چه کسانی منشأعمده نابسامانی های حاکم بر جهانند؟
در پاسخ به نظریک خواننده
در پانویس مقاله سال نو، پیامو ضدپیام، و محورهای پیشروی خواننده محترمی نظری به شرح زیرابرازداشته است که
گرچه ربط مستقیمی به نوشته من ندارد، اما
از آنجا که به هرحال حامل پیامی از سوی وی به رویکرد من و یا چپ ها نسبت به کوباست
درنگی برآن را خالی از فایده ندانستم:
از آنجائیکه در این مقاله به "
تنگناهای اقتصادی "اشاره کرده شده خواستم موردی را در میان بگذارم،
یکی از دوستان ژورنالیست من به همراه تیمی خبره سفری به کوبا کرده
اند و فیلمی مستند را با ملودی عشق تهیه کرده اند، این فیلم، گزارشی مستند از " خانمهای آمریکای شمالی است " که برای پیدا کردن"
عشق جاودانه " راهی کوبا میشوند، در لابلای این فیلم مستند، میبینید
که چگونه مردم در داخل خانههای ۳ در ۴ متری که چیزی جز آلونک نیست زندگی میکنند، همچنین در این فیلم مستند خواهید دید چگونه مردان جوان کوبائی، کوبا را "یک زندان
بزرگ باز" مینامند، با نگاهی به این فیلم، تنگنای اقتصادی واقعی
در جهنمی که فیدل کاسترو برای مردم کوبا آفرید را خواهید دید. یادداشت نویس درپایان دیدن این فیلم مستند را به همه پیشنهاد میکند و می گوید خودمان را وارد این "تنگنای اقتصادی
کمونیستی و چپی" نکنیم.
قبل از هرچیزاین یادداشت بر پایه یک پیش داوری است که وجود ندارد: گویا نوشته و رویکرد من شیفته مدل نظام کوبا و
امثال آن است که خواسته است با
نشان دادن گوشه ای از وضعیت آنجا مرا هوشیارکند. و حال آنکه رویکرد و نوشته
های من نشان می دهد که خودمنتقدجدی آنها بوده و هیچگاه (بویژه پس از
فروپاشی بلوک شرق) قبله آمال من نبوده اند. بهمین دلیل سخت آلونک ها و"گتوهای" کوبا را محکوم می کنم و معترض به هرنوع تبعیضی در هرکجای جهان و مبارزه علیه آنها هستم. ولی آیا مخالفین
دو آتشه کوبا و شیفتگان نظم حاکم بر جهان هم حاضر باین کارهستند؟. آیا آنها سایرگتوهای موجود در جهان را مثلا درانگلستان و فرانسه پیشرفته* تا کشورهای
فقیرتروعقب مانده تر را محکوم می کنند؟ شورش اهالی این گتوها
یکی دوسال پیش در انگلستان و فرانسه را قاعدتا فراموش نکرده ایم. حالا دیگر فقط چپ ها منتقدنظام
کنونی حاکم برجهان نیستند. دو گزارش تکان دهنده و هشدارآمیزآکسفام*2 و اخیرا ناسا در مورد پرده
برداری از شکاف های هولناک و
فزاینده در جهان و جوامع پیشرفته ترین کشورهای سرمایه داری، بین یک درصدی ها و 99 درصدی ها را اگربخوانیم و تأمل کنیم، معلوم
شود که چه عوامل هولناکی جهان کنونی را تهدید می کنند. بنا به هشدارشدیدآنها نسبت
به افزایش بروزطغیان ها و نیز تباهی های اجتماعی و تخریب گسترده محیط زیست که از ِقبل
نظم کنونی برجهان تحمیل می شود، درصورت تداوم، در چندین دهه آتی (بزعم آنها چندین
دهه و نه حتی تا پایانه قرن بیست و یکم) معلوم
نیست که چه بر سرسیاره ما خواهد آمد. نگاهی به فاجعه فرارجمعی پناهندگان سرگردان وگرسنه
و از جان خود سیرشده برروی امواج اقیانوس ها بسوی جزایرخوشبختی تنها یک نمونه از
ویرانگری نظم کنونی (و نابودی مازادجمعیت جهان) است. البته ممکن است عده ای همین
جهان پراز تبعیض ها را مطلوب و یا حتی نه چندان مطلوب ولی ناگزیربدانند (قدرگرایان
همیشه تاریخ وجود داشته اند). اما بسیاری هم هستند که نمی پسندند و مقدرنمی دانند
و خواهان تغییرآن هستند و برای رفع خطرات پیشاروی بشر و نجات زندگی از تهدیدهای
بالفعل و بالقوه پیشاروی آن مبارزه می کنند. اگر فقط منابع تولید وانباشت تریلیون
دلاری هیولای ماشین نظامی و کشتار و یا حتی درصدی از آن صرف مرتفع ساختن چهره زشت
جوامع بشری شود بی گمان همین گتوهای مورداشاره شما از بافت جوامع بشری زائل خواهند
شد و جوان ها لازم نیست خود را به گرداب امواج دریا به سپارند. در نگاهی وسیع تر به
جهان، گتوها و زرادخانه ها، همزاد و مولدیکدیگرهستند.
