Monday, September 16, 2013

!حلقه انسانی هزاران نفری برای نجات کوه شاه کرمان

از جنبش ها بیاموزیم: 

در دفاع از فراخوان به کارگران برای چاره یابی دربرابر اوضاع کنونی!

دراین وضعیت که تعادل تاکنونی رژیم بدلیل انباشت بحران بهم خورده و درصدد برآمده که بامشارکت رقیب منتقد خود  و مدیریت  بحران از بالا اوضاع را مجددا تحت کنترل خود بگیرد، چه کنشی را باید پیشه کرد؟

بدیهی است که  تک تک عمل کردن و با صفوف پراکنده به شیوه تاکنونی هیچ دردی را دوا نمی کند. یافتن کورسو و سرنخی برای بیرون آمدن از این گمگشتی و آشفتگی مستلزم لااقل چهار پیش شرط بوده است: نخست تحول دراوضاع و بهم خوردن تعادل رژیم، دوم اتخاذ شیوه ای نو و مشارکت جویانه برای آفریدن فضا و بستری مشترک برای ایجاهمگرائی و سوم برسمیت شناختن واقعیت تکثر و چندگونگی  درمیان فعالان و صفوف جنبش کارگری. و بالأخره دور ریختن تنگ نظری های فرقه ای و تفرقه انگیزی که عموما پشت الفاظ توخای و برنامه های حداکثری سنگرمی گیرند وهم چنین پرهیز از اعمال هژمونی یک گرایش برگرایش های دیگر بجای همکاری حول اشتراکات و دیالوگ متمدنانه حول اختلافات.

دراین راستا و برای برون رفت از وضعیت موجود، قبل از هرچیز بجای بحث های انتزاعی و ایدئولوژیک باید اهمیت لحظه را دریافت. یعنی آن فرصتی را که از بهم خوردن تعادل نسبی رژیم بوجود آمده و یا درحال بوجود آمدن است.

هم اکنون جامعه برروی آتشفشانی از انباشت مطالبات معوقه و سرکوب شده قراردارد. شکاف های طبقاتی و تبعیض های گونان اقتصادی و سیاسی و اجتماعی بیدادمی کند.   


دولت روحانی برای کنترل بحران درکنارامتیازدادن به قدرت های بزرگ و بورژوازی داخل، راهی جز مهارمطالبات مردم و کارگران  ندارد. با این همه این مطالبات وجود دارند و مهارشدنی هم نیستند. ادعاها و وعده هائی که حکومت ها و سیاستمدارانِ طبقه برخوردار بویژه در مقاطعی که تغییرات اجتناب ناپذیرمی گردد، مطرح می سازند و آکنده از تناقض بین  وعده ها و عمل آن هاست ، بستر مناسبی برای پیشروی از پائین بوجود می آید. فعلیت بخشیدن به این بستر از طریق برخ کشیدن این دوگانگی ها و مهم تر از آن تبدیل کردن آن ها به لیست مطالباتی مشخص در برابرحاکمیت، برای تشکل یابی و توانمندی صفوف مستقل استثمارشوندگان، تحمیل مطالبات به حق خود  و گرفتن فرصت از حاکمیت برای تثبیت موقعیت متزلزل شده خود، از اهمیت زیادی برخورداراست.


اهمیت آرایش جامعه حول مطالبات خود

هم اکنون  شاهد موجی ولو نه هنوز بقدرکافی نیرومند ولی امید بخش از جانب بخش های مختلفی از جامعه اعم از کارگران و معلمان و زنان و دانشجویان و فعالین حقوق بشر و روزنامه نگاران و هنرمندان و ناشران و خانواده های زندانیان سیاسی برای رهائی زندانیان، اقلیت های مذهبی و تشکل های وابسته به آن ها هستیم که دورهم جمع می شوند و به طرح مطالبات خویش از دولت جدید می پردازند.  دامن زدن به این موج و فراگیرساختن آن بسترمناسبی برای بالندگی جنبش مطالباتی و تعمیق و فراروی آن، از وظایف مهم فعالین سیاسی و اجتماعی کنونی و پاسخی به چه باید کرد بشمارمی رود.


