پیرامون تشدید سرکوب رژیم، جایزه صلح نوبل و حاشیههای آن و ارزیابی آخرین تحولات جنگ و کشتار در غزه
پیرامون تشدید سرکوب رژیم، جایزه صلح نوبل و حاشیههای آن و ارزیابی آخرین تحولات جنگ و کشتار در غزه
بیانیه 9 فعال سیاسی -مدنی در داخل کشور: بدعت جدید؟ مثبت، منفی یا مشروط؟
گفت وگو: اجلاس اقلیمی سازمان ملل، نتایج و ارزیابی ها، آیا راه حلی برای بحران وجود دارد
سرزیرشدن بحرانهای همزمان در منطقه وجهان و تمرکز یک جانبه رسانهها به آن ها، عملا برخی از مهم ترین مسائل سرنوشت ساز ازجمله بحران اقلیمی و زیست محیطی را بزیرسایه برده است. بحرانی که هم اکنون هم با مرگ «خاموش» میلیونها نفرهمراه است و خطررسیدن به نقطه بازگشت ناپذیرآن را تهدید می کند و درعین حال محل منازعه گسترده ای حول رویکردهای سرمایه دارانه و ضدسرمایه دارانه است و شمارزیادی از تنش ها هم از عوارض ثانوی آن محسوب می شوند
۱۶ آذر و جنبش دانشجوئی تحت سرکوب حداکثری
ما با انباشت بحران های همزمان مواجهیم. تعدد بحران ها و تمرکز حول برخی از آن ها عملا موجب شده است که برخی دیگر ولو آنکه بسیارمهم هم باشند نادیده گرفته شوند که البته تبعاتی منفی در رشد موزون جنبش دارد. از آن نوع هستند بحران زیست محیطی در مقیاس جهانی و روزدانشجو و ۱۶ آذر در مقیاس ایران. ما باید بتوانیم درشرایط انباشت بحرانها به همه مهمترین آن ها به پردازیم آنهم از منظر نگاه رادیکال و جنبشهای چپ و پیشرو که طبعا در مدیاهای بزرگ از این زاویهها مطرح نمی شوند. در این برنامه به دو موضوع فوق و اهمیت آن ها پرداختهایم. درمورد موضوع نخست علاوه برچالشهای بزرگ موجود در نشست کاپ ۲۸ و نیز تلاشی که سرمایه داری تحت عنوان گذار به اقتصادسبز و تجدیدپذیر و یا اقتصادچرخشی در برابراقتصادمصرفی مطرح می کنند. سپس تا حدی به ریشه های های آن پرداخته شده. در مورد جنبش دانشجوئی هم با اشاره به سرکوب حداکثری دانشگاه ها و قرق کردن و مصادره کردن آن توسط حاکمان وبا درنگی بر وضعیت بغرنج و تدافعی کنونی، نگاهی به راههای برون رفت از آن با استفاده از رویکردخوددانشجویان پرداخته ایم:
فقرگفتمان و سلاح تخریب
تداوم سریال پرویزثابتی، این بار با کارگردانی شاهین نجفی و دلقکی دیگر!
