اهمیت انتشار منشور۲۰ تشکل صنفی و مدنی داخل کشور
انتشارمنشورتشکل های صنفی و مدنی داخل بویژه در شرایط کنونی دارای اهمیت زیادی است. چندویژگی مهم آن عبارتند از:
۱- شاکله آن مبتنی بر پیوندآزادی و برابری طلبی است.
۲- پیوندتنگاتنگی وارگانیگی با خیزش انقلابی زن زندگی آزادی داشته و علیه همه نوع تبعیضهای جنسی و جسیتی و مردسالاری است.
۳- در کنارخواستهای کلان آزادی و برابری طلبی و رفع ستمهای طبقاتی و جنسیتی و.... همراه با آن به طرح مشخص تبعیضها و مطالبات جامعه و بخش های گوناگون آن و علیه انواع ستم های اجتماعی جنسیتی ملی مذهبی و طبقاتی و... پرداخته است. یک بیانیه انضمامی شامل اهداف کلی و اهداف مشخص بوده و بازتاب دهنده تکثرمطالبات و جنبشهای کنونی است.
۴- با هرنوع استبداد چه مذهبی و چه غیرمذهبی و از جمله سلطننتی مرزبندی کرده و هدف جنبش را خروج از استبداد۱۰۰ ساله سلطنتی و مذهبی دانسته است. بدون آن که اجازه سوء استفاده به حکومت اسلامی به عنوان دشمن مقدم بدهند.
خلا چنین منشوری البته از دیرباز محسوس بود، و بدون تدارک قبلی هم نمی توانست منتشر شود و از فقدان سوء استفاده می شد، اما انتشارآن در شرایط و لحظه کنونی که گرایش های سلطنت طلبی با حمایت کلان رسانه ّها و قدرت های خارج دست بکارعلم کردن یک رهبری درخارج برای انقلاب ایران بودنداهمیت ویژه ا ی دارد. از قضا در منشور بیست تشکل صنفی و مدنی داخل کشور به همین نوع خیز و سودای تصرف قدرت از بالای سرمردم و خیزش انقلابی آن ها انتقادشده است. مصادره کنندگان صدای داخل ضمن راه انداختن تظاهرات پرسروصدا مدعی هستند که گویا اصل منشورادعائی آن ها که قراراست در اواخر فوریه از آن پرده برداری کنند از داخل آمده است اما مفاد آن مطالق آنچه که در نشست دانشگاه جرج تاون مطرح شده روشن است و هیچ ربطی به مطالبات واقعی جامعه ندارد. از همین رو انتشارپیشاپیش این منشور در داخل برای خنثی کردن سناریوهای طراحی شده در خارج کشور توسط سلطنت طلبان و مشتی جمهوری خواه باصطلاح شرمگین به نمایندگی از داخل عملا نیامده مهرابطال می خورد.
در حقیقت آن ها سخن گوی یک گرایش معینی هستند که با هژمونی طلبی و به مددمدیاها و قدرت ها و شماری سلبریتی دوپینگ کرده و مدعی سخن گفتن از جانب همه و از داخل بودند. چنانکه علی کریمی قبلا توئیت کرده بود که اگر آزادی در برابرعدالت باشد آزادی را انتخاب می کنیم و هم او از بیعت طلبی رضاپهلوی حمایت قاطع کرده بود. آنها باید فقط سخن گوی یک گرایش معین و گفتمان معینی باشند که هستند که با شفافیت بخشیدن به برنامه آنها، جایگاه طبیعی خویش را پیداکنند. «بی صدایی داخل» فرصتی برای آنها فراهم می ساخت که براین ادعا وسوء استفاده خود پای فشارند. اما اینک با انتشارچنین منشوری لااقل ازجانب بخشی از جامعه ایران معلوم می شود که تضادگفتمان ها و منافع و اهداف چنان است که یک گرایشی نمی تواند با انکاردیگرگرایشها به نام همه و از جانب آنان سخن گوید.
تهیه کنندگان منشور در عین حال امکان تکوین و تدقیق آن را در گذرمبارزه نفی نکرده اند با این همه با توجه به این که محتوای کنونی آن ظرفیت جذب بخش های وسیع تری از جنبش اجتماعی و طبقاتی و ستم ملی و.... را دارد لازم است که با تلاش مستمر برای جذب و همراهی دیگر بخش های جنبش و افزایش لیست امضاء کنندگان از جمله حمل و نقل و برخی موسسات و کارخانههای بزرگ و یا تشکل های مدنی دیگر به تواند آرایش گفتمانی و میدانی را به موازات یکدیگر بسط و توسعه داده و تاثیرگذار باشد.
در این رابطه بویژه نیروها و تشکل ها و جریان های همسو و همراه خارج از کشور باید بتوانند بیش از صدای آن آنان باشند و نقش خود را در خارج کشور و در حمایت از آن به نحو درخوری ایفاء کنند.
