Tuesday, November 13, 2012

وقتی رفسنجانی از خدا نا امید می شود




جنگ قدرت و ربوده شدن فرزند رفسنجانی از تخت بیمارستان!

وقتی رفسنجانی از خدا ناامید می شود  و به دادگاه جمهوری اسلامی پناه می برد!

ماجرای ربوده شدن مهدی هاشمی در فاصله انتقال به اتاقی دربخش دیگر بیمارستان توسط مأموران امنیتی که او را تحت نظرداشتند و برگرداندنش به زندان به اوین، نشان دهنده آن است که  جنگ قدرت باندها در ساختار جمهوری اسلامی تا کجاها کشیده شده است. خانواده هاشمی در اطلاعیه ای با تشبیه صحنه ربایش او به آکشن های پلیسی، به افشاء خبرها و گزارش های دروغین صدا وسیما و خبرگزاری فارس وابسته به سپاه، که هم مدعی تفهیم اتهام به مهدی هاشمی شده  بودند  و هم او را به تمارض و بیماری دروغین متهم کرده اند، پرداخته است. این اطلاعیه هم چنین خواهان واکنش سریع و توضیح  دادستانی نسبت به این اقدام  گشته و اعلام داشته  که ازآن  رسانه ها به قوه قضایئه شکایت خواهد کرد.
اکنون بدلیل وخامت بحران اقتصادی و فشارهای بین المللی،  کشاکش بین دو رویکرد در مواجه با  بحران جاری و بویژه  مذاکره با آمریکا و هم چنین بدلیل انتخابات پیشاروی ریاست جمهوری حادتر شده  به مرحله تازه ای رسیده است. باندهای نظامی- امنیتی و ولی فقیه در اصل موقعیت ممتاز خود را  در ساختارقدرت  اساسا مدیون فضای بحرانی و شبه جنگی هستند و تشدید دامنه بحران و فضای جنگی بدلیل نیاز ذاتی آن به کاربرد خشونت و اهرم های نظامی و شبه نظامی، درخدمت  بازتولید  موقعیت وتثبیت  آن ها بوده  و به سلطه گفتمان تک صدائی مورد نظرشان کمک می کند. وحال آن که سیاست تنش زدائی ولو بطورنسبی می  تواند دلیل وجودی موقعیت ممتاز آن ها  درجایگاه کنونی را بزیرسؤال ببرد. البته بالاگرفتن  چنین کشاکشی در آستانه چندماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری از چشم قدرت های بزرگ  پنهان نمانده و آن ها با دقت آن را دنبال کرده و درکنارفشارهای خود با نشان دادن در باغ سبز برای تشدید این منازعات  و گشوده شدن گارد بسته رژیم  مبادرت می ورزند.
  جالب است که در کشاکش فوق فرزند هاشمی بیش از پیش به گروگانی در دست باندهای نظامی- امنیی مخالف مذاکره و سیاست باصطلاح تنش زدائی تبدیل شده است. آن ها برآنند که باسنگین ترکردن پرونده وی، پروژه مورد نظررفسنجانی را بالکل سوزانده و بی اعتبارسازند و کفه ترازو را بسود سیاست های امنیتی-نظامی خود سنگین ترنمایند. برای اینکار تلاش می کنند که با تشدید فشار به مهدی هاشمی و تمدید  زندان انفرادی، او را وادار به اعتراف های مورد نظرخود نمایند. درمقابل آن، خانواده رفسنجانی و حامیان آن درساختارقدرت تلاش می کنند که به هرنحوی شده با اطلاع رسانی و افشاگری و ترتیب ملاقات،  فشارهای حریف را خنثی نمایند. چرا که آن ها بخوبی می دانندکه تا خودمهدی هاشمی به این ادعاها صحه نگذارد، حربه مدعیان زنگ زده خواهد بود و ادعایشان فاقد اعتبار و کارآئی لازم. ازهمین رو با پناه بردن به افکارعمومی ( این ملجأ و صنگ صبور همه بی پناهان!) و انتشاربیانیه ها و افشاء نحوه انتشاراخبارجهت دار توسط  صدا و سیما و خبرگزاری فارس که بقول بیانیه از بیت المال تغذیه می کنند و سایر"افراد معلوم الحال" درتلاش برای درهم شکستن تاکتیک های حریف خود هستند. چنان که می دانیم یکی از تاکتیک های شناخته شده بازجویان برای اعتراف گیری از طعمه ای که درچنگ اشان است، فشارمداوم بازجوئی و باصطلاح سین جیم کردن های مداوم درفضای انفرادی های طولانی، بی خبرنگهداشتن متهم از وقایع و رودیدادهای بیرون و خانواده و دادن اطلاعات دروغین  است  تا لحظه ای که طعمه  آماده تسلیم شدن و بقول خودشان بیان ناگفته ها بشود.  متقابلا بهم زدن این شگرد بازجویان از طریق تماس ها و دیدارهای خانوادگی، و افشاء آن درافکارعمومی، از برکت رانتی که این خانواده درساختارقدرت دارد، تاکتیک متقابل خانواده رفسنجانی برای درهم شکستن ایجاد جو سکوت پیرامون زندانی و  تداوم بازجوئی ها را تشکیل می دهد. در پایان اطلاعیه خانواده رفسنجانی آمده است که مهدی تصمیم گرفته است تا زمانی که بازجویان مدرکی ارائه نکنند و بهمین شیوه  کنونی بازجوئی ادامه بدهند، او به سؤالات آن ها پاسخ نخواهد داد. جنگ مغلوبه حتی درپوشش انتقال به بیمارستان و انژیوگرافی و ربایش آن توسط مأموران ادامه دارد. باید منتظر شد و دید کدام یک در این جنگ و گریز غالب می شوند!



No comments:

Post a Comment