تهیه لیست مطالبات به شکل جمعی و فراخوان های معطوف به آن، عزیمت گاه و  نقطه شروع خوبی هستند برای کنشگری و پیشروی در انطباق با شرایط و ظرفیت های بالفعل موجود. چرا که  هم مبنای عینی مناسبی برای مشارکت جوئی و هم برای  هم گرائی و همبستگی بیشتر درصفوف زحتمکشان هستند و هم پایه ای برای تقویت سازمان یابی  و بدست گرفتن ابتکارعمل در برابر حاکمیت و طبقات برخوردار که خواهان انفعال و  دنباله روی کارگران و زحمتکشان از برنامه های مورد نظرخود هستند.


فراخوان علی نجاتی

یکی از آخرین نمونه ها در این مورد پیام علی نجاتی*2 عضو هئیت مدیره سندیکای کارگران کشت و صنعت نیشکرهفت تپه به کارگران ایران برای چاره یابی است که به مناسبات تحولات اخیر با تحلیل اوضاع ایران و با اشاره به اهمیت نقش کارگران و اقدام جمعی آن ها  لیستی  پیشنهادی از مطالبات و خواست های کارگری را مطرح ساخته است. نکات عمده و کلیدی این پیام عبارتند از:


-این که کارگران با وضعیت اقتصادی بحرانی بی سابقه و با شرایط سیاسی حادی روبرو هستند. ما کارگران برای هستی خود و آیندۀ خود و نسل های آینده، برای حل درست و پایدار بحران و سوق دادن جامعه به سمت پیشرفت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی باید دست به دست هم بدهیم و مشترکا چاره اندیشی کنیم. در یک کلام، کارگران و زحمتکشان باید تنها به نیروی مبارزۀ جمعی متحد خود پای بند باشند


-کارگران آگاه می دانند که این «مدیریت داخلی»، مدیریتی است که از جانب همان یک درصد یا کمتر از یک درصد جمعیت یعنی طبقۀ حاکم سرمایه دار یا بخشی از آن طبقه اعمال شده است. تغییر این مدیریت داخلی کشور در حوزۀ همان یک درصد جمعیت است و ربطی به اکثریت عظیم جامعه ندارد. به عبارت دیگر کارگران به هیچ رو نباید دچار این توهم شوند که گویا «تغییر مدیریت کشور» – که البته در چارچوب حفظ کلیت این مدیریت است –  به معنی تغییر و ارتقائی در وضعیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی طبقۀ کارگر در ایران و یا نوید بخش تحولی در این جهت است.


- کارگران با وضعیت اقتصادی بحرانی بی سابقه و با شرایط سیاسی حادی روبرو هستند. ما کارگران برای هستی خود و آیندۀ خود و نسل های آینده، برای حل درست و پایدار بحران و سوق دادن جامعه به سمت پیشرفت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی باید دست به دست هم بدهیم و مشترکا چاره اندیشی کنیم. در یک کلام، کارگران و زحمتکشان باید تنها به نیروی مبارزۀ جمعی متحد خود پای بند باشند.


- شمار قابل توجهی از کارگران به این درک رسیده اند که برای دستیابی به خواست هایشان باید نه تنها به مسایل اقتصادی و اجتماعی بلکه به موضوعات سیاسی و فرهنگی نیز توجه کنند. زیرا کارگران و توده های زحمتکش تنها در شرایط تأمین حقوق سیاسی و شهروندی و در پرتو فرهنگی روشنگرانه و مترقی می توانند مبارزات خود را گسترش دهند و به خواست های اقتصادی و اجتماعی خود نیز به صورتی پایدار دست یابند. رویکرد کارگران به اقتصاد و سیاست و مبارزات آنها در این عرصه ها تنها هنگامی واقعا برای این طبقه ثمربخش خواهد بود که مبتنی بر استقلال سیاسی و تشکیلاتی خود کارگران و اتحاد آنان باشد، در غیر این صورت طبقات دیگر این تلاش ها را به سود خود مصادره خواهند کرد.

 در این راستا به  مواردی از محورهای چاره یابی  و مطالبات مشخصی  که تا کنون به شکل های مختلف از سوی تشکل های کارگری مطرح شده است به عنوان چارچوبی برای بحث، چاره اندیشی و عمل به همۀ کارگران ارائه می دهیم با این امید که با هم اندیشی و همیاری به راهکارهای مشترکی برای دستیابی به خواست مشترک حداقل همۀ کارگران دست یابیم. روشن است که خواست های کارگران به موارد زیر محدود نمی شود و بسیاری از خواست های اقتصادی و دموکراتیک که در اینجا مجال بیان آن ها نیست را دربر می گیرد که باید در این چاره اندیشی تعیین شوند.