نگاه کنید به منشور ۲۰ تشکل صنفی و مدنی داخل کشور:
فوری و مهم!: منشورتشکل های داخل کشور
زن، زندگی، آزادی
منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران
مردم شریف و آزاده ایران!
در چهل و چهارمین سالروز انقلاب پنجاه و هفت، شیرازه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور به چنان گردابی از بحران و از هم گسیختگی فرو رفته است که هیچ چشمانداز روشن و قابل حصولی را نمیتوان برای پایان دادن به آن در چهارچوب روبنای سیاسی موجود متصور بود. هم ازاین رو است که مردم ستمدیده ایران _ زنان و جوانان آزادیخواه و برابری طلب _ با از جان گذشتگی کم نظیری خیابانهای شهرها را در سراسر کشور به مرکز مصافی تاریخی و تعیین کننده برای خاتمه دادن به شرایط ضد انسانی موجود تبدیل کردهاند و از پنج ماه پیش _ به رغم سرکوب خونین حکومت _ لحظهای آرام نگرفتهاند.
پرچم اعتراضات بنیادینی که امروز بهدست زنان، دانشجویان، دانش آموزان، معلمان، کارگران و دادخواهان و هنرمندان، کوئیرها، نویسندگان و عموم مردم ستمدیده ایران در جای جای کشور از کردستان تا سیستان و بلوچستان برافراشته شده و کم سابقهترین حمایتهای بینالمللی را به خود جلب کرده، اعتراضی است علیه زن ستیزی و تبعیض جنسیتی، ناامنی پایان ناپذیر اقتصادی، بردگی نیروی کار، فقر و فلاکت و ستم طبقاتی، ستم ملی و مذهبی، و انقلابی است علیه هر شکلی از استبداد مذهبی و غیر مذهبی که در طول بیش از یک قرن گذشته، بر ما _ عموم مردم ایران _ تحمیل شده است.
این اعتراضات ِ زیر و رو کننده، برآمده از متن جنبشهای بزرگ و مدرن اجتماعی و خیزش نسل شکست ناپذیری است که مصمماند بر تاریخ یکصد سال عقبماندگی و در حاشیه ماندن آرمان بر پایی جامعه ای مدرن و مرفه و آزاد در ایران، نقطه پایانی بگذارند.
پس از دو انقلاب بزرگ در تاریخ معاصر ایران، اینک جنبشهای بزرگ اجتماعی ِ پیشرو_ جنبش کارگری، جنبش معلمان و بازنشستگان، جنبش برابری خواهانه زنان و دانشجویان و جوانان و جنبش علیه اعدام و... _ در ابعادی تودهای و از پایین در موقعیت تاثیر گذاری تاریخی و تعیینکنندهای در شکلدهی به ساختار سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کشور قرار گرفتهاند.
از همین رو، این جنبش برآن است تا برای همیشه به شکلگیری هرگونه قدرت از بالا پایان دهد و سر آغاز انقلابی اجتماعی و مدرن و انسانی برای رهائی مردم از همه اشکال ستم و تبعیض و استثمار و استبداد و دیکتاتوری باشد
ما تشکلها و نهادهای صنفی و مدنی امضا کننده این منشور با تمرکز بر اتحاد و به هم پیوستگی جنبشهای اجتماعی و مطالباتی و تمرکز بر مبارزه برای پایان دادن به وضعیت ضد انسانی و ویرانگر موجود، تحقق خواستهای حداقلی زیر را به مثابه اولین فرامین و نتیجهی اعتراضات بنیادین مردم ایران، یگانه راه پی افکنی ساختمان جامعهای نوین و مدرن و انسانی در کشور میدانیم و از همه انسانهای شریف که دل درگرو آزادی و برابری و رهائی دارند میخواهیم از کارخانه تا دانشگاه و مدارس و محلات تا صحنه جهانی پرچم این مطالبات حداقلی را بر بلندای قله رفیع آزادیخواهی بر افراشته دارند.
آزادی فوری و بیقید و شرط همه زندانیان سیاسی، منع جرم انگاری فعالیت سیاسی و صنفی و مدنی و محاکمه علنی آمرین و عاملین سرکوب اعتراضات مردمی.
آزادی بیقید و شرط عقیده، بیان و اندیشه، مطبوعات، تحزب، تشکلهای محلی و سراسری صنفی و مردمی، اجتماعات، اعتصاب، راهپیمایی، شبکههای اجتماعی و رسانههای صوتی و تصویری.
لغو فوری صدور و اجرای هر نوع مجازات مرگ، اعدام، قصاص و ممنوعیت هر قسم شکنجه روحی و جسمی.
