تاکتیک،
وحکمت های
نهفته در یک
نظرسنجی!
صفحه
فیس بوک 25 بهمن
اخیرا
نظرسنجی
بزرگی را به
عمل آورده است
که گزارش آن
درسایت های
متعلق به این
جریان ازجمله
جرس وتحول و...
منعکس شده است*.برطبق
این گزارش
نزدیک به 14000هزارنفردراین
نظرسنجی شرکت
کردند که بیش
ازده
هزارنفرآن
ازداخل کشور
وبقیه ازخارج
کشوربودند. سؤالات
وپاسخ ها را
می توان
درگزارش
زیرمشاهده کرد:
تیتری
که برپیشانی
این گزارش
آمده عناوینی
چون "تظاهرات
خیابانی
بهترین روش
اعتراضی"،به
"اعتراضات
درخیابان
ادامه می دهیم"
و...
ونظایرآنست
که البته
چنانکه خواهیم
دید چندان
انطباقی هم با
نتایج گزارش
ندارد.
آن
چه که دراین جا
مورد توجه این
نوشته است
اولا نگاهی
به
نتایج
برآمده ازاین
نظرسنجی
پیرامون دو سؤال
عمده مربوط به
انگیزه شرکت
دراعتراضات
واشکال پیشنهادی
برای
اعتراضات است
وثانیا نقدی
به شیوه
نظرسنجی
ونتیجه گیری ازآنهاست
که درتناقض با
نتایج آن وبه نوعی
مصادره به
مطلوب است.
مقدمتا
بایداشاره
کنم که
صرفنظرازسایراشکالات،
نفس نظرسنجی
توسط جریانی
پیرامون
سیاستهای
متخذه
وموردحمایت
خود که ازقضا
مدتهاست که مورد
چالش وچون
وچرا قرار
دارد،نمی
تواند چندان
منبع مطمئن و
بیطرفی برای
عموم دربازتاب
دادن واقعیت
های اجتماعی
تلقی شود. حتی
اگرفرض
بگیریم که این
غیربیطرف
بودن هیچ شبهه
ای هم درارقام
ارائه شده به وجود
نیاورده
باشد،بازهم
نمی توان
ردپای نقض
بیطرفی را درنوع
طرح سؤالات
نادیده گرفت.به
عنوان نمونه می
توان
به این جنبه
از چگونگی طرح
سؤال ها اشاره
کرد که صرفا
ناظربر
انگیزه شرکت
کنندگان است و
طبعا ازهمان
اول کسانی را
که مخالف رژیم
هستند ولی هم
چنین مخالف
برنامه های
فراخوان
دهندگان
هستند را دربیرون
ازاین
نظرسنجی
قرارمی دهد.وحال
آنکه درست ترآن
بودکه درگرفتن
جامعه آماری
نمونه مخالفین
حاکمیت میزان
مخالفین و
موافقین
تاکتیکهای
پیشنهادی هم
روشن می شدتاکمابیش
قابل تعمیم به
جامعه واقعی
می شد ودرکی
بالنسبه واقع
بینانه
ازفضای عمومی
و روحیات
وواکنش های
مردم
دربرابراین
تظاهرات
ارائه می کرد.
