همه پرسی پیرامون استقلال کردستان عراق و چالش های پیشارو
اگر این گزارش ایرنا صحت داشته باشد، معلوم می شود که پشت پرده تلاش های زیادی در جریان است که اقلیم کردستان را از برگزاری همه پرسی پیرامون تشکیل یک کشورکردی، ولوغیرالزام آور، منصرف سازند. و این در شرایطی است که در شرایط کنونی باصطلاح تفنگ دولت مرکزی باروت ندارد و بحران داعش و شکاف های درونی در صفوف شیعیان و حزب حاکم و تنش های دیرین بین آن ها و عرب های سنی مذهب اجازه یک مداخله گسترده را نمی دهد و از قضا بارزانی و برگزارکنندگان
رفراندوم روی همین مساله سرمایه گذاری کرده اند.
به موازات آن ها فشارها و تهدیدهای دولت ایران و ترکیه هم بیشترمی شود. بطورکلی تاریخا رابطه تنگاتنگی بین ضعف
حکومت مرکزی و جنبش مقاومت و استقلال خواهی کردها وجودداشته است و شرایط کنونی همه خارج از این معادله نیست. در واقع شمارش معکوس برگزاری همه پرسی روشن شده و به موازات آن برفشار قدرت های مخالف منطقه ای و تاحدی غیرمنطقه ای هم برای تعلیق آن افزوده می شود. چنانکه باردیگررئیس ستادفرماندهی ارتش ایران و همتای ترکیه ایش علیه این همه پرسی هشدارداده اند و وزارت خارجه ترکیه با انتشاراطلاعیه جدید با لحن تهدیدآمیزی مجددا آن رابرای کردها پرهزینه خوانده است. پارلمان عراق هم با دادن اختیارات به حیدرعبادی برای استفاده از همه ابزارها جهت جلوگیری از تهدیدی که متوجه " امنیت و تمامیت ارضی" عراق است سعی در بازداشتن رُییس دولت اقلیم کردستان از برگزاری این همه پرسی می کند. اتحادیه عرب در مخالفت با آن حمایت خود را از تمامیت ارضی عراق اعلام داشته است. تاکنون نشانی از عقب نشینی بارزاتی مشاهده نشده است. امادر طی همین دوهفته باقی مانده ممکن است بر دامنه فشارها به او بازهم افزوده شود. جالب است که مناشه امیر در گفتگوی یا صدای آمریکا ضمن آن که از استقبال بسیارزیاددولت آسرائیل از تشکیل دولت مستقل کردی می کند، اما خود براین نظراست که با توجه به آنکه کردستان نیازبه داشتن رابطه مسالمت آمیز باهمسایگانش ترکیه و ایران و عراق دارد، و بی توجه به جریان افتادن سازوکار رفراندوم، امکان تحقق کردستان فدرال در چهارچوب عراق فدرال را ، که سیاست رسمی دولت آمریکا هم هست بیشتر می داند. با این همه روندها واقعیت ها چیزی دیگری می گویند و و تاکنون هیچ نشانه ای از تردید و یا عقب نشینی توسط دولت اقلیم کردستان دیده نمی شود. هم اکنون گردونه رفراندوم به حرکت درآمده است و موج های بلندناسیونالیسم و احساسات میهن پرستانه که برافروختن آن نیازچنین شرایطی است و برخاسته از آرزوی تاریخی کردستان برمی خیزد و مشخصا پیوستن رسمی کرکوک به کردستان کانون داغ آن را تشکیل می دهد در حال به جوش و خروش درآمدن است. و با سرعت گیری آن بعیداست حتی اگر بارزانی هم بخواهد بتواند به آسانی بتواند برآن فائق آید. و این درحالی است که خود از مدافعان اصلی آست و قبلا هم اظهارداشته است که انجام این آرزوی تاریخی را رسالت خود می داند. در این میان آن چه که به بخصوص به آن جدائی جنبه بحرانی و خصلت بالقوه انفجاری داده، همانا موردمناقشه بودن مناطقی است که هردو طرف نسبت به آن ادعا دارند ودر رأس آن ها وضعیت کرکوک است که هم دارای جوامع غیرکردی شامل عرب ها و ترکمن ها و اسوری ها و و ادعای دولت مرکزی و حتی عرب های سنتی نسبتبه این منطقه ا ستراتژیک است. اهمیت کرکوک در اقتصادنفتی که حدوا 40% منابع نفتی عراق را تشکیل میدهد و وجودمناقشات دیرینه حول آن برکسی پوشیده نیست. از جانب دیگر برای شکل گیری و روی پای خودایستان دولت جدید کردستان نیز اهمیت استراتژیک دارد. کردها کرکوک را قلب کردستان می خوانند که پس ازحمله داعش به موصل و .. و پیشروی آن به سوی کرکوک و فروپاشی و عقب نشینی ارتش عراق از این مناطق در اختیارکردها قرارگرفت. بطورخلاصه شکل گیری دولت مستقل کردستان را در نظم بحرانی و بجای مانده از معاهده سایکس پیکو، گرچه بیشترجنبه حقوقی و رسمی دادن به واقعیت دوفاکتوی کنونی است، می توان واقعه و زمین لرزه ای مهم در نظم موجود و آکنده از بحران دانست که بناگزیر با پی آمدهای مهم و گرچه تاحدزیادی مبهم و ناشناخته همراه است. بسته به سیررویدادهای منطقه و عکس العمل مخالفان گسترده در منطقه و جهان و نیز تثبیت یا به محاق رفتن این دولت جدید سناریوهای مختلفی می تواند قابل تصورباشد. بدلیل فقدان بحران و خلاکلی و از جمله فقدان یک نیروی تعیین کننده در صحنه سیاسی منطقه، نتیجه نهائی از خلال کنش های متفاوت و بعضا متضاد بازیگران مختلف در منطقه بیرون خواهدامد که تاحدزیادی خصلت عدم تعیین به وضعیت می دهد. هنوز تصورروشن و اراده منسجمی از نظم جایگزین بجای نظم بحرانی شکل نگرفته است. اما وظیفه تحلیل پیشگوئی نیست بلکه باید روندهای جاری و تفکیک روندهای پیشرو و مترقی را از روندهای واپسگرا و غیرتاریخی از یکسو و تقویت روندهای ترقی خواهانه را تمیزبدهد. به هرحال سعی می کنم سریعا تحلیل و ارزیابی ام نسبت به آن را تحت عنوان سه چالش مهمی که شکل گیری کشورمستقل کردستان به آن روبروست ، و با تمرکز روی مفهوم در حال تحول مساله حق تعیین سرنوشت در گذرزمان و جایگاه دولت ملی در بسترتاریخی و امروزی خود را از منطریک مدافع جهانی دیگر و مناسباتی دیگر، ارائه
دهم
No comments:
Post a Comment