اندرمعنای
کنشی به نام رأی
دادن!
در خلال مناظره ای* حول انتخابات و بحث حول کنش «تحریم» و شرکت، پیشنهادمن این
بود که بهتراست بجای واژه تحریم
که واژه سنتی-مذهبی و ایدئولوژیک است از مفهوم مشارکت و عدم مشارکت در
بازتولیدسیستم صحبت کنیم که اولا ارجاع آن به کنش مقاومت موجود در بخش هائی از
جامعه است و ثانیا معطوف به رابطه بین مشارکت جامعه و فرسودگی و یا بازسازی قدرت
از سوی دیگراست. در چنین حالتی بارسلبی و اثباتی مشارکت و عدم مشارکت هرکدام شفاف
ترمطرح می شوند.
هم چنین نفس منطق تحریم و
شرکت یا امتناع به شکل آره یا نه نیز نارسا و مشکل زا و تلویحا شکل آمرانه و تعیین تکلیف را
دارد... البته اصل رأی دادن به غیر در ذات خود به معنای خلع یدسوژه از خود و تبدیل شدنش
به ابژه ای فعل پذیراست . با این همه در مسیرفرایند مبارزه علیه این نوع بیگانگی و
جدائی نهادی شده و مرسوم، و در مسیر تلاش وحدت بین آن دو، رویکردیک مدافع رهائی
یعنی کسی که علیه این نوع بیگانگی مبارزه می کند، در برخوردبا رویکردهای
انتخاباتی، و بدون آن که بخواهد به شکل امرانه و ایدئولوژیک با این مسأله برخوردکند، چیست؟
مبنای چنین رویکردی به گمان
من می تواند بر منطق زیراستوارباشد: اگر در نظربگیریم که معنای کنشی به نام رأی در بنیادخود به معنی
تفویض واگذاری و حق تصمیم گیری یعنی مهم ترین شأن و گوهرهستی بشر و هم چون
یک سوژه، در حکم سپردن سرمایه انسانی و سرنوشت خود به دیگری است؛ آنگاه می توانیم
با کنارهم قراردادن دو گزاره زیر رویکردخود با انتخابات را تنظیم کنیم:
الف- اگر آنگونه که مدافعان شرکت کردن می گویند رأی دادن و انتخاب کردن را
دستاورد و حق هر شهروندی بدانیم که باید از آن برای تغییرشرایط و تاثیرروی سرنوشت
خود و جامعه سودجست؛ آنگاه باید همزمان به عنوان
جفت و همزادجداناپذیرگزاره فوق براصل دیگری هم پای فشرد:
ب- هرشهروندعاقل و بالغ به همان اندازه که با رآی خود در تحولات و سمت و
سوی رویدادها مشارکت می کند، درست به همان میزان و نه کمتر مسئول صیانت و حفاظت از
رآی
و حق تصمیم گیری واگذارکرده خود است. و گرنه این رأی با تبدیل شدن به نیروئی مهیب و بیگانه شده، هم چون بومرنگی به سمت
خود رآی
دهنده و یا جامعه کمانه کرده و به صورت خودوی اصابت خواهد کرد. آن چه که بارها و
بارها اتفاق
افتاده است.
حال
سئوال شرکت بکنیم یا نه، به این سؤال کلیدی تحویل می شود؛ که هرکس از خود به پرسد که آیا توان کنترل و صیانت از آراء خود را دارد یا نه؟ این که پیش شرط
های صیانت از آراء چیست، خارج از حوصله این یادداشت
کوتاه است و پاسخ به آن چندان هم گنگ و دشوار نیست. برعهده هر رآی دهنده است که هم چون یک
شهروندمسئول از خود به پرسد که آیا قادر به صیانت از رآی خودهست یا نه و آنگاه .......
تقی روزبه
No comments:
Post a Comment