بگذریم از این واقعیت که به
روایت گزارشگران وابسته به کشورهای بزرگ، همین کشور کوچک کوبا که به حق از بابت داشتن
ناهنجاری های اجتماعی و تولیتاریسم سیاسی موردانتقاد ما قرارمی گیرد، از نظرسطح بهداشت و پزشکی و شماری از
استانداردهای زندگی از بسیاری از کشورهای مشابه خود در"جهان آزاد" بهتراست که البته
نمی تواند به نارسائی های آن حقانیت بدهد. اما در جهانی با یک اقتصادبهم پیوسته،
نمی توان و نباید بر نقش محاصره اقتصادی و فرااقتصادی نیم قرنی توسط همسایه
ابرقدرتی چون آمریکا در ایجاد و دامن زدن به این تباهی ها و فسادها و تبعیض ها، چشم
فروبست*4. ما با تأثیرمخرب تحریم ها در عراق
و ایران خودمان در ایجادفقر و تباهی و استیصال که موجب تقویت موقعیت رژیم در
برابرمردم گشته است آشنائیم ومی دانیم که از برکت آن در دروازه غار و جلوی چشم
عابران کودک فروشی صورت می گیرد. در اینجا
هم نقش و سهم عوامل داخلی و خارجی هرکدام
را باید در جای خود به بینیم.
اما مساله اصلی چیست؟:
بسیاری از ابناع بشر این همه تبعیض
و فقر و اقتدارطلبی در زیستگاه طبیعی خود- جهان- را برنمی تابند و برای رفع و یا بهبودش به اشکال گوناگون مبارزه می کنند. بشرتاکنون
چنین کرده است و تمدن جهانی مدیون این کوشش ها است و دلیلی ندارد که حالا آن را
فراموش کند.از قضا با تشدید تبعیض ها و شکاف ها، اهمیت این نوع مبارزات روز افزون
است. بله! این درست است که بطورمشخص در تجربه ای که برای برپائی برابری و جهانی
خالی از تبعیض ها و برپائی جهان ایده آل در
قرن بیستم در بخشی از جهان تحت عنوان استقرارسوسیالیسم صورت گرفت (که کوبا هم بخشی
از آن بوده است)، بدلیل سوگیری ها وداشتن پاره ای تصورات غلط و خام و انحرافی و
نیز فشارقدرت های سرمایه داری در سطح بین المللی ناکام ماندند و از اسب افتادند، اما
این به معنی از اصل افتادن و فروگذاشتن مبارزه رهائی بخش و ساختن جهانی انسانی و
مبتنی برتؤسعه متوازن نیست. باردیگر آرام آرام از خاکسترآن شکست و ویرانی ها و با
درس گیری از آن تجربه بزرگ، شر و شورتغییرجهان کنونی دامن می گیرد و در دوشاخه:
مثل همیشه- علاوه بر نظریه پردازان و نقادان چپ، بسیاری از متفکرین و تحلیل گران
برجسته و بر خاسته از دل نظم کنونی و حامیان آن ولی منتقد به آن، در مقام نقد نظم
گفتمان و مناسبات حاکم برجهان برمی آیند. گزارش هائی چون آکسفام و ناسا و نظایرآن این را می گویند. شاخه دوم و بهمان اندازه
پراهمیت، رشد دامنه جنبش های اعتراضی علیه سیستم و تبعیضات موجودهستند که بیش از
هرزمانی در چهارگوشه جهان به حرکت درمی آیند و نه صرفا در نقاطی معین و یا مناطق
توسعه نیافته (البته درخلاء و گسست های ناشی از دوکشاکش فوق بعضا جریانات واپسگرا
و یا التقاطی هم نیز سربلند می کنند. آما آنها شاخص نمای روندعمومی و رو به جلو
نیستند). بهم پیوستن این دوشاخه رودخروشانی را بوجودخواهند آورد که پشتوانه پیشروی
بشر به سوی رهائی از کابوس نابودی سیاره و چنگال اختاپوس یک درصدی ها خواهد بود.
هرچه صدای آنها بلندتربشود دامنه تهدیدها بهمان اندازه مهارشده و کمترمی شوند.
خلاصه آن که منبع تولیدخطرات برای جامعه انسانی اساسا از خودجهان
سرمایه داری نشأت می گیرد و کوبا و غیرکوبا و لو بصورت باژگونه و قاب نقد تنها
بازتاب دهنده آن هستند.
*2- پرده برداری از یک هیولای
واقعی:
تمدن بشردرخطرنابودی؟:
http://www.radiofarda.com/content/f2-world-population-nasa-study-industrialized-civilization-collapse/25300792.html
*2- انگلیس شورش به حاشیه
رانده شدگان:
*4- به عنوان نمونه تازه ای از
این نوع دخالت های فرااقتصادی نگاه کنیدبه گزارش بی بی سی:
آمریکا برای تحریک اعتراض ها
درکوبا شبکه ارتباطی راه انداخته بود:
http://www.bbc.co.uk/persian/world/2014/04/140403_u08_cuba_zunzuneo_us.shtml
No comments:
Post a Comment