!دسته گل روحانی
اعتصاب کروبی، وعده ها و عقب نشینی دولت و دونکته مهم
اعتصاب غذای خشک کروبی، سراسیمگی و واکنش های
دستگاه های مختلف بویژه وعده ها و عقب نشینی سریع دولت، چند نکته جالب را به نمایش می گذارد و به ویژه پرده از رویکردهاتسلیم طلبانه و سازشکارانه اصلاح طلبان و دولت با دستگاه
رهبری و اصول گرایان برمی دارد
نخست شکننده بودن کلیت اوضاع رژیم در برابریک حرکت
جدی از سوی یکی از حصرشدگان سرشناس است، که در مقیاس بزرگ ترنشان می دهد که تنها مقاومت گسترده جامعه می تواند با بهره برداری از شکنندگی حاکمیت غرق بحران، به یکه تازی ها و تعرض های پی در پی آن به کارگران و زنان و جوانان و به بلوچ ها و کردها، دگرباوران اعم از اقلیت های دینی و غیردینی
پایان دهد. مثلا با واکنش نشان دادن چامعه و قاطبه زنان به سخنان توهین آمیز و مضحکی چون "دلم می خواست سه وزیرزن داشته باشیم*، ولی نشد!... فشاری هم رویمان
نبود... دلیلش بماند برای بعدها" !!!!، چنان برخوردی بکند که دیگر کسی جرئت نکند ار تربیون های عمومی این گونه
یاوه ها را به زبان آورد. در حقیقت وقت تبییه دولت به دلیل ویراژدادن و خلف وعده های انتخاباتی اش فرارسیده است. نمی
توان تا دیروز با سرعت و فشارروی
پدال گاز راند و پس از رسیدن به مقصود ناگهان سرعت را به نزدیک صفررساند و پا به ترمزحرکت
کرد؛ بدون آن که آب از آب تکان به خورد و
تکانه های چنین ترمزهای تند و تیزی کک کسی را بگزد!
بهمین دلیل کمترین واکنش در برابرکسی که به شکل
ابزاری با مطالبات مردم بویژه آن دسته که فریب شعارهای او را خورده اند و او
توانسته با دادن وعده های پرآب و تاب گوی سبفت از رقیب دیگرهمین نظام به برد، اما
هنوزعرق خشک نکرده به نزد خامنه ای شرفیاب شده و با وقاحت کامل و درترازی تازه از
این دست سرسپردگی پیشاپیش لیست وزراء را به او عرضه می کند تا مطابق میل و رضایت
ایشان به مجلس و افکارعمومی رائه شود؛ اعتراضات گسترده نسبت به بی حرمتی آشکاروی به رأی دهندگان و طرح
مطالباتی است که دولت روحانی با گذشتن خرمرادش از پل
انتخابات و پیروزشدن عنان آن را
برکشید… .
دوم آن که همین ماجرای اعتصاب کروبی که هم چون آب در
لانه مورچگان بود و اصلاح طلبان با فراربه جلوسعی کردند که از میزان شرمساری خود بکاهند،
پرده از خدمات بی ریای اصلاح طلبان و دولت باصطلاح اعتدال به کانون اصلی استبداد و جناح حاکم
در سرکوب و حفظ سیستم و مشخصا تداوم همین حصری که بکرات در میتینگ های ا نتخاباتی سخنانش را قطع می کردند و او وعده می داد که با رأی بیشتر قادر به حل
آن خواهد بود، برداشت. همکاری مشترک وزارات اطلاعات با دستگاه قضائی،
یعنی همان ۱۲مأموری
که شبانه روز خانه او را اشغال کرده اند و یا دوربین تمام وقت آن ها را رصدمی کنند، نمونه آشکاراین نوع همدستی است و نمونه دیگرش این سخنان یکی از
اصلاح طلبان سرشناس است که بخوبی تصویرگویائی از این سازش "نامقدس و خیانت آمیز" را
به نمایش می گذارد:
پیشنهادهای ساده برای پایان «حصر» - حمیدرضا جلاییپور
تا کنون برای پایان یافتن رفع حصر ازسوی اصلاح
طلبان چند بار پیشنهاد شده که «اصلاح طلبان» آمادهاند دو قول ۱ و ۲ را انجام دهند و «نظام» هم محورهای ۳ و ۴ و ۵ را اجرا کند.
۱- اصلاح طلبان
تعهد میدهند پیامدرفع حصر به اعتراضات خیابانی منجر نشود.
۲- پس از رفع
حصر، اصلاحطلبان در تبلیغات خود از «بردطرفین» دفاع خواهند کرد نه این که اعلام کنند که مردم برنده شدند و نظام
شکست خورد.
۳- در مقابل در گام اول مامورین امنیتی خانه
محصورین را ترک کنند.
