موضع گیری جسورانه* اصلاح
طلبان پس از یکسال آسیب شناسی: «شرکت شرمسارانه» در انتصابات!
بالأخره پس از مدتها گرداندن کاسه چه کنیم چه نکنیم، توسط امثال تاجزاده
ها و حجاریان ها و علیرضاتبارها و کلی شامورتی بازی در این یکسال گذشته، موش کوه
زایید و برخلاف برخی هارت و پورت هایشان، که البته انتظاری جزآن آن هم نمی رفت، تصمیم به «مشارکت شرمسارانه» خود در انتصابات را در دقایق نزدیک به ۹۰ اعلام داشتند. لب کلام موضع اشان آن است که حضرات قانع شده اند که تنها در نقاطی که نماینده ندارند از دادن لیست پرهیز می کنند!. ماشاء اله که چه جسارت عظیمی!.بقول شاعراز کرامات شیخ ما چه عجب، شیره را خورد و گفت شیرین است!
آن ها بدین ترتیب به رژیم پیام می دهند که ما را حتی از در برانید از
پنجره واردمی شویم. ما جزئی جدانشدنی از سیستم هستیم و علیرغم جفای شما از
وفاداریمان به نظام چیزی کم نمی شود. آن ها در عین حال در خلوت خود با این تصمیم
خویش اجازه ندادند که شکافی بین آن ها و سیدمظلوم هم چون رهبراصلاحات که تحت
هرشرایطی حتی اگر زمنجنیق فلک سنگ فتنه بارد، موظف به انجام فریضه شرکت در «انتخابات»
است که سرمایه باصطلاح اجتماعی خود را مدیون آن است. ناگفته نماند که در دورقبلی
یعنی همین مجلس فعلی روبه پایان آن ها، لیست بلندبالائی را با اسب ترواپنداری حریف
تهیه کردند که معلوم گشت که این خودشان بوده اند که بازی خورده و به اسب تروای آن
ها با سردمداری محمدرضاعارف تبدیل شده اند!.بی خاصیتی آن فراکسیون به
ظاهرتنومند«امید» حاصل همین ترواشدگی بود! حالا که با روشدن بیلانشان امکان تکرارآن
رسوائی سیاسی نیست، با وجودآن که اذعان دارند اکثریت بزرگ نمایندگان مجلس از
پیش تعیین شده است و جناح حاکم در حال شکل دادن به حکومت اسلامی معهودخود بجای
جمهوری اسلامی است؛ اما بهرحال هرچه که باشد آن ها خود را پاره ای از تن نظام می
دانند و این واقعیت، چه ما درکشان کنیم و چه نکنیم، بخش لاینفکی از هویت و هستی
اجتماعی سیاسی و طبقاتی آن ها را تشکیل می دهد. طبیعی است که از هیچ کس برخلاف
هویتش واقتضای طبعش و منافعش نمی توان انتظاری داشت. واساسا همین احساس و انگاره
«پاره ای ازتن نظام بودن» است که موجب می شود آن ها تحت هر شرایطی خود را درون
نظام بدانند و این که نظام هیچ گاه چیزی بیرون از آن هانیست. این تصور از جنس خطای
فکری و دهنی و لاجرم متکی بر ازمون و خظانیست بلکه واقعیت وجودی آن هاست. هم به
لحاظ باورها و هم کردارسیاسی و هم جایگاه
اجتماعی-طبقاتی. و بهمین دلیل تحت هر شرایطی، به مصداق ضرب المثلی که می گوید گربه
را هرطور بیاندازید چهاردست وپا پائین می آید، حتی اگر بخش باصطلاح انتخابی و
انتصابی هم عملا بلاموضوع شده باشد که اکنون آشکاراشده است، آنها به مقتضای
گوهرهویت سیاسی خود همین نظام سراسرگندیده را به دو بخش خوش خیم و بدخیم تقسیم می
کنند تا خود را به عنوان بخش خوش خیم آن معرفی کنند و به بازی گزین بین بد و بدتر
نخ نماشده ادامه بدهند. اما آن چه که امروزه برای آنها چالش برانگیز شده، بالا
آمدن مدآب است و آن هفت- هشت دهک جامعه ای که به قول محسن هاشمی از اوضاع ناراضی
هستند و باطل شدن افسون بدوبدتر. با این همه فریضه شرکت در «مناسک انتخاباتی» تحت
هیچ شرایطی نباید موردغفلت قرارگیرد! و البته در آن سو برای جنبش مردم ایران هم
آشکارشدن ماهیت آنها و باطل شدن طلسم فریب و ادعاهایشان (اصلاح طلب-اصول گرادیگه
تمام ماجرا) و هنوزهم دست بردارنیستند، خود یک دستاوردبزرگ برای برداشتن گام های
بزرگ بعدی است.
اگر آن ها می خواستند با خودشان و با مردم صادق باشند یعنی همانگونه
که هستند خود را به نمایش بگذارند و دست از فریب و تولیدمشروعیت برای نظام بردارند
(که بدلیل آن که برآمده از هویت وجودی آن هاست با حفظ آن هویت نشدنی است)، قاعدتا
باید بیانیه خود را با این عبارت آغاز و به پایان می بردند: «ما به عنوان جمعی که
دل در گرواین نظام داریم....» بجای ادعای کاذب ما به عنوان جمعی که دل درگرواین آب
و خاک و آزادی و استقلال ورفاه و عدالت داریم...
*- موضع «جسورانه» بیانیه در پی یک سال آسیب شناسی به نقل از فرازی از
آن!:
«اصلاحطلبان با آسیبشناسی عملکرد خود در انتخابات مجلس ۹۴ تصمیم گرفتند در این دوره صرفا از نامزدهای اصلاحطلبی حمایت کنند که
لیاقت و سلامتشان مورد پذیرش فعالان و طرفداران در هر حوزه انتخابیه باشد، به هر
قیمت و با هر نامزدی لیست ندهند، با مکانیزم شفاف و دموکراتیکتر رایسنجی مقدماتی
(سرا) نامزدهایش را انتخاب کنند و با برنامههای سنجشپذیر و دقیق و نیز با تغذیه
و پایش بهتر عملکرد راهیافتگان به مجلس عملکردشان را ارتقا بخشند. متاسفانه
ردصلاحیتهای گسترده امکان معرفی نامزد با این ویژگیها را در بسیاری از حوزهها
از اصلاحطلبان گرفت.».
No comments:
Post a Comment