روزدانشجو و چالش های بزرگ
جنبش دانشجوئی!
از روز دانشجو چه خبر؟
امروز
16 آذر روزدانشجو است و طبق معمول مثل سالهای اخیر سخنران دانشگاه تهران هم حسن
روحانی بود.
مشکلات
وچالش هائی که دانشجویان وجنش دانشجوئی با
آن دست بگریبانند جدا از مشکلات کل کشورنیست:
الف-
مشکل اول مصادره روزدانشجو توسط نظام،
دولت و مقامات رسمی است. از رئیس جمهورتا دیگرمقاماتی چون وکیل و وزیرو اصلاح طلب
دولتی. حسن روحانی سخنان خود را به دفاع از کارنامه دولت و ستایش از رهبری و تبعیت
کامل دولت از رهبری اختصاص داد. و حال آن که همه اهمیت و رازماندگاری 16 آذر به
دلیل مبارزه آن علیه قدرت و علیه استبداد بوده است. جنبش دانشجوئی تا به طورکامل و قاطع خود را از قدرت و عمله و
اکره استبدادجدانکند و فاصله نگیرد، این قدرتمداران خواهند بود که به نام وی سخن خواهند
گفت و هر درجه از همذات پنداری همسوئی با قدرت اعم از این یا آن جناح سم مهلکی
برای جنبش دانشجوئی است و بهرمیزانی که احساس همذات پنداری با قدرت و یا بخشی از
آن وجود داشته باشد، بهمان میزان نخواهد توانست وجودواقعی داشته باشد. شماری از
دانشجویان معتقدند که دولت روحانی با پنبه سرجنبش دانشجوئی را می برد.
ب-
از دیگرمشخصات 16 آذرامسال کنترل امنیتی و سفت و سخت همه محیط های دانشجوئی حتی مراسم رسمی بود. فضای پادگانی و سرهنگی!
آنهائی که از گزندلغوسخنرانان مصون ماندند، آنها نیزمحدودیت های سنگینی را متحمل
شدند. مثلا دانشگاه امیرکبیر از پخش کلیپ دانشجوئی بخاطر تصویرمجیدتولی و یا شرکت
مهمانان دعوت شده و از جمله حضورتاج زاده و... بازماند.... یا درکرمان که شاهدحضورعلی
مطهری بود تجمع دانشجوئی و پرسش و پاسخ ها عملا توسط نماینده حراست به عنوان
دانشجو هدایت می شد و برای پرکردن تمام اوقات این نماینده توسط نهادهای رسمی
برنامه ریزی شده بود... دانشگاه ها توسط نهادهای حراست دانشگاه ها، وزارت اطلاعات،
اطلاعات سپاه و بسج دانشجوئی و.. و بالاخره نماینده ولی فقیه به عنوان
کمیسربالادستی که حاکی از نگرانی شددید آنها ازخیزبرداشتن دانشجویان است کنترل می
شوند و به معنی واقعی پادگان هستند. جنبش دانشجوئی باید بتواند در چنین فضای مین
گذاری شده به حرکت خویش ادامه بدهد.
ج-جنبنش
دانشجوئی در مرحله انتقال از تبدیل شدن به تسمه نقاله قدرت و نزدیکی به جناح هائی از رژیم و به کلیت سیستم و هم
چنین عبور از نفوذ گفتمان لیبرالی به سوی شکل گیری یک جنبش واقعا مستقل و مترقی و با تشکل های مستقل و
مطالبات ذاتا رادیکال و ریشه ای در گذراست و در این راستا با چالش های بی شماری
دست بگریبان است. مبارزه علیه قدرت و هرگونه مناسبات قدرت و علیه سرمایه و هرگونه
کالائی کردن زندگی اجتماعی بشر و مشخصادانشگاه ها و آموزش ها از شروط پایه و شالوده ای شکل گیری تشکل های
مستقل دانشجوئی است. در همین رابطه تشکیل سمینارها، نشست ها و برقراری مباحثات
سازنده با استفاده از امکانات بالفعل و یا بالقوه و با حضورصاحب نظران مترقی و چپ،
نه چون تاکنون عموما با سرسپردگان رژیم و یا لیبرال ها، برای صیقل دادن به این گفتمان
دو وجهی، ضد قدرت و ضد سرمایه، و در نظرگرفتن الزامات آن در میان صفوف دانشجوئی برگزارکند. نیاز به چنین گفتگوهائی برای شتاب
دادن به بلوغ جنبش دانشجوئی در مرحله گذار و تعمیق بحران داخلی و بین المللی از اهمیت زیادی
برخورداراست.
د-
جنبش دانشجوئی باید بتواند در یک رویکردمکمل از یکسو در وجه درون دانشگاهی حول
خواست های فراگیر صنفی و یا سیاسی دانشجوئی بیشترین صفوف دانشجوئی را واردمیدان
کارزاربکند. عرصه ای که نسل جدیددانشجویان عموما در بسترآن ها پرورده شده و آموزش می بینند.در وجه دیگر-رویکردبرون دانشگاهی- جنبش دانشجوئی
نمی تواند خود را صرفا زندانی دانشگاه ها بکند. در شرایطی که جامعه دستخوش بحران
شدید است، این جنبش بدون داشتن پیوندعملی و سیاسی با سایرجنبش های اجتماعی بخصوص
کارگران و معلمان ( که آنها نیز از کالائی شدن نظام آموزشی خشمگین اند) و جنبش
زنان قادر نخواهد بود که به جنبشی سراسری،
پیشرو و تأثیرگذار برجامعه فرابروید. هم
چنان که در عصرشبکه های اجتماعی و پیوندها و فشردگی های جامعه جهانی بویژه در
عصری که بحران های فراگیرسرریز می شوند جنبش دانشجوئی نمی تواند بدون پیوند و
همبستگی با مطالبات و جنبش های منطقه و جهانی نفس تازه کند....
بیانه
فراگیردانشجوئی* که به امضای هزاران دانشجو و یا صدها تشکل رسیده است، برچنین
نکاتی تأکید دارد اما به موازات آن و برای آنکه روزدانشجو فقط به یک بیانیه سالانه و مناسبتی تقلیل پیدانکند،
باید به حلقات اقدامات عملی و سازمانگرانه
ای که لازمه پیشبردعملی آن هاست، با توجه
به شرایط واقعی و امکانات و نقاظ ضعف و قوت، که لازمه شکل گرفتن یک جنبش واقعی است نیز درنگ به
کند.
No comments:
Post a Comment