اعلام بلادرنگ برابری کامل حقوق زنان با مردان در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی، امحا و لغو بی قید و شرط قوانین و فرمهای تبعیض آمیز علیه تعلقات و گرایشهای جنسی و جنسیتی، به رسمیت شناختن جامعهی رنگین کمانیِ "الجیبیتیکیوآیایپلاس"، جرم زدایی از همه تعلقات و گرایشات جنسیتی و پایبندی بدون قید و شرط به تمامی حقوق زنان بر بدن و سرنوشت خود و جلوگیری از اعمال کنترل مردسالارانه.
مذهب امر خصوصی افراد است و نباید در مقدرات و قوانین سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور دخالت و حضور داشته باشد.
تامین ایمنی کار، امنیت شغلی و افزایش فوری حقوق کارگران، معلمان، کارمندان و همه زحمتکشان شاغل و بازنشسته با حضور و دخالت و توافق نمایندههای منتخب تشکلهای مستقل و سراسری آنان.
امحا قوانین و هر گونه نگرش مبتنی بر تبعیض و ستم ملی و مذهبی و ایجاد زیر ساختهای مناسب حمایتی و توزیع عادلانه و برابر امکانات دولتی برای رشد فرهنگ و هنر در همه مناطق کشور و فراهم کردن تسهیلات لازم و برابر برای یادگیری و آموزش همه زبانهای رایج در جامعه.
بر چیده شدن ارگانهای سرکوب، محدود کردن اختیارات دولت و دخالت مستقیم و دائمی مردم در اداره امور کشور از طریق شوراهای محلی و سراسری. عزل هر مقام دولتی و غیر دولتی توسط انتخاب کنندگان در هر زمانی باید جزو حقوق بنیادین انتخاب کنندگان باشد.
مصادره اموال همه اشخاص حقیقی و حقوقی و نهادهای دولتی و شبه دولتی و خصوصی که با غارت مستقیم و یا رانت حکومتی، اموال و ثروتهای اجتماعی مردم ایران را به یغما بردهاند. ثروت حاصل از این مصادرهها، باید به فوریت صرف مدرن سازی و بازسازی آموزش و پرورش، صندوقهای بازنشستگی، محیط زیست و نیازهای مناطق و اقشاری از مردم ایران شود که در دو حکومت جمهوری اسلامی و رژیم سلطنتی، محروم و از امکانات کمتری برخوردار بودهاند.
پایان دادن به تخریبهای زیست محیطی، اجرای سیاستهای بنیادین برای احیای زیرساختهای زیست محیطی که در طول یکصد سال گذشته تخریب شدهاند و مشاع و عمومی کردن آن بخشهایی از طبیعت (همچون مراتع، سواحل، جنگلها و کوهپایهها) که در قالب خصوصی سازی حق عمومی مردم نسبت به آنها سلب شده است.
ممنوعیت کار کودکان و تامین زندگی و آموزش آنان جدای از موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده. ایجاد رفاه همگانی از طریق بیمه بیکاری و تامین اجتماعی قدرتمند برای همه افراد دارای سن قانونی آماده بهکار و یا فاقد توانایی کار. رایگان سازی آموزش و پرورش و بهداشت و درمان برای همه مردم.
عادی سازی روابط خارجی در بالاترین سطوح با همه کشورهای جهان بر مبنای روابطی عادلانه و احترام متقابل، ممنوعیت دستیابی به سلاح اتمی و تلاش برای صلح جهانی.
از نظر ما مطالبات حداقلی فوق با توجه به وجود ثروتهای زیر زمینی بالقوه و بالفعل در کشور و وجود مردمی آگاه و توانمند و نسلی از جوانان و نوجوانانی که دارای انگیزه فراوان برای برخورداری از یک زندگی شاد و آزاد و مرفه هستند، به فوریت قابل تحقق و اجراست.
مطالبات مطروحه در این منشور، محورهای کلی مطالبات ما امضا کنندگان را لحاظ و بدیهیست در تداوم مبارزه و همبستگی خود به صورت ریز و دقیقتری به آنها خواهیم پرداخت.
اسامی امضاکنندگان:
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
اتحادیه آزاد کارگران ایران
اتحادیه تشکلهای دانشجویی دانشجویان متحد
کانون مدافعان حقوق بشر
سندیکای کارگران شرکت نیشکرهفت تپه
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
خانه فرهنگیان ایران( خافا )
بیدارزنی
ندای زنان ایران
صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد اهواز
کانون مدافعان حقوق کارگر
انجمن صنفی کارگران برق و فلز کرمانشاه
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
اتحاد بازنشستگان
شورای بازنشستگان ایران
تشکل دانشجویان پیشرو
شورای دانش آموزان آزاد اندیش ایران
سندیکای نقاشان استان البرز
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران
شورای بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی(بستا)
No comments:
Post a Comment