گویا سریال پرویزثابتی ادامه داراست و این بار شاهین نجفی با کسی که او را «شاعرو نویسنده و فلفسه دان» خوانده نه فقط مدعی هستند که ادعای شکنجه ساواک توسط جریانهای چپ روایت سازی دروغ و غیرواقعی است و مطلقا چنین چیزی حداقل اثبات نشده است (البته همراه با تناقضاتی که درهمین رابطه ناخواسته ابراز می دارند) و درهمین ارتباط با وقاحتی بیمانند و به نمایش گذاشتن چندتا باصطلاح سندنخنماشده پیرامون چپ ها و هنرمندان، دقیقا به همان شیوه ساواک و ساواما والبته بسی رقت انگیزتر و حتی منحط تر از آنها گوی سبقت را از شیوههای آشنای ساواک و جمهوری اسلامی ربودهاند. آنچه را که بهردلیل خودثابتی و با کارگردانی منوتو نخواست و نتوانست پیرامون چپ ها تا این اندازه دریده و شرم آور بزبان بیاورد حالا از زبان اینتهی شدگان بیان می شود. اما نقطه ثقل پروپاگاندای این مهارپاره کردگان، کانون نویسندگان است که حقا در این عرصه بدون هیچ مبالغهای نقش بهترین و صمیمی ترین متحد و همکار حکومت اسلامی را بازی می کنند. ناگفته نماند که هدف و آماج اصلی آنها باصطلاح شست وشوی مغزنسل های جدید و جوان است که چه بسا ذهنیتی از تاریخ گذشته و سرکوبهای وحشیانه ساواک نداشته باشند. آنها هم چنین مشغول تغذیه گرایشهای شبه فاشیستی سلطنت طلبان به مددمدیاهستند. بنظر می رسد که باهمه ناشی گریها و اجرای نازل و تهوع آورشویشان، ماموریت تازهای باشد که در پی آفتابی شدن پرویزثابتی باین حضرات محول شده باشد. روشن است که رسالت اصلی پروپاگاندای آن ها علیه چپ و هرچیز و نهاد و شخصی باشد که بنظرشان رنگ و بوئی از چپ داشته باشد. آن ها فکر می کنند که بهرحال رژیم کنونی یا رفتنی است یا کنارآمدنی، و به تصورشان ازهمین حالا باید علیه چپ ها واندیشه های آن ها که طبعا در زندانها و دانشگاهها و کارگران و معلمان و زنان و دگرجنس و مردمان تحت ستم مضاعف نفوذ دارند و بیانیه ها و کنشگری این مجامع مؤید آن است، شمیشر را از رو بست!
براستی وقتی که یک مدعی هنر در کسوت «مقام امنیتی» بهروی صحنه می رود چقدر چندش آور میشود!
سناریوی مقام امنیتی و اهداف او ، وظیفه نیروی چپ و ترقیخواه در این رابطه کدامند؟
گسترش جنبش مطالباتی کارگران و بازنشستگان به چه معناست؟ پایان وقفه و چشم اندازجنگ غزه با عطف به سخنان جدید وزیردفاع آمریکا، و ادعای خامنه ای در مورد تغییرجغرافیای سیاسی منطقه:
جنبش دادخواهی و ضرورت تلاش برای محاکمه «مقام امنیتی» در یک دادگاه بینالمللی
حال که پرویزثابتی همان «مقام امنیتی» معروف رژیم سابق و از مسئولان اصلی ساواک و همه کاره اداره سوم، پس از چندین دهه خود را آفتابی کرده و به روی صحنه آمده است و با وقاحت بی مانندی منکر هرگونه شکنجه شده و مدعی است که رؤسای ساواک زدن حتی یک سیلی به گوش افراددستگیر شده و تحت بازجوئی را ممنوع اعلام کرده بودند، و نیز با توجه به وجود مجموعه وسیعی از شواهد و مدارک غیرقابل انکار و نیز شمار قابل توجهی از بازماندگان زندانیان آن دوره که خود یا شخصا شکنجه شده و یا شاهدشکنجه های دیگران بوده اند، بی تردید چنین کسی بویژه وقتی در دسترس باشد و با پای خود به صحنه آمده باشد آنهم با معرکه گیری و تبلیغات گسترده و با پیام دفاع از مشت آهنین، بدیهی است که چنین شخصی برطبق موازین بدیهی حقوق بین الملل و بشر و ضرورت مقابله با خشونت و شکنجه، و اجرای عدالتقضائی باید بیدرنگ در یک دادگاه بین المللی و بیطرف برای بررسی جنایتهای گسترده اش محاکمه شده و پاسخگو باشد. حتی اگر بهردلیل محاکمه و صدورکیفرخواست در دادگاههای رسمی بین المللی چون دیوان لاهه و یا کشوری (چون دادگاه حمید نوری جنایتکار در سوئد) دشوار باشد، علاوه برافشاگریهای دیگر، تشکیل یک دادگاه نمادین با حضور وکلاء و حقوقدانان معتبر و بیطرف همانند تجربه «دادگاه تریبونال» می تواند کمترین واکنشی باشد که او سزاوار آن است. از همین رو لازم است، و چه بسا جنبش دادخواهی و فعالان و کنشگران با تجربه آن، احتمالا خود با توجه به اهمیت این واقعه و آزمونهای موفق تاکنونی به فکر بررسی و احیانا تدارک چنین دادگاهی افتاده باشند و چنین باد!
