نه بهاعدام! زنده باد مقاومت پرشکوه و درخشان زنان زندانی !
برای کندکردن و از کارانداختن تیغ اعدام و خشونت برهنه، و همافزائی مقاومت.
روز گذشته حساب اینستاگرام نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی اعلام کرد که ۶۱ زندانی سیاسی زن در اوین روز پنجشنبه (پنجم بهمن) در اعتراض به اعدام محمد قبادلو و دیگر اعدامها دست به اعتصاب غذای عمومی میزنند.....
پس از اعلام این خبر، برخی فعالان حقوق بشر و خانوادههای زندانیان سیاسی نیز اعلام کردند که به این اعتصاب سراسری میپیوندند. برکسی پوشیده نیست که از جمیع ابزارهای بقاء رژیم سفاک و منفور حکومت اسلامی، تنها ابزاری که براییش باقی مانده چیزی جز خشونت برهنه و اعدام و دستگیری و شکنجه و پرونده سازی با هدف ارعاب جامعه و گوشزدکردن هزینههای خیزش بهآن نیست. از همین رو از کارانداختن این تنهاابزاربقاء رژیم برای برافکندن این نظام کاملا گندیده از وظایف مهم مقاومت کنندگان و فعالین سیاسی و اجتماعی است. جالب است که زندانیان سیاسی زن آنهم در بدترین شرایط و شدیدترین فشارها و تهدیدها ، خود پیشتاز این مقاومت قهرمانهشدهاند. البته وجود چنین مقاومت درخشان و تحسین برانگیری جز بهیمن خیزش زند زندگی آزادی و یک انقلاب زنانه و تاثیرات آن قابل درک نیست. آنچه که مهم است هماناضرورت هم افزائی این نوع مقاومت ها با اشکال گوناگون در سطح جامعه و حمایت فعال و عملی از آن در خارج است. اگر بتوان این نوع جوششها را به آکسیون ها کمیپین های هماهنگ و سراسری و بین المللی تبدیل کرد بی گمان این یکی از راههای افزایش هزینه اعدام و آدم کشی برای رژیم و خنثی کردن سیاست ارعاب افکنی آن خواهد بود ناگفته نماند که شکل گیری حرکتهای سراسری و از دل آنها قوام یافتن شبکههای سراسری هماهنگ کننده از کانال همین اقدامهای مشترک حول موضوعات و مسائل مشترک می گذرد. لازم نیست که حتما شکل اعتراض یکسان باشد . آنچه که مهم است پیام اعتراض و انتشار آن و همافزائی با آن است. انتشاریپام «نه اعدام» را که زندانیان از طریق اعتصاب غذا و بفراخور موقعیت خود انتخاب کرده اند. اگر بتوان حمایت از این پیام زندانیان قهرمان را در اشکال متنوع خود در داخل ایران از جمله صدورهمزمان بیانیه ها و نیز دیگر اشکال ابتکاری و حمایتی توسط تشکل ها و کنشگران اجتماعی نظیر توفان توئیتی و یا با آکسیونهای میدانی و انواع دیگر ابتکارات همراه کرد؛ به شکل گیری این نوع حرکتهای متوالی و سراسری که لازمه مقابله و بازداشتن رژیمی است که به مرحله درندگی کامل رسیده است یاری رساندهایم. مهم این است که در فاصله خیزشهای مجدد و سراسری جدید، با برپائی سنگرهای مقاومت بین راهی هزینههای اعدام و سرکوب و درندگی رژیم را افزایش داد. برای اینکار شکل دادن به موجهای حرکات سراسری و هم افزائی شده از زندان تا ییرون زندان و نیز ایرانیان خارج و نیز پژواک آن در فضای بین المللی همت گماشت. خوشبختانه کنشگران و مبارزان جامعه علیرغم سرکوب گسترده رژیم در وضعیت با حفظ و تقویت روحیه درخشان رزمندگی، بسهم خود سیاست اشاعه ترس وارعاب رژیم را ارعاب درهم شکستهاند. همواره به عناوین مختلف شاهد سرکشیدن شعلههای مقاومت تحسین برانگیز در هر گوشه ای از کشور هستیم که جملگی می توانند منبع الهام بخش یک اکسیون و کمپین حمایتی گسترده باشند. و بالاخره با توجه به فضا و هزینههای سرکوب در داخل، بی گمان نقش و مسولیت ما ایرانیان ضدسیستم و مدافع مقاومت و آزادی و برابری و رهائی در خارج کشور، در فضای بیرون از سرکوب مستقیم دژخیمان رژیم، درایجاد هم افزائی این مقاومتها علیه جنایات رژیم و در پیوند با اینگونه جوششها و مقاومتهائی که در داخل صورت می گیرد، و در مرئی کردن هرچه بیشتر آن مقاومت ها و برپائی کمپینها و آکسیونهای سراسری و یا دیگر اشکال ابتکاری و حمایتی واجداهمیت است. شعار ما باید از کارانداختن تیغ اعدام و سرکوب از طریق برپائی و یا تقویت کمیینهای گسترده و سراسری باشد.
روز گذشته حساب اینستاگرام نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی اعلام کرد که ۶۱ زندانی سیاسی زن در اوین روز پنجشنبه (پنجم بهمن) در اعتراض به اعدام محمد قبادلو و دیگر اعدامها دست به اعتصاب غذای عمومی میزنند.....
پس از اعلام این خبر، برخی فعالان حقوق بشر و خانوادههای زندانیان سیاسی نیز اعلام کردند که به این اعتصاب سراسری میپیوندند. برکسی پوشیده نیست که از جمیع ابزارهای بقاء رژیم سفاک و منفور حکومت اسلامی، تنها ابزاری که براییش باقی مانده چیزی جز خشونت برهنه و اعدام و دستگیری و شکنجه و پرونده سازی با هدف ارعاب جامعه و گوشزدکردن هزینههای خیزش بهآن نیست. از همین رو از کارانداختن این تنهاابزاربقاء رژیم برای برافکندن این نظام کاملا گندیده از وظایف مهم مقاومت کنندگان و فعالین سیاسی و اجتماعی است. جالب است که زندانیان سیاسی زن آنهم در بدترین شرایط و شدیدترین فشارها و تهدیدها ، خود پیشتاز این مقاومت قهرمانهشدهاند. البته وجود چنین مقاومت درخشان و تحسین برانگیری جز بهیمن خیزش زند زندگی آزادی و یک انقلاب زنانه و تاثیرات آن قابل درک نیست. آنچه که مهم است هماناضرورت هم افزائی این نوع مقاومت ها با اشکال گوناگون در سطح جامعه و حمایت فعال و عملی از آن در خارج است. اگر بتوان این نوع جوششها را به آکسیون ها کمیپین های هماهنگ و سراسری و بین المللی تبدیل کرد بی گمان این یکی از راههای افزایش هزینه اعدام و آدم کشی برای رژیم و خنثی کردن سیاست ارعاب افکنی آن خواهد بود ناگفته نماند که شکل گیری حرکتهای سراسری و از دل آنها قوام یافتن شبکههای سراسری هماهنگ کننده از کانال همین اقدامهای مشترک حول موضوعات و مسائل مشترک می گذرد. لازم نیست که حتما شکل اعتراض یکسان باشد . آنچه که مهم است پیام اعتراض و انتشار آن و همافزائی با آن است. انتشاریپام «نه اعدام» را که زندانیان از طریق اعتصاب غذا و بفراخور موقعیت خود انتخاب کرده اند. اگر بتوان حمایت از این پیام زندانیان قهرمان را در اشکال متنوع خود در داخل ایران از جمله صدورهمزمان بیانیه ها و نیز دیگر اشکال ابتکاری و حمایتی توسط تشکل ها و کنشگران اجتماعی نظیر توفان توئیتی و یا با آکسیونهای میدانی و انواع دیگر ابتکارات همراه کرد؛ به شکل گیری این نوع حرکتهای متوالی و سراسری که لازمه مقابله و بازداشتن رژیمی است که به مرحله درندگی کامل رسیده است یاری رساندهایم. مهم این است که در فاصله خیزشهای مجدد و سراسری جدید، با برپائی سنگرهای مقاومت بین راهی هزینههای اعدام و سرکوب و درندگی رژیم را افزایش داد. برای اینکار شکل دادن به موجهای حرکات سراسری و هم افزائی شده از زندان تا ییرون زندان و نیز ایرانیان خارج و نیز پژواک آن در فضای بین المللی همت گماشت. خوشبختانه کنشگران و مبارزان جامعه علیرغم سرکوب گسترده رژیم در وضعیت با حفظ و تقویت روحیه درخشان رزمندگی، بسهم خود سیاست اشاعه ترس وارعاب رژیم را ارعاب درهم شکستهاند. همواره به عناوین مختلف شاهد سرکشیدن شعلههای مقاومت تحسین برانگیز در هر گوشه ای از کشور هستیم که جملگی می توانند منبع الهام بخش یک اکسیون و کمپین حمایتی گسترده باشند. و بالاخره با توجه به فضا و هزینههای سرکوب در داخل، بی گمان نقش و مسولیت ما ایرانیان ضدسیستم و مدافع مقاومت و آزادی و برابری و رهائی در خارج کشور، در فضای بیرون از سرکوب مستقیم دژخیمان رژیم، درایجاد هم افزائی این مقاومتها علیه جنایات رژیم و در پیوند با اینگونه جوششها و مقاومتهائی که در داخل صورت می گیرد، و در مرئی کردن هرچه بیشتر آن مقاومت ها و برپائی کمپینها و آکسیونهای سراسری و یا دیگر اشکال ابتکاری و حمایتی واجداهمیت است. شعار ما باید از کارانداختن تیغ اعدام و سرکوب از طریق برپائی و یا تقویت کمیینهای گسترده و سراسری باشد.
No comments:
Post a Comment