!چالش های مذاکرات هسته ای و آنچه که گفته نمی شود
قبل از ورودبه اصل مطلب باید به سه نکته مقدماتی اشاره کنم:
نخست آن که مذاکرات هسته ای بصورت سری صورت می گیرد و به بهانه های واهی تصمیماتی
را که به سرنوشت مردم ایران و چه بسا نسل های بعدی که بدرجاتی در سرنوشت منطقه و
جهان هم مؤثر است، در غیاب آنها و به نحو پنهانی صورت می دهند و سعی می کنند که
بجای دادن اطلاعات واقعی و به موقع به افکارعمومی، اعتمادکورکورانه به دولت ها و
اشخاص مذاکره کننده را جایگزین آن کنند. دوم آنکه، اخباری هم که درز می کند و یا
درزمی دهند غالبا آشفته و ضدونقیض بوده، اظهارنظرهای خوش بینانه هم عموما به یک "اگر"بزرگ
ختم می شود که خود در گرو حل چندین مسأله مهم حل ناشده است. عباراتی چون اداختن توپ
به زمین حریف برای اتخاذآخرین تصمیمات مهم و یا این که به آخرین مرحله راه پیمائی
رسیده ایم، اما فتح قله سخت ترین بخش راه پیمائی است و امثال این نوع مبهم گوئی
ها، هیچ اطلاع مشخصی از آن چه که در پشت صحنه می گذرد به مخاطبان نمی دهد. تازه بخشی از آن چه راهم که درز داده
می شود باید به عنوان جنگ روانی و با هدف به اشتباه انداختن حریف و یا افکارعمومی
دانست که برای پیشبرداهدافشان در مذاکرات و انجام معاملات پرچرب و چیل صورت می
گیرد. و سوم آن که طرف های مذاکره به عنوان آن چه که هنردیپلماسی خوانده می شود،
سعی می کنند که تا دقیقه 90 دست خود و میزان انعطاف نهائی خود را رو نکنند تا
بتوانند بهترین نتیجه را در ُروندپایانی کسب کنند.