نگاهی به اهداف بودجه جدید دولت و چالشهای جایگزینی گشت ارشاد با حجاب بانان
گفت وگو:
آیا راه حلی ترقیخواهانه در جنگ اسرائیل علیه مردم فلسطین هست؟مشخصه های آن کدامست؟
برنامه چشم اندازها:
پیرامون انتصابات و انتخاب خالص ترینها وفاداران در مجلس خبرگان و شورای اسلامی، افزایش سن بازنشستگی با هدف نجات صندوق های ورشکسته بازنشستگی، و تحلیلی از پیروزی استیصال در آرژانتین
هابرماس، جنگ غزه و تناقض در رویکرد:
بازانتشار: بهمناسبت نهمین سالگرد مرگ مرتضی پاشائی و معنای سوگ گسترده
شکستن سکوت: نمی توان مدافع حقوق بشر و صلح بود و در برابرکشتار کودکان و زنان وغیرنظامیان سکوت کرد!
پتانسیل بالقوهای که قتل تراژیک آرمیتا با خود داشت/ و جنبش فلسطین و زن زندگی آزادی، از هم سرنوشتی تا بیگانگی
گفتگو: جنایت جنگی ونسل کشی در غزه ودیدگاهها، سرکوب داخلی بویژه سرکوب مردم بلوچ در سایه جنگ غزه
بیانیه ای که به جمهوری اسلامی پهلو می زند!*
با اندکی مسامحه این بیانیه را حکومت اسلامیّهم میتوانست با همین سیاق وقریب باین واژگان بنویسد. بهعنوان مثال باین عبارت بیانیه نگاه کنید: : (چرائیِ عملیات“طوفان الاقصی:”بهعلل فوق، عملیات اخیر مبارزان جنبش حماس اقدامی منطبق برقوانین بینالمللی و قطعنامههای۳۳۱۴... مجمععمومی سازمان ملل در جهت رفع اشغال، مبارزه با تروریسم دولتی اسرائیل و احقاق حقوق پایمالشدۀ ملت فلسطین است. امااحقاق حقوق با توسل بههرشیوه ای بهجزیک «ماکیاولیسم»صرف و انحاط انسانی که در آن هدف توجیه کننده بکارگیری هر وسیله وشیوهای است نیست. والبته بایداضافه کرد که یک عمل«انتحاری» و تبلوربن بست و فاقدهرگونهعقلانیتی است که راه بههدف برد. رویکردی است که هیچ ربطی با «آزادی و عدالت ادعائی» ندارد و تنهانسخه برداری از رفتاردشمن خود (رفتاردولتاسرائیل) وقدرتهایی چون حکومت اسلامی و داعشها و القاعدههاست. البته دلیل توسل بهاین نوع عملیات انتحاری همچون فوران کوریک فنربشدت فشرده قابل فهم است اما قابل تایید نیست وهیچ پیوندی بارهایی و احقاق حقوق مردم فلسطین ندارد. امررهایی سوای برنامهرهایی، همواره واجدمازاداخلاقی، چون دوری از انتقام و عشق به انسانیت و نفی خشونت است که دراینجا تهیاست. مضحک است که بیانیه این گونه عملیات انتحاری و سرشار از خشونت را به صلح گره می زند!. هیچ اشاره ای هم به این که حماس و لاجرم عملکردش را نباید معادل مردم فلسطین دانست ندارد. همچنین هیچ اشارهای به سوءاستفاده حکومت اسلامی از بحران و مساله فلسطین برای سرکوب مردم ایران و سوداهای منطقه ایش ندارد.
*- بیانیه جمعی از حامیان صلح و عدالت: به نسلکشی در باریکه غزه (داخائوی اسرائیلی-آمریکایی) خاتمه دهید!
https://www.akhbar-rooz.com/220690/1402/07/29/
قتل تکان دهنده داریوش مهرجوئی و وحیده محمدی فر، و مظنون اصلی؟
در پی ارتکاب جنایت نسب بهفیملساز و کارگردان برجسته و سرشناس و همسر و همکارش، بهدلیل شباهت زیادی که به قتلهای زنجیره ای بهویژه داریوش و پروانه فروهر داشت، افکارعمومی به سرعت انگشت اتهام را چه به تلویح یا تصریح متوجه رژیم کرد. همانگونه که کارآگاهان خبره در یافتن ردپای یک قاتل حرفه ای، اول از همه سراغ کسی می روند که سابقه و شیوه عملکردمشابهی دارد!. گرچه کارچرخانان رژیم با توجه بهابعاد بی اعتمای عظیم جامعه به حاکمیت و نیز ناتوانی و تناقض همیشگی در جورکردن قافیهها و ارائه توضیح اقناع کننده، این بار تلاش کرد که بهسرعت واکنش نشانداده و اجازه ندهد که « کلان رسانه افکارعمومی» و البته در ذیل آن دیگررسانهها و یا شبکههای اجتماعی پیشدستی کرده و خلأ را پرکنند. چنانکه وزیرکشور و رئیسی و رئیس قوه قضایه رسانههای گوش به فرمانشان بلافاصله ژست بررسی سریع پرونده گرفته و با دادان اطلاعاتی ( احتمالا ساختگی) چون دستگیری سریع چندمظنون و غیره را تیترکردند که شاید این بار بتوانند با فریادآی دزد آی دزد، کی کی بود من نبودم، از داوری «رسانه» افکارعمومی سبقت بگیرند.
چشم اندازها: فلسطین، تراژدی ادامه دار اشغال و ستم وآپارتاید و عاملان و قربانیان ، راه حل کجاست؟
به مناسبت به کمارفتن آرمیتا دخترنوجوان دانش آموز بدست حجاب بانان حاکمیت:
آیا خیزش انقلابی دیگری در راه است؟ آیا سرکوب عریان جواب میدهد؟
جایزه صلح نوبل، نرگس محمدی و لزوم مراقبت و هوشیاری هرچه بیشتر از
دستاوردهای جنبش انقلابی!
بی تردید اهداء این جایزه به یک زن مبارز و شجاع و زندانی رژیمی هار و تبهکار چون حکومت اسلامی را باید از دستاوردهای خیزش زن زندگی آزادی و آوازه جهانگستر آن و هم چون نمادی از آن بشمارآورد. و از قضا بهمین دلیل نیازمند مراقبت و محافظت هرچه بیشتر از آن است. چرا که بازنمائی کنندگان بخودی خود همواره شکننده هستند و حفظ وفاداری به اصل خود و آن جریانی که از ِقبل آن به «نماد» تبدیل شده اند، و کنشگری در راستای آن در جهانی که آکنده از اهداف و امیال صاحبان قدرت و امتیازورزان حرفهای و آغشته به هزاران ترفند و طمع ورزی است، همواره خطر مصادره و یا دستبرد زدن به این گونهنمادها و «سرمایه های اجتماعی» وجودداؤرد.
گفت وگو: نگاهی به مختصات بحران جهانی به مناسبت نشست مجمع عمومی سازمان ملل، و نیز پیرامون کاربردخشونت برهنه توسط رژیم و رابطه آن با احساس رعشه مرگ!
جنبش «زن زندگی آزادی»: شکست یا فروکش نسبی و موقت؟
«اکنون
به سوگ قیام ژینا نشستهایم تا ببینیم چرا به شکست منجر شد.»[1]
«انقلاب
مرده است، زنده باد انقلاب! انقلاب ژینا به مقابلهی مردم با ”هستهی سخت قدرت“
انجامید، اما [… به نتیجهای که میخواست نرسید]. ریزشهایی که در میان آنها پیشبینی
میشد، رخ نداد. دولت هنوز ــ به قیمت فقیرسازی و محرومسازی مردمی ــ میتواند
خود را بازتولید کند.» [2]
اینها بخشی از دو مقاله در ارزیابی جنبش زن زندگی آزادی است. رویکردهای مختلفی از بدبینی تا خوشبینی افراطی وجود دارند. اما، مسألهی ما نه خوشبینی است و نه بدبینی. در واقع، میخواهیم بدانیم که این خیزش چه دستآوردها و گشودگیهایی بهوجود آورده است و چه امکانات و نهفتگیهایی با خود همراه دارد تا با اتکای به آنها و فعلیت بخشیدنشان بتوان قلمروهای تازهای را گشود و پیش رفت.