۴- در گام دوم همه خویشاوندان محصورین
بتوانند آن ها را
آزادانه ملاقات کنند.
۵- در گام سوم دوستان محصورین بتوانند به
ملاقات آن ها بروند
و بعد پایان کامل حصر……
براستی این حضرات چه فکرمی کنند؟ فکر می کنند که زمام مردم در دست آن هاست و برای اعتراض کردن و به خیابان امدن منتظراجازه آن ها می مانند؟. زهی تصورباطل. حجاریان در جائی نوشته بود
که با افتادن پرچم عدالت به زمین بود که احمدی نژاد آن را برداشت…. حالا
هم آن ها بذری می کارند که چه بسا خود درونخواهند
کرد…. نباید به رژیم به شمول هر دوجناح فرصت داد که
بتواند هم در فصل انتخابات با دست و دلبازی و بدون بیم برطبل مطالبات بکوبد و
بافشاگری همدیگربه پردازند، و از فردای انتخابات هم انگار که نه خانی آمده نه خانی رفته و در اوج وقاحت تخم مرغ های خود
را در سبدخامنه ای و روحانیون مرتجع بگذارند.... به مصداق ضرب المثل جالبی پیرامون
آن گونه مرغانی که ُقدقدش را برای ما می کند و تخم مرغ هایش را در سبدهمسایه می
نهد!.
اعتصاب فوق و
مواردی دیگر نشان می دهند که در واقعیت عینی توازن قوای واقعی آن گونه که حاکمیت وانمود می کند به سودآن ها نیست. بلکه ان ها بریک توازن شکننده و روی صخره ترک خورده ای
جست و خیزمی کنند. جناح اصول گرا یعنی هسته سفت قدرت در انزوای روزافزون و امواج
بحران رو به گسترش دست و پا می زند و حتی خامنه ای ناچاراست پس از شورش احمدی نژاد و انشعاب قالی باف با بیانیه
نواصول گرایش، برای آرام کردن آن ها و حفظ صفوف آشفته ذوب شدگان ولایت، عضویت و تداوم
آن در مجمع تشخیص مصلحت را به آن ها پیشکش
کند. در حقیقت این اصلاح طلبان و دولت هستند که برای داشتن بهره ای از رانت قدرت و بقای نظام، یعنی منافع
مشترکشان به دادآن ها می رسند و
در همان حال جناح حاکم مستأصل و غرق در بحران را
در موقعیت تعرض و دست اندازی به جامعه و لگذمال
کردن حقوق عمومی قرارمی دهند که بتوانند
هرروز و هرلحظه به مردم و آزادی و خواست های آن ها یورش به برد. کارگران معترض را
به زندان بیافکنند، به مجامع حتی قانونی اجتماعات هنری و غیرهنری هجوم برند و جوانانی را که سبک زندگی
آن ها را نمی پسندند ده ها ده ها نفردستگیرکنند، با نصب کسانی چون فرهادرهبر که
افتخارپادگانی کردن دانشگاه را دارد، به ریاست دانشگاه آزادبه گمارد و... . و
درحالی که این سریال بی پایان تجاوز و تعرض ابعادجدیدی پیدامی کند کرنشگری در
برابر"قبله عالم"تا آن حد چندش آوراست که شخص محمدخاتمی رئیس باصطلاح کل اصلاح طلبان سبقت
از همه می رباید و ارائه پیشاپیش
لیست وزراء به خامنه ای و پاراف آن ها توسط خامنه ای را موردتایید قرار می دهد و یا از چینش کابینه لنگ و یکدست مردانه حکومت اسلامی و سرسپرده دفاع می کند.
در این میان آن چه که می تواند این تعادل
چندش آور را بسودپیشروی جامعه علیه استبدادحاکم، فاسد و و جوخفاق آور
بهم بزند، همانا خالی کردن زیرپای اصلاح طلبان و دولت از سوی رأی دهندگان به آن و لاجرم
خالی کردن زیرپای کل نظام است.... اگر آن ها نتوانند برانی بهره جوُی از رانت قدرت از کیسه مردم به کانون
قدرت رشوه دهند، جرئت رقصیدن برصخره ترک خورده از آن ها سلب خواهدشد.
*- منظور آن نیست که بفرض
داشتن افتخارحضورسه زن باصطلاح وزیر در کابینه و ماشینی که وظیفه اصلی اش سرکوب
است، گشایشی می بود بر آپارتاید و تبعیض جنسیتی نسبت به نیمی از جامعه. برعکس چه
بسا حاصل چنین حضوری حتی می توانست نهایتا منجربه به تقویت رویکردجامعه محور بجای
نگاه قدرت محور بشود. با این همه از این همه توهین به زنان و آن وعده و وعیدها نمی
توان به آسانی گذشت.
No comments:
Post a Comment