوگوی این انجمن صورت گرفته است)،ازروز4 تیرتحصن آرام ونامحدودی را درمسجد این دانشگاه تاآزادشدن دانشجویان دستگیرشده به عمل آوردند.
تحصن فوق با تهدیدهای متعدد حراست دانشگاه برای پایان بخشیدن به آن وسپس خاموش کردن مطلق برق مسجد وسرانجام حمله به آن درنیمه های شب توسط 30 تن ازاوباشان حراست وبیرون انداختن دانشجویان ازمسجد و دانشگاه مواجه گردید.انجمن اسلامی دانشجویان دراین رابطه اطلاعیه منتشرکرده است با این عنوان که خط قرمز دولت نهم برای ایجاد جو خفقان و وحشت کجاست؟ که درسایت خبرنامه متعلق به انجمن اسلامی این دانشگاه می توان آن رامشاهده کرد. نوشته حاضر نقدکوتاهی است به این بیانیه:
بی شک اصل دفاع ازدانشجویان زندانی ودرخواست آزادی آن ها ودرهمین رابطه تحصن به مثابه شکلی ازاشکال گوناگون مبارزه توسط نمایندگان منتخب دانشجویان ستایش انگیزبوده وتردیدی درضرورت دفاع ازمطالبات آنان جایز نیست.این هم روشن است که دانشجویان زندانی و سایردانشجویان مبارزدارند تاوان مبارزات درخشان وافتخارآمیزاین دانشگاه، بویژه اعتراضات پرشکوه وبیادماندنی آنان به هنگام ورود احمدی نژاد به صحن این دانشگاه را می پردازند.والبته این هم قابل درک است که شورای مرکزی انجمن اسلامی تلاش دارد تابا کاربردادبیات مذهبی اتهام توهین به مقدسات واسلام و رهبری را که درمقالات جعلی منتسب به آنها آمده خنثی کند.حتا به مجموعه چنین دلایلی این راهم می توان اضافه کرد که دانشجویان نماینده در شورای مرکزی دارند با توسل به این گونه ادبیات ازسنگرتشکل انجمن اسلامی این دانشگاه که مورد تهاجم بی وقفه رژیم است، دفاع می کنند بااین همه نحوه پیشبرداین مبارزه وبهره گیری ازادبیات مذهبی(آنهم باچنین علظتی!) دربیانیه دانشجویان مناقشه برانگیزبوده و سؤالاتی را پیش روی مدافعان آزادی وبرابری قرارمی دهد.
دراین بیانیه دونکته پیش ازهرچیزخود رانمایان می سازد:
نخست بکارگیری ادبیات مذهبی هم چون مسجد به مثابه خانه امن الهی ومقدس ترین مکان دانشگاه،تأکید برمسلمان بودن دانشجویان،همزمانی حمله با وقت نمازصبح(که گویا به آن جنبه تراژیک خاصی می بخشد) ،حمله به ساحت مقدس مسجد وزیرپانهادن حرمت آن به مثابه یک فاجعه ننگ آورو مشابه آن ها.
ونکته دوم طرح این سؤال که براستی خط قرمزدولت نهم برای ایجاد خفقان درکجاست ومسجد مقدس درکجای این خط قرمزقراردارد؟
اگربپذیریم که هدف ازانتشار هربیانیه ازسوی هرنهادمبارزوآزادیخواهی، دادن آگاهی ازماهیت رژیم و جلب همبستگی مردم ودروهله اول دانشجویان مدافع آزادی و برابری دراین دانشگاه وبیرون ازآن ازمبارزات ودرخواست های بحق اشان است،دراین صورت این سؤال مطرح می شود که آیا چنین ادبیات وانگاره هائی درنیل به این هدف کمک می کند؟.هم چنین پرسیدنی است که براستی مخاطبین اصلی این بیاینه را چه کسانی تشکیل می دهند؟ آیا دانشجویان انجمن اسلامی خواسته اند ازاین طریق به نیروهائی درمیان حاکمیت وطرفداران آن پیام دهند که اولا برخلاف ادعای رژیم آن ها مسلمانان معتقدبه شعارهای مذهبی ومراسم ومناسک آن هستند، تاباین ترتیب همددی وحمایت آنان را جلب کنند؟ وبه موازات آن نشان دهند که دولت احمدی نژاد فاقدپایه مذهبی است وبراین باورند که باید پایگاه آن را درمیان مذهبی ها سست کنند؟ بی تردید اگرچنین باشد،این سیاست نه با سنت درخشان مبارزات دانشجویان این دانشگاه علیه استبداد وبرای آزادی وبرابری هم خوانی دارد و نه حتا قادراست نیروی حمایتی فعالی رابسود خود درمبارزه علیه استبداد مذهبی بربیانگیزد.دراین جا این سؤال کلیدی مطرح می شود که آیا درمبارزه علیه یک استبدادمذهبی می توان با توسل جستن به مفاهیم وبنیادهای مذهبی مبارزه ای کارسازوواقعا دموکراتیک را به پیش برد؟ یا آن که چنین شیوه هائی تنها می تواند بربی اعتمادی بدنه دانشجوئی ومبارزین آزادیخواه دامن زده وبرخلاف تصورنویسندگان بیانیه رژیم را درپیشبرد سرکوب یاری رساند؟.بی شک جنبش دانشجوئی به عنوان یکی ازآگاه ترین جنبش های اجتماعی و پیشرودرمبارزه برای آزادی و برابری وبرای دمکراسی تنها با تأکید قاطع برموازین دموکراتیک وقرارگرفتن درسنگرهای واقعی خود است که می تواند به وظیفه مهم خود عمل کند.
