پیشنهادی برای همراهی مردان ایرانی در اعتراض به حجاب اجباری (باهدف یک نافرمانی سراسری)
این پیشنهاد را در ذیل مقاله ای تحت عنوان همراهی مردان ایرانی در اعتراض به ججاب ایرانی نگاشتم و اینک می بینیم که پیشهادکمپین کارت قرمز* حول رفراندوم مردمی توسط شبکه همیاری حول دمکراسی در ایران ارائه شده است.... بنظرم این جور ابتکارات درکنارانقلاب و اشکال اصلی مبارزه بشرط آن که در برابرآن قرارنگیرند، و البته مبتنی بر یک بسترعینی باشند می توانند برای دامن زدن به کارزارمقاومت و تقویت صفوف جنبش مفیدباشند. این که آیا در شرایط کنونی مساله رفراندوم مردمی چنین جاذبه و بستری دارد یا نه قابل بحث است. اما به نظرم مساله دامن زدن به مخالفت با حجاب توسط اکثریت حامعه اعم از زنان و مردان در شرایطی که رژیم تمام هم و غم خود را برای بازپس گیری دست آوردخیزش زن زندگی آزادی گذاشته است تاکتیک مناسبی است که می تواند بخشی از پاسخ به تهاجم رژیم و مساله روز باشد...
واقعیت آن است که در وهله نخست برای مردم و قاطبه آن، فاشیسم نه در انتزاع که در زندگی واقعی و ترجمه شده به دردها و مصائب و فلاکت آنها معنا دارد و از قِبل آن وارد صحنه و تصفیه حساب با رژیم می شوند. چنان که مبارزات دودهه اخیرکارگران و معلمان و دانشجویان بخوبی نشان داده است که مردم از طریق طرح مطالباتشات و پیوندآن با حاکمیت مبارزه می کنند و گرنه بسیج و واردفارسرنگونی نمی شوند. کارگران و معلمان و دانشجویان همه وهمه در بیانیه های مکررخود چنین کرده اند. از جمله علیه فقر و طبقاتی شدن جامعه و آزادسازی قیمت ها و شوک تراپی ها... و علیه پولی وکالایی کردن آموزش و پرورش توسط معلمان ...و یا کارگران شرکت واحد و هفت تپه وغیره با شعارعلیه خصوصی و خصولتی و علیه نئولیبرالیسم هاررژیم همراه بوده است. معنی آن این است که فاشیسم بدون تکبه بر مناسبات اقتصادی و سیاسی معین، نمی تواند برای مردم معنا داشته باشد. لاجرم نفی این مناسبات بطورمشخص و ارائه بدیلی برای آن در مبارزه علیه فاشیسم رهگشا خواهد بود. شما نگاه کنید به مرزبندی های مردم کردستان، بلوچستان، دانشجویان، نفتی ها و کارگران در کلیت خود و انتشارمنشورداخلی و یا منشورزنان در داخل و خارج و مرزبندی آن با اقتدار گرایی سلطنت... هرچه هم خطر بازگشت سلطنت بیشتر شود مطمئن باشید که این نوع مرزبندیها بیشترهم می شود. ضمن آن که تاریخ نشان داده است بازگشت به گذشته و تثبیت آن هیچ گاه بدون مشت آهنین ممکن نبوده است.