اگرازاین نوع
اشکالات هم
بگذریم، به
معضل چگونگی
سؤالات مطرح
شده می
رسیم:
درسؤال
مربوط به
انگیزه شرکت
کنندگان
درتظاهرات تنها می
توان دوسؤال
ودوگزینه
روشن وشفاف را
یافت که ناظر
به سرنگونی نظام
سیاسی فعلی و
یا ایجاد
زمینه برای
اصلاح تدریجی
نظام سیاسی
درچهارچوب قوانین
فعلی است. پاسخ
مثبت به گزینه
نخست چنانکه درنمودار
زیردیده می
شود شامل 38% ازپرسش
شوندگان است وحال
آن که
پاسخ مثبت به
سوال دوم شامل
4% است:
درواقع
همان دوسؤال
فوق برای روشن
کردن روی کرد
نظردهندگان نسبت
به انگیزه
وهدفشان
ازشرکت در اعتراضات کافی
بود. بااین
وجود طراحان
نظرسنجی با وقوف
به رویکرد
عمومی نسبت به
نظام حاکم،
برای کمرنگ
کردن رأی قاطع
سرنگونی
وادعای خویش
درمورد جنبش،
ترجیح داده
اندکه سه سؤال
غیرشفاف ومبهم
را نیزبه سؤالات
اصلی
بیافزایند تا
با امکان
تقسیم کردن نظرات
بین آنهاقدرت
مانورخویش را
افزایش داده
و بتوانند
نظر موافق
اکثریت پرسش
شوندگان،
وبطورضمنی
اکثریت
جامعه، نسبت
به اصلاحات
درنظام موجود
را
ازدرون سبد
نظر خواهی
بیرون بکشند!همانطورکه
مشاهده می شود
سؤالات
انحرافی
دراین مورد عبارتند
از:پیگیری
اهدافی که
درمنشورسبزمطرح
شده اند،پیگیری
مطالات
دموکراتیک
مانند
انتخابات آزاد،حقوق
شهروندی
وآزادی
مطبوعات،گسترش
آزادی های
فردی،اصلاحات
اجتماعی
واقتصادی.
براستی
فرق بین
منشورسبز(آنهم
به شکل سؤال
مبهم وکلی
پیرامون یک
سند چند صفحه
ای و با مواد
ومضامین
متعدد
وگوناگون)وگزینه
اصلاحات
درچهارچوب
قوانین موجود(یعنی
همان تأکید بر
قانون اساسی بی
تنازل مورد
نظرسند)چه فرق
اساسی
ومضمونی باهم
دارند که طرح
چنین سؤال
متمایزی-آنهم
درعرض دوسوال
اصلی- را
اجتناب
ناپذیرکرده
باشد؟ یا
اگرکسی هم طرفدارسرنگونی
باشد وهم طرفدارانتخابات
آزاد وحقوق شهروندی
وآزادی
مطبوعات،واین
ها را مغایرهم
نداند به این
گزینه چه
جوابی باید
بدهد؟ درواقع
با چنین شگردی
طرح سؤال وشق
مربوط به
انگیزه سرنگونی
عملا درمقابل
پیگیری
مطالبات
دموکراتیک
مثل آزادی
مطبوعات ویا
حقوق شهروندی
وغیره قرارداده
شده است که
ذاتا چنین
تقابلی بین
آنها وجود
ندارد.با چنین
شگردی است که
نظرسنجان به
خیال خود
توانسته اند
نظرقاطع 38%
مدافع
سرنگونی
دربرابر4%
مدافعان رفرم
درچهارچوب نظام
را ازشفافیت
انداخته و باسرریزکردن
دلبخواهی
پاسخ های
سوالات مبهم
وحاشیه ای بسود
اصلاح
درنظام، آن را
بارقم 66%
دربرابرگزینه
سرنگونی
قراردهند!باین
ترتیب ازطریق
بازی با ارقام
وآمارودرپوشش
آن شاهدتلاشی
هستیم که شعارسرنگونی
اصل ولایت
فقیه ونظام را
درمحاق برده
وحامیان خود
را درمقام اکثریت
جامعه می
نشاند.با
مشاهده چنین
ترفندهائی
این سؤال مطرح
می شود که
براستی هدف
برگزارکنندگان
این نظرسنجی
چه بوده است؟
خدمت به نظام
وسردمداران
حاکم یا خاک
پاشیدن به چشم
مردم؟ روشن
شدن حقیقت یا
پوشاندن آن؟
آیا می خواسته
اند نظرات
مردم را
مدنظرقراردهندیا
ازصندوق
هرآنچه را که
تمایل دارند
بیرون بکشند؟
هدف از قراردادن
مدافعان
سرنگونی
دراقلیت چه
رابطه ای با
تلاش برای
هموارساختن
راه آشتی
وکرنش
دربرابرقلدرهای
حاکم دارد؟
البته چنین
اقدامی
جزتلاشی
مذبوحانه برای پوشاندن
شکاف بزرگ
موجود بین
واقعیت
ساختارشکن
جنبش با
رویکردمدعیان
رهبری جنبش،
وباهدف ترمیم
ونجات نظام
دچاربحران
موجودیت
نیست.آگرآنها
ریگی به کفش
نمی
داشتند،نیازی
به این گونه
نظرسنجی ها
وتحریف نتایج
آن نبود بلکه
می توانستند
واقعیت عیان
رویکردجامعه
نسبت به نظام
حاکم را
باشفافیت
وقاطبعیت
بیشتری
درهمان گزارش
های دریافتی خود
ازفریادهای
های شبانه مرگ
براستبداد
ومرگ برولایت
فقیه، ازشعارهای
دهها وصدها
اعتراض
خیابانی درطی
این دوسال
وازدهها
وصدها مقاله
وگزارش
جوانان
ودیوارنویسی
ها و دهها
وصدها نشانه
های صریح
دیگردریابند.
نگاهی
به نتیجه گیری
درمورد اشکال
مبارزه
دراین
موردهم شاهد
گزارش
زیرهستیم:
چنانکه
درنمودار فوق
مشاهده می شود
رتبه نخست را-رنگ
آبی
را-مدافعان
برنامه ریزی
برای اعتصاب
های فراگیر
ونافرمانی
های مدنی با
47%تشکیل می دهد
ورتبه دوم را –رنگ
قرمز-پیگیری
جنبش آگاهی
بخش با 31% وبالأخره
رتبه سوم را تظاهرات
خیابانی-رنگ
سبز- با 27%.
بااین
همه دراین جا
نیزشاهد تحریف
نتایج
نظرسنجی به سود
امیال سیاسی خودهستیم.چرا که متولیان
آمارگیری
دراین مورد
هم
ترجیح داده
اند که با حذف
نتایج گزینه
اول ودوم
نظرسنجی صورت
توسط خود،گزینه
سوم رابرکشند
وبا پیش فرض
قراردادن
تظاهرات خیابانی آن را با
عناوینی هم
چون"ادامه
تظاهرات
خیابانی
بهترین روش
اعتراضی"
برپیشانی
سایت های خود
درج نمایند.
مثلا سایت جرس
دراین مورد
چنین نگاشت: جرس:
نتایج
نظرسنجی بزرگ
صفحه فیس بوکی
۲۵ بهمن در
مورد شیوههای
اعتراضی
خرداد ماه
منتشر شد و
مطابق آن پاسخ
دهندگان،
تظاهرات
روزانه به
صورت رالی اعتراضی
را به عنوان
بهترین روش
ادامه
اعتراضات در
خرداد ماه با ۵۷%
آرا انتخاب
کردند.
****
اگرقراراست
تاکتیک های
گزین شده ربطی
به نظرسنجی
نداشته باشد
آنگاه این
پرسش
مجددامطرح می
شودکه فایده
این نظرسنجی
چیست و با چه
انگیزه وهدفی
صورت گرفته
است؟
صرفنظرازاین
که انگیزه
وهدف چه باشد،واقعیت
شکاف موجود
بین بدنه
ومتولیان سبزجنبش
که خود را
بازتاب دهنده
فضای داخل
واقعیت های
جامعه می
دانند، چنان
برجسته است که
حتی این گونه
نظرسنجی های
هدفمند نیز
قادربه
پوشاندن آن
نیست.
2011-06-14- 1390-03-24 تقی
روزبه
taghi_roozbeh@yahoo.com
*- گزارش
کامل را می
توانید
درلیینک
زیرمشاهده کنید
jaleb bud
ReplyDeletejaleb bud
ReplyDelete