Monday, January 11, 2016

گستره تعرض به زنان در کلن، برانگیختگی عمومی و پی آمدها

گستره تعرض به زنان در کلن، برانگیختگی  عمومی و پی آمدها
هر روز که از ماجرای آزار و خشونت جنسی نسبت به زنان در کنارسرقت اموال آنان در شب جشن سال نو میلادی می گذرد و به تدریج پرده از جزئیات و ابعادآن برداشته می شود، بردامنه بهت و خشم و الهتاب افکارعمومی هم افزوده می شود. براساس آخرین گزارش ها تعدادشکایت های کلن از مرز 500 مورد هم گذشته است و تظاهرات متعددی علیه آن برگزارشده است.
40% این شکایت ها مربوط به اشکال گوناگون تعرض و جرم جنسی است و بقیه هم به سرقت اشیاء آن ها مربوط می شود. بهر صورت این ماجرا موجب تکانه  بزرگی در افکارعمومی در مقیاس کل اروپا و بویژه آلمان شده است که بی تردید دارای پی آمدهای مهمی در سطح قاره و آلمان پیرامون سه موضوع تشدیدضوابط سخت گیرانه تر مهاجرت و پناهندگی، تصویب قوانین حمایتی تازه از زنان در برابرخشونت- که البته فی نفسه مثبت است و نمونه آن در پلاکاردهایی با مضامین 'نه یعنی نه! قانون این است! به ما نزدیک نشوید!'، 'خشونت علیه زنان ممنوع!' دیده می شود- و بالأخره تقویت وزن نژادپرستان و قدرت نمائی بیشترراست ها خواهد شد. کما این که تاهمین حالا هم موجب عقب نشینی مرکل و دولت آلمان از سیاست های تاکنونی مهاجرتی و اتخاذتصمیماتی پیرامون اخراج مجرمان و کنترل بیشترآن ها و حضورمحسوس ترپلیس شده است که باید پارلمان آلمان آن ها را تصویب کند. نباید فراموش کرد که دولت آلمان و مرکل  بنا به انگیزه های سیاسی و اقتصادی که خارج از حوصله این نوشته است در قیاس با دیگرکشورها آغوش بازتری را در برابرموج گسترده پناهندگان به ویژه از مناطق جنگی گشوده بود و بهمین دلیل از قبل هم به انحاء گوناگون در موردسیاست پذیرش پناهندگی زیرفشارسنگین و روزافزون نه فقط کشورهای اروپای شرقی که تقریبا کل اروپا قرار داشت. چنان که اخیرا حتی کشورهائی چون سوئد و دانمارک نیز بر کنترل ترددمرزی خود و نقض آشکارپیمان شنگن مبادرت ورزیده اند. بطوری که دولت آلمان نسبت به فروپاشی یپمان شنگن هشدارداده است. در هرحال شروع عقب نشینی آلمان با توجه به نقش مهمی که در سطح اروپا دارد از موضع خود، در تقویت موقعیت مخالفان پذیرش پناهندگان و مدافعان سفت کردن مرزهای اروپا خواهد داشت. دامنه بحران و اختلافات داخلی در آلمان تا حدی است که براساس برخی گزارش ها، مرکل حتی از حضورسالانه خود در مجمع داووس منصرف شده است.
بی تردید واقعه تأسف آور و دردناک کلن کار را برای راست ها و نژادپرستان برای کانونی کردن"امنیت" و قراردادن  خشونت به زنان و امنیت در برابرپدیده پناهندگی و فشاربه خارجیان آسان ترمی نماید و در مقابل عرصه را برای مخالفان نژادپرستی و برابری انسان ها دشوارتر. در چنین شرایطی وظیفه نیروهای چپ و رادیکال هم دشوارتر و هم دو چندان می شود: آن ها همانطور که چپ ها در تظاهرات خود خاطرنشان ساخته اند، باید بطورهم زمان هم خشونت بر زنان را بطورقاطع محکوم ساخته و از خشونت زدائی بطورهمه جانبه و قاطع دفاع کنند و هم نژادپرستی و سوء استفاده از ربط دادن این مقولات و وقایع به همدیگر، در حالی که ربط معناداری با هم ندارند هم چون علت و معلول، مقابله مؤثری بنمایند. چنان که وزیردادگستری آلمان اخیرا در گفتگوئی اعلام داشت که بر طبق آمارها میزان جرائم و خشونت در میان آلمانی ها و پناهندگان تفاوتی باهم ندارند. درعین حال نیاید از اقداماتی چون گشودن باب گفتگو در میان پناهندگان و مهاجران پیرامون این نوع وقایع و سوء استفاده نژادپرستان و نیز تقویت فرهنگ و نگاه برابرجنسیتی در میان مهاجران و پناهندگان غفلت ورزید. هرچه که باشد برخودما پنهان نیست، بطورکلی جوامعی که ما در آن پرورش یافته ایم به ویژه  شرایطی آکنده از خشونت و بربریت و ناهنجاری های گوناگون اجتماعی که این پناهندگان از آن جا فرارکرده اند، رسوبات عمیق مردسالارانه و داشتن نگاه جنسیتی به زن هم چون ابژه سکسی و یا سایرنگاه های ارتجاعی، و خشونت قانونی شده در این جوامع و بیگانه ستیزی که امثال داعش ها و غیرداعش ها بر آن دامن می زنند، به همراه موج گسترده مهاجران، به درجاتی و بطوراجتناب ناپذیر با ماهمراهند که باید به شکل آگاهانه موردنقد و بازبینی و پالایش دموکراتیک قرار گیرد که البته امری است تدریجی و زمان بر. مبارزه با نژادپرستی و مبارزه علیه خشونت نباید موجب انکار واقعیات این نوع رسوبات و کم اهمیت شمردن مبارزه فرهنگی علیه آن ها در جبهه ما مدافعان مهاجران و پناهندگان بشود. البته این به معنی کم اهمیت انگاشتن مبارزه فرهنگی علیه خشونت و هم چنین مبارزه علیه موانع ساختاری تبعیض ها در سطح عمومی نیست. چرا که این نوع خشونت ها گرچه در اشکالی چه بسا ظریف تر و پیچیده تر در میان خودشهروندان جوامع غربی هم به درجات گوناگونی مطرح بوده و  توسط سیستم و تبلیغات و رسانه ها مدام بازتولید می شوند، که  نیاز به پالایش و مبارزه فرهنگی همه جانبه دارد.



No comments: