بی بی سی فارسی و هنربرقراری موازنه پیرامون درگذشت فیدل!
طبیعی بود که مدیای بی بی سی
بخاطردرگذشت کسی که از یک سو حیات سیاسی اش با بخشی ازمهمترین فرازهای تاریخ سده
بیستم گره خورده بود و بقول خودآن، یکی از بازیگران بزرگ دوره جنگ سرد بود؛ و از
سوی دیگر به نمادانقلاب کوبا و مقاومت بسیاری از مردمان آمریکای لاتین و جهان
تبدیل شده بود؛ درنگ نماید
و البته طبیعی تر از آن، بخواهد از این نمد کلاهی هم
برای مشروعیت بخشیدن به سیستمی که کاسترو علیه اش می جنگید فراهم کند. اما ان چه
که در این میان به
چشم آمد، شورشدن بیش از حدآش و نقض آشکارادعای بی طرفی اش در ارائه این رویدادبود.
ظاهرا بی گدار به آب زده بود و دونفری را به عنوان مخالف و موافق گزین کرده بود که
هردو دارای یک نظربودند و هم چون مهاجمان تیمی مشترک علیه هدفی مشترک عمل کردند.
"ظاهرا" بی بی سی گول کتاب "کوبا جزیره امید" را خورده بود که
بابک امیر خسروی چندین دهه پیش نگاشته بود. او درسخنانش خیلی صریح گفت که این کتاب
را تحت تأثیرفضای آن دوره نگاشته بود و هنوز فکر می کرد که فیدل یک دموکرات
انقلابی بوده و خواهدماند و به وادی خطرناک و مین گذاری شده کمونیسم گذرنخواهد کرد.
بابک امیرخسروی برای آن که نشان دهد جوگیرشدن وی امری عجیب نبوده گفت که حتی پلنوم
کمیته مرکزی حزب توده هم (لابد برای آن که از قافله عقب نماند ناپرهیزی کرده و ) در
طی یک مصوبه پنهانی، تصمیم به ایجادگروه های چریکی می گیرد.!. عباس میلانی هم وقتی
دید خود یک توده ای سرشناس و سابق (امیربابک خسروی) می گوید هیچ میراث مثبتی از
تجربه 55 ساله فیدل کاستروسراغ ندارد و اساسا نفس مبارزه برای سوسیالیسم را تخطئه
کرد، کاتولیک تر از پاب بودن دیگر زیبنده او نخواهد بود. لاجرم ماسک یک تاریخدان :بی
طرف" را از چهره اش کنارزد، و اعلام داشت که اساسا اندیشه های فیدل ربطی به
کمونیزم نداشته است و بی آن که ذره ای هم به خدمات فرهنگی و بهداشتی و... و حمایت
های انترناسیونالیستی کوبا به کشورهای دیگر علیه امپریالیست ها و یا نقشی که
محاصره طولانی اقتصادی و فشارسیاسی و نظامی و... یک ابرقدرت همسایه نسبت به کشوری
کوچک کذاشته است، اشاره ای کرده باشد. گوئی که عقده های انباشته شده دوران
جوگیرشدن هردوشان به یک باره دهان بازکرده باشد تا جائی که اوباما رئیس
جمهورامپریالیسم آمریکا و اولاندرئیس جمهورامپریالیسم فرانسه با پیام هایشان نسبت
به مرگ فیدل را "روسفید"کردند!. بهرصورت آش آنقدرشورشده بود که اتاق
فکربی بی سی که بهرحال نمی توانست نسبت به نفوذنمادهای مقاومتی چون چه گوارا و
فیدل کاسترو در افکارعمومی بی اعتنا باشد، بلافاصله به دنبال یک توده ای سابق
دیگر، فرهادفرجاد، رفت تا قدری از شوری آشی که پخته بود بکاهد و در موازنه بهم
ریخته تعادلی برقرارسازد. اما این باربرای این که موازنه از آنسو بهم نریزد، این
سؤال کننده بود که با همطرازکردن صدام و خمینی با فیدل کاسترو با به نمایش درآوردن
تصاویرجشن کوبائی های تبعیدی در آمریکا موازنه را برقرار
می کرد. باین می گویند هنر برقراری موازنه در
صنعت تبلیغات!
No comments:
Post a Comment