درمورد محوردوم
دانشجویان پرسیده اند که آیا برای رژیم خط قرمزی وجود دارد؟ ومسجد مقدس درکجای این خط قرمزقراردارد.البته نفس حمله به مسجد نشان می دهد که چنین خط قرمزی وجود نداشته وندارد.برکسی پوشیده نیست که برای رژیم مساله اصلی همانا حفظ قدرت ومنافع خود بهرقیمت است و دراین رابطه حتا مذهب هم به مثابه اهرمی درخدمت آن قراردارد.اما نیازی به انجام چنین تجربه ای نبود تااین حقیقت بکرات تجربه شده باردیگرموردآزمون قرارگیرد. نمونه های بی شماری روشن کرده است که رژیم حتا ازسرکوب مراجع تقلید مخالف خود هم ابائی ندارد.بنابراین این تصورکه گویا درپناه مسجد وتوسل جستن به مقدسات مذهبی بتوان سنگری برای مبارزه علیه رژیم فراهم آورد، توهمی بیش نیست و اگرهم جدی گرفته شودیک توهم خطرناک است. دانشجویان فقط می توانند درسنگرهای مستقل ومتعلق به خود به مبارزه ادامه دهند وچنین سنگرهائی هم ازهمین امروز باید تلاش شود که آجربه آجربرافراشته شود. بنابراین بباد دادن فرصت های گذرا درپناه سنگرهای مصنوعی و خیالی تنها می تواند به اتلاف وقت دانشجویان درساختن سنگرهای حقیقی وواقعا متعلق به خود خدمت کند. بی شک ساختن سنگرواقعی درزیرسرکوب سنگین و مداوم کارآسانی نیست.اما نباید فراموش کنیم که غالبا سنگرهای واقعا مستقل ورزمنده دربحبوحه مبارزات نفس گیر ساخته می شوند.
درهرحال مبارزبه سبک وسیاق اخیرانجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر بعید است بتواند نه فقط آبی را درمیان مذهبی ها ودرمیان بالائی ها بسود آن ها گرم کند،ونه حتا اگرقادربه آن می شد(همانند دوران اصلاح طلبی) می توانست جلوی سرکوب آنها را بگیرد.برعکس توسل به چنین شیوه هائی تنها می تواند به همبستگی دانشجویان بعنوان مهمترین سرمایه یک تشکل دانشجوئی لطمه بزند.دانشجویان دانشگاه امیرکبیرباید به نقد وبازبینی کاربرداین گونه شیوه ها وتاکتیک های مبارزاتی بپردازندو درعین حال با تقویت نظارت و مداخله بدنه و مجامع عمومی دانشجوئی درجهت دادن به سیاست های نهادهای منتخب خود،ازافتادن آنان بدام مصلحت اندیش های مقطعی وسترون ممانعت به عمل آورند.
هیچ نیرو وسیاستی جزبه میدان آوردن هرچه بیشترنیروی همبسته ومتحد دانشجویان قادرنیست که با تهاجمات رژیم به مقابله برخاسته ودرمبارزه برای تحقق مطالبات دانشجویان مؤثرواقع گردد.
2007-06-29-08.04.86
www.taghi-roozbeh.blogspot.com
No comments:
Post a Comment