خامنه ای و اذعان به حضورشکاف های سه گانه و بحرانی که گروه ۲۰ درگیرآن است
خیزش زن زندگی آزادی در آستانه یکسالگی و دستاوردها در گفتگو با محمدرضا شالگونی و تقی روزبه
خودفریبی
و اعتراف ضمنی پیمایشگران رژیم نسبت به ابعادنافرمانی اجتماعی زنان!
روزنامه دولتی ایران نوشت*، طبق یافتههای یک پیمایش مراکز دانشگاهی، در حالی که غالب مردم (بیش از ۸۰ درصد) به حجاب اعتقاد داشته و به آن به عنوان یک الزام اجتماعی باور دارند اما در این باره ۶۸ درصد مردم اینگونه احساس میکنند که اکثرمردم با حجاب مخالف هستند!. پیمایشگران مأموربه نتیجه موردحاکمان، آن را به دوگانگی شکاف بین ذهن و واقعیت نسبت می دهند! به ادعای این گزارش همین شکاف تفاوت بین واقعیت و احساس واقعیت، خود را در قالب تلقی از میزان بیحجابان نیز نشان میدهد. در واقعیت ملّی ۶.۴ درصد بانوان به کشفحجاب روی آوردهاند اما در یک ارزیابی وقتی از مردم پرسیده میشود، به نظر شما میزان بیحجابی چقدر است؟ پاسخها تا ۵ برابر واقعیت متفاوت است و ارزیابی از بیحجابی توسط پاسخگویان تا ۳۰ درصد برآورد میشود!.
هماندیشی چپ: زندان شاهنشاهی و شکنجههای ساواک
گفتوگوی
علی ندیمی با تقی روزبه- بخش اول +دوم
بطورکلی سه نکته مهم در این گفت و گو عبارتند از نخست: شکنجههای ساواک به دو نوع متمرکز و غیرمتمرکز استوار بود که در موردشق اخیر کمتر صحبت شده است. نکته دوم، ساواک شاه و رئیس سرشکنجه گراصلی آن پرویزثابتی از سالهای ۵۴ به بعد با نگرانی از رشدجنبش و اعتراضات مردم به فکر تهیه لیستهای تصفیه خونین زندان از کادرها و فعالین اعم از فداییان و مجاهدین و دیگرجریانها افتاده بودند که بزعم آنها نباید زنده می ماندند. ترور و قتل حکو متی زنده یادان بیژن جزنی و ۸ نفردیگر در واقع اولین سری از سیاست تصفیه زندانها بود. گرچه سیرشتابان تحولات جامعه و فشارهای بین المللی ، امکان و اجازه اجرای کامل این تصمیم شوم و جنایتکارانه را به رژیم شاه نداد. سومین نکته، کانونی شدن مقوله زندان و زندانیان سیاسی به عنوان شاخص عمده جو سرکوب و ترور و ارعاب در رژیم ستمشاهی و گشودن شدن درب زندانها به روی صلیب سرخ بین المللی را می توان گام نخست عقب نشینی شاه در برابرفشارهای داخلی و جهانی دانست؛ پیش از آنکه شاه در پی تظاهرات گسترده و میلیونی مردم «صدای انقلاب » را بشنود.
چشم اندازها: بحرانهای فزاینده وتشدید سیاست آپارتاید جنسی، از ۲۸ مرداد چه میتوان آموخت؟
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پس از گذشت ۷۰ سال - گفتوگو با تقی روزبه
گفت و گو: ویژگی های اصلی خیزش انقلابی زن زندگی آزادی با محمد رضا شالگونی و تقی روزبه
گفتگوی ا ین هفته شامل: ارتدادمحمدخاتمی در صدا و سیما در پی بیانیه اصلاح طلبان پیرامون حجاب، ضرورت اتخاذتصمیم های های سخت و تلخ توسط قالیباف، تلاش رژیم برای تبدیل انتصابات(انتخابات) به«حماسه»! و دور زدن مجلس و غیرعلنی کردن تصویب لایحه حجاب با همراهی خودمجلس ... و نگاهی به نشست عربستان پیرامون صلح در اوکراین و ....
رمززدائی از دو تصویری که حکایتها دارند!
سخنان ( نقل به مضمون) معاون سیاسی سپاه، سردارجوان، مبنی بر این که اگر بتوانیم دو واقعه بسیار مهم تاپایان سال یعنی فضای دانشگاه ها پس از بازگشائی سال جدید و نیز انتصابات مجلس شورای اسلامی را مدیریت کرده و به شکل حماسی (؟!) برگزارکنیم خود را بیمه کرده ایم؛ نشان دهنده دو راهبردرژیم و تصمیم گرفته شده در سطوح بالا برای هفت ماه باقی مانده از سال جاری است.
چگونه سیپده قلیان با جسارت و هوشیاری خود ترفند و نیرنگ رژیم را باطل و به ضدخودتبدیل کرد!
چپ اجتماعی و پاسخ به یک پرسش انتقادی پیرامون مقاله «برآمدچپ اجتماعی و نگرانیهای مشترک»! *
دربخش نظرات زیرمقاله برآمدچپ اجتماعی و نگرانیهای مشترک در نقد مناظره موسی غنی نژاد و علیعلیزاده در سایت نقداقتصادی سیاسی خواننده محترمی این پرسش را مطرح ساخته است : با نقل این جمله از مقاله: « جنبشهای اجتماعی زیستگاه طبیعی چپ اجتماعی محسوب میشود و فاقد جداسازیهای نهادینه شدهی تجربههای گذشته است. کنش معطوف به جامعه و کنش معطوف به قدرت تبیینکنندهی تفاوت کیفی و ماهوی چپ اجتماعی و چپ معطوف به قدرت- دولت است. آنچه که نولیبرالهایی از زمرهی موسی غنینژاد را نگران کرده همانا برآمد چپ اجتماعی، یعنی چپی است که با جنبشهای اجتماعی و مطالبات آنها درهم تنیده شده است. » پرسیده است که نویسنده برای مخاطبی، نظیر من که کمترین قرابتی با نولیبرالهایی از زمره موسی غنی نژاد ندارد، توضیح بدهد که چپ اجتماعی مورد نظر ایشان، که ظاهرا دارای پشتوانه تجربی تاریخی از زمان نگارش مانیفست است، چه سرانجامی برای جامعه ای که قرار است از مسیر «… تقویت جامعه در برابر دولت برای چپهای اجتماعی و معطوف به تقویت خودگردانی جامعه، برخلاف پارادایم دستخوش بحران چپهای معطوف به قدرت و دولتگرا یک هدف راهبردی است.» احتمالا ماشین دولت را، اگر چه در یک فرایند طولانی تر قبضه کند، رقم بزند. سوسیالیسم لیبرال؟! چین کاپیتال سوسیالیسم؟! و یا؟!
چشم اندازها: در این برنامه پیرامون ویژگی ها، اهداف ورویکردهای برنامه هفتم توسعه رژیم و اینکه آیا اساسا رژیم و ولایت مطلقه قادر به برنامه ریزی درازمدت هست یانه؟ مشخصات اقتصادی سیاسی ولایت فقیه و رابطه اش با نئولیبرالیزم و جهان سرمایه داری و نیزواکشهای کارگر ان نسب به این برنامه و.... گفتگو می شود.
گفت و گو با محمدرضا شالگونی و تقی روزبه در چشم اندازها: چپ و جنگ اکراین، ریشه ها، رویکردها وپیامدهای
بین المللی آن
گفت و گو با محمدرضا شالگونی و تقی روزبه : بازسازی چپ از چه راهی وچگونه پیش میرود؟
گفتگوی هفته: پیرامون بحران شورش واگنر و پی آمدها و نیز پیرامون عواملی که موجب شده رژیم بر دامنه سرکوب خود بیافزاید....
برآمدچپ اجتماعی و نگرانی مشترک!
نگاهی به
مناظرهی موسی غنینژاد و علی علیزاده
اخیرا
دستگاه تبلیغاتی رژیم و از جمله صدا و سیما مبادرت به برگزاری مناظره پرسروصدائی بین
یک لیبرال ضدچپ و شبه «الهیاتی» با یک دلقک رسوا بنام علی علیزاده کرد که تم اصلی
آن از جانب موسی غنی نژاد بهچالشکشیدن گفتمان چپ بود و علیزاده هم در این نمایش
نقش باصطلاح برند (قلابی) چپ را برعهده داشت!.
براستی هدف دستگاه تبلیغاتی رژیم از ترتیب دادن چنین نمایشاتی در شرایط کنونی چیست؟ ماشین تبلیغاتی رژیم از برگزاری چنین مناظرهای بین یک مدافع سرسخت «لیبرالیسم» و اقتصادآزاد و مدافع خصوصی سازی و مخالف مداخله دولت درامور«اقتصاد» با عنصرسرسپرده ای به عنوان حامی سرسخت مداخله دولت، بهدنبال چیست؟. دوگانهسازیهای کاذب و تقلیل مقوله گفتمان چپ به مخالفت و موافقت با دخالت دولت در اقتصاد با چه هدفی صورت می گیرد؟.
چشم اندازها: جدایی خونین درکومله ،حمله به مجاهدین ودلایل وزمینه های آن ، اکراین وادامه جنگ وبحران
گفتگو: افشاگری یک کارگزار و خدای دهه ۶۰، میزگرد سعید افشار با منیره برادران، همایون ایوانی و تقی روزبه
افشاگری یک کارگزار و خدای دهه ۶۰. میزگرد سعید افشار با منیره برادران و همایون ایوانی و تقی روزبه
در اهمیت تلاش هرچه گسترده تر برای توقف گیوتین کشتاررژیم، و این که چگونه بحران اوکراین واردفازجدیدی می شود و در همین رابطه نگاهی به هشدارکسینجر درموردخطر جنگ جهانی سوم
چشم اندازها: اهداف میانجیگری عمان ، تشدید سرکوب زنان و اعترافات مرتضوی رئیس سابق زندان اوین
با ریزش آیادی و عناصررژیم چه کنیم؟:
مواجهه اصولی با ریزش عناصرمهم حاکمیت و اعترافها!
اخیرا افشاگریهای یک مقام سابق دستگاه سرکوب که مسئولیتی چون ریاست
زندان و از جمله اوین را، آنهم در کشتارهای دهه ۶۰ را در کارنامه خود داشته
است، و مجادلاتی که حول شیوه برخورد با وی از جانب شرکت کنندگان در کلاب هاوس
صورت گرفت، باردیگر چگونگی برخورداصولی با این نوع عناصر را مطرح ساخت.
واقعیت آن است که ریزش کارچرخانان و ایادی سرکوب و شکنجه و زندان گرچه هنوز گسترده نیست، و آنچه هم هست بیشتر از عناصرقدیمی و دوره های قبل هستند تا اکنون، اما بهرحال از نشانه ها و جوانههای ریزش حاکمیت محسوب می شوند که می توانند راه را برای ریزشهای بیشتر هموارکنند. از همین رو برخوردسنجیده و اصولی با این روند که هم اصول و هم جنبه های تاکتیک و عملی را مدنظرقراربدهد، و منجر به عادی سازی جنایت از یکسو و منجمدکردن ریزش از سوی دیگر نگردد اهمیت زیادی دارد. نکات زیر در این باره حائز اهمیت هستند:
هدف رژیم از ترتیب یک نمایش: مناظره موسی غنی نژاد (به عنوان مدافع لیبرالیسم ) و دلقک سرسپرده ای به نام علی علیزاده؟ و نقدی بر ادعاهای غنی نژاد
پیشنهادی برای همراهی مردان ایرانی در اعتراض به حجاب اجباری (باهدف یک نافرمانی سراسری)
این پیشنهاد را در ذیل مقاله ای تحت عنوان همراهی مردان ایرانی در اعتراض به ججاب ایرانی نگاشتم و اینک می بینیم که پیشهادکمپین کارت قرمز* حول رفراندوم مردمی توسط شبکه همیاری حول دمکراسی در ایران ارائه شده است.... بنظرم این جور ابتکارات درکنارانقلاب و اشکال اصلی مبارزه بشرط آن که در برابرآن قرارنگیرند، و البته مبتنی بر یک بسترعینی باشند می توانند برای دامن زدن به کارزارمقاومت و تقویت صفوف جنبش مفیدباشند. این که آیا در شرایط کنونی مساله رفراندوم مردمی چنین جاذبه و بستری دارد یا نه قابل بحث است. اما به نظرم مساله دامن زدن به مخالفت با حجاب توسط اکثریت حامعه اعم از زنان و مردان در شرایطی که رژیم تمام هم و غم خود را برای بازپس گیری دست آوردخیزش زن زندگی آزادی گذاشته است تاکتیک مناسبی است که می تواند بخشی از پاسخ به تهاجم رژیم و مساله روز باشد...
چماق «قانون» و «قانون» چماق
گفتگو:
پیرامون وضعیت آشفته رژیم و اعتصاب معلمان و نقدی به رویکرد محس حکیمی در باره منشور آزادی، رفاه، برابری
بهای زنده ماندن، و چشم فروبستن ایرج مصداقی به شکنجههای ساواک!
در پی انتشارمقاله ای پیرامون ارزیابی از مسافرت رضاپهلوی به اسرائیل، تحت عنوان « هم پیاز را خورد و هم چوپ را»*، آقای ایرج مصداقی به خشم و فغان آمده* و بجای نقدمحتوای نوشته که در هفت محور به آن پرداخته بودم، ترجیح داده است که با حاشیه پردازی و نقل دست و پا شکسته ماجرای محاصره شدن من و احمدرضائی و کشته شدن ایشان ودستگیری و بازجوئی و زنده من را دستمایه بهرهبرداری برای کمرنگ کردن و روسفیدنمودن ساواک و شکنجههای نظام پیشین کند!. البته این واقعیت دارد که در آن زمان خشونت ساواک چنان بود که در آن شرایط کمتر کسی امکان داشت در وضعیت و مسئولیت مشابه من در سازمانهای اصلی آن زمان ( و در اینجا مشخصا سازمان مجاهدین) شانس زنده ماندن داشته باشد،
گفتگو: پیرامون ویژگی های ماهه مه امسال در ایران و منشورها و نیز نگاهی به بحران اپوزیسیون در خارج کشور....
چندکلمه در پاسخ به آقای ف. م. سخن*
یکم، دون کیشوت پیچاره آدم ساده و پاکدلی بود و نه خود نما آنگونه که شما تصورکرده اید. مشکل بزرگش دوگانگی و شکاف بزرگ بین واقعیت عینی و تصورذهنی و راست انگاری آن و نحوه زیستی مطابق آن بوده است. او با همین پاکدلی به جنگ آسیابهای بادی می رفت. تصورشما در مورددولت اسرائیل نسبت به تمامیت ارضی ایران و شکاف بین واقعیت واین ذهنیت و جدی انگاری آن، به تعبیری و فقط به تعبیری مصداق همان بوده است که البته هم چنان آن تصور را در همین نوشته خود هم، چون یک فرض محال قلمداد میکنید.
هم پیاز را خورد و هم چوب را!
هنوزمستی دستاوردهای رضاپهلوی از سفررسمی به اسرائیل و آنهمه هیاهو برسرهیچ، از سروی نپریده بود که لحظه خماری فرارسید!: این در نوع خود سابقه نداشت و برای اولین باربود که از درخواست رسمی ۳۲ نماینده مجلس اسرائیل در تعرض به «تمامیت» ارضی ایران پرده برداری می شد!.آنهم درست پس ازاتمام دیدار و در حالی که باصطلاح مرکب آن هنوز خشک نشده بود.
بالابلاگ
کانال کوچه و سیاست یک بام و دوهوا پیرامون افشای شهریارآهی
کانال کوچه (که مصداق کامل یک رسانه با پخش اطلاعات گزینشی و جعلی و جهت دار با هدف جوسازی و پروپاگانداست) و مدافع سینه چاک سلطنت طلبان بویژه جناح افراطی و راست کیش و نیز شخص رضاپهلوی است