پرونده کشتار67 بازگشائی یا فرافکنی؟!
رضا علیجانی فعال ملی-مذهبی که اداره این میزگرد را به عهده داشت
در پایان این نشست گفت : «میتوان این پرونده را در ذیل یک پروندهی بزرگتر و جامع
تحت عنوان “خشونت پس از انقلاب” تعریف کرد تا همه کسانی که در این روند نقش و سهمی
دارند طرح و نقد شوند و از حکومت گرفته تا دیگر جریانها فرصت دفاع از خود را
داشته باشند هرچند مسئولیت حکومت در این خشونت سازمانیافته با نقش هیچ طرف دیگری
قابل مقایسه نیست"
قراردادن پرونده جنایت ملی ذیل پرونده بی دروپیکری بنام خشونت پس از انقلاب که در آن سهم همه طرف ها در تولیدخشونت موردبررسی قرارگیرد جز به محاق بردن مسأله مشخص دادخواهی
قراردادن پرونده جنایت ملی ذیل پرونده بی دروپیکری بنام خشونت پس از انقلاب که در آن سهم همه طرف ها در تولیدخشونت موردبررسی قرارگیرد جز به محاق بردن مسأله مشخص دادخواهی
پیرامون یک
جنایت سازمان یافته و ضدبشری کشتارهزاران زندانی 67 توسط یک رژیم جنایت پیشه که از
قضا اهمیت انتشارنوارمنتنظری می تواند در ذیل آن موردبررسی قرارگیرد، نخواهد بود.
بهمین دلیل این رویکردحتی خواسته و ناخواسته اهمیت افشاگری های نوارمنتظری را که
ناظر به حنایت 67 است زیرضرب می برد. فکرش را به کنید اگر منتظری هم می خواست در
همان مناظره با جلادان و جنایتکاران کشتار باهمین استدلال پیش برود، حاصل آن
مناقشه و مناظره چه می شد؟!. بی شک فاقداهمیتی می بود که بتوان پس از چنددهه حولش
نشستی سازمان داد. تمام اهمیت نواردر آن است که سران رژیم و هئیت مرگ به شکل قاطعی
بدون پناه بردن این گونه مجامله و معامله گری موردانتقادقاطع قرارگرفته است.
طرح کلی بحث گسترده خشونت پس از انقلاب ( و اگر خشونت است چرا بسترهای آن در پیش از انقلاب نه؟ ) کیفیتا موضوعی خارج از پرونده یک دادخواهی و با مسائل بسیارمتعدد و پیچیده ای است که تنها می تواند در سمینارها و بررسی ها و دیالوگ های گسترده موردبررسی و کنکاش قرارگیرد که البته سردازدارد وبه یک تعبیرهم پدیده خشونت یک امر اجتماعی و جهانی است که فقط شامل عرصه سیاسی هم نمی شود. یعنی آن را باید در سطح خودش و با پیچیدگی های خودش موردبررسی و نقد داد. به هرصورت خلط این دو مبحث حاصلی جز گل آلودکردن آب ندارد. دلیل این نوع فرافکنی ها از سوی ملی -مذهبی و یا اصلاح طلبان که خودشان نیز چه بسا به لحاظ عملی و یا سکوتشان نسبت به این جنایت سهمی داشته اند و حتی مهمتر از آن اکنون هم نمی خواهند موقعیت سیاسی اصلاح طلبان و یا پای امثال رفسنجانی ها و روحانی ها و خاتمی ها و کروبی ها و میرحسین موسوی ها به میان بیاید البته قابل درک است؛ اما این که بخواهند مهرخود را برجنبش دادخواهی و جهت دادن آن به سمت ناکجاآباد به کوبند جای حرف دارد. نمی دانم واکنش دیگرسخنرانان به آن چه بوده است اما بنظرم جای آن داشت که نسبت به آن اعتراض می کردند و اجازه نمی دادند که عملا توسط گرداننده آن به عنوان حسن ختام جلسه و جمع بندی ارائه شود.
طرح کلی بحث گسترده خشونت پس از انقلاب ( و اگر خشونت است چرا بسترهای آن در پیش از انقلاب نه؟ ) کیفیتا موضوعی خارج از پرونده یک دادخواهی و با مسائل بسیارمتعدد و پیچیده ای است که تنها می تواند در سمینارها و بررسی ها و دیالوگ های گسترده موردبررسی و کنکاش قرارگیرد که البته سردازدارد وبه یک تعبیرهم پدیده خشونت یک امر اجتماعی و جهانی است که فقط شامل عرصه سیاسی هم نمی شود. یعنی آن را باید در سطح خودش و با پیچیدگی های خودش موردبررسی و نقد داد. به هرصورت خلط این دو مبحث حاصلی جز گل آلودکردن آب ندارد. دلیل این نوع فرافکنی ها از سوی ملی -مذهبی و یا اصلاح طلبان که خودشان نیز چه بسا به لحاظ عملی و یا سکوتشان نسبت به این جنایت سهمی داشته اند و حتی مهمتر از آن اکنون هم نمی خواهند موقعیت سیاسی اصلاح طلبان و یا پای امثال رفسنجانی ها و روحانی ها و خاتمی ها و کروبی ها و میرحسین موسوی ها به میان بیاید البته قابل درک است؛ اما این که بخواهند مهرخود را برجنبش دادخواهی و جهت دادن آن به سمت ناکجاآباد به کوبند جای حرف دارد. نمی دانم واکنش دیگرسخنرانان به آن چه بوده است اما بنظرم جای آن داشت که نسبت به آن اعتراض می کردند و اجازه نمی دادند که عملا توسط گرداننده آن به عنوان حسن ختام جلسه و جمع بندی ارائه شود.
No comments:
Post a Comment