****

  این پیام هم به لحاظ محتوائی یعنی هم توجه به بحران سیاسی و تحولاتی که درجریان است  و هم ماهیت این تحولات  و این که کارگران بجز آن چه که با تلاش و وحدت خود بدست خواهند آورد نصیبی نخواهند داشت،  و هم به لحاظ شیوه پیش برد خود مبنی برمخاطب قراردادن همه کارگران  و ضرورت مشارکت و کنش جمعی آن ها  و با این رویکرد که کارگران را  درچهارچوب تنگ مطالبات اقتصادی محصورنمی کند و طرح یک سری مطالبات مشخصی که می تواند در خلال گفتگوها تکمیل و یا حک و اصلاح شود، فراخوانی است نسبتا جامع. بطورکلی بیانیه  از  محدوده منافع صنفی و گروهی و یا منطقه ای این یا آن بخش کارگری فراررفته  و مطالبات فراگیرو مشترک را هدف قرارداده است و چگونگی طرح و فرمولاسیون مواد و مطالبات آن نیز مغایرتی با چندگونگی و تکثرجریانات و پرنسیپ های هیچ جریان به واقع چپ و کارگری ندارد، گام مثبتی است در راستای درست و در واکنش به وضعیت و برای خروج از  پراکندگی و انفعال و جهت نقش  آفرینی.

نباید فراموش کنیم  که درشرایط پراکندگی  برداشتن یگ گام واقعی پیشروی   درانطباق با وضعیت و توازن نیرو و برمنبای فعال کردن ظرفیت ها و مطالبات موجود و فراگیر امکان پذیراست که به نوبه خود قادراست ظرفیت های بالقوه و پوشیده را فعال ساخته و علطک جنبش گارگری را درمسر درست  پیشروی و تعمیق مطالبات بیافکند. بهمین دلیل دفاع از درونمایه این فراخوان که ناظر بردخالت و مشارکت کارگران و فعالان کارگری و تأمین اراده جمعی آن ها ازاین طریق است و از رنگ و بوی فرقه ای و مواضع اخص این یا آن جریان بدوراسـت، توسط همه فعالان و کارگران آگاه  و نیروهای مترقی و چپ برای به حرکت درآوردن چرخه نیروی کار اهمیت زیادی دارد. نباید زمان و فرصت را با درجا زدن در حصارهای فرقه ای و رقابتی به هدر داد. این حرکت حداقلی را اگربزبان متداول امروزی ترجمه کنیم  باید گفت که حرکتی است برد بر برای همه آن هائی که مخالف بهره کشی بوده و خواهان تقویت دموکراسی و آزادی  برای تقویت صفوف کار و زحمت هستند، و صرفنظر از هرگرایشی که داشته باشند. ازهمین رو کانونی کردن  نقطه عزیمت مشترک و فراگیر و حداقلی که علی القاعده وجه اشتراک همه نیروهای ضدسرمایه داری است و در مغایرت با برنامه های حداکثری هیچ جریانی هم  نیست مبنای خوبی برای هم گرائی و کنش گری متشترک است. و چه بهترکه فراخوان دهنده آن از خود کارگران است که می تواند براصالت و میزان بسیج کنندگی و داشتن زمینه واقعی درمیان کارگران و مزدبگیران و همه استثمارشوندگان درهمان معنای گسترده ای که درفراخوان آمده و دربرگیرنده اکثریت بزرگ جامعه – 99 درصدی هاست- بیافزاید. بیائید بدور از فرقه گرائی همه توان و نیروی خود را چه در داخل کشور و چه درخارج کشور حول تقویت این همگرائی برای شنیدن صدای کارگران بکارگیریم. این فراخوان دعوتی عملی است برای کنشگری مشترک و بیرون آمدن از پراکندگی و حصارهای تنگ فرقه ای و تکاندن رخت رخوت دوران سرکوب و ناامیدی، برای بهره گیری بهینه از شرایط تازه ای که درپی بهم خوردن تعادل تاکنونی رژیم بوجود آمده و یا درحال بوجود آمدن است.

2013-09-22  تقی روزبه

پیام علی نجاتی به کارگران برای چاره یابی:











No comments: