Saturday, September 24, 2011

جنبش دانشجوئی وضرورت درهم شکستن تهاجم  رژیم به محیط های آموزشی!

حکومت اسلامی درآغازسال تحصیلی جدید وبااستفاده ازفصل تعطیل دانشگاه ها ومدارس طرح تهاجمی تازه ای را باهدف اسلامی کردن محیط های آموزشی ودرواقع منعفل کردن جنبش دانشجوئی وجوانان  تدارک دیده است.البته این "انقلاب ضدفرهنگی" تازه ویژگی های خود را داشته  ودرانطباق با مرحله  گندیدگی حکومت اسلامی برای  نجات خود ازخطرفروپاشی صورت می گیرد. حکومت اسلامی ازهمان بدوپیدایش خودبیشترین حساسیت را به حوزه های فرهنگی وکنترل و بازپروی نسل های جدید داشته ومنتهای سعی خود را بکارگرفته است.بااین همه،نفس اقدام به طرحی جدید و تدارک چنین تهاجمی  بیانگرچندین نکته است: 

Thursday, September 15, 2011

گفتمان "دموکراتیک" یا سوسیالیستی،کدامیک


گفتمان "دموکراتیک" یا سوسیالیستی،کدامیک؟!
دوگانگی مصنوعی
مقدمه:این نوشته شامل نکاتی درنقد مواضع رفقای جداشده درسند کنگره پانزده*1 است که درفواصل زمانی مختلف نگاشته شده است .هدف اصلی هم طرح برخی مفاهیم پایه ای چالش برانگیزی هستند که نه فقط درمیان این رفقا بلکه  درمیان طیف های گوناگون چپ وجود دارند وبه گمان من بخشی از موانع برآمد آن به مثابه یک چپ طبقاتی- اجتماعی نیرومند وفعال درمیان جنبش های اجتماعی ومبارزه ضدسرمایه داری ولاجرم گرفتار درتاروپودپراکندگی وحصارهای فرقه ای است. به مناسبت تأکید مجدد همان مواضع درکنگره شانزده*2 این رفقا،وازآنجا که  نقد های صورت گرفته برمواضع قبلی عینا درمورد سند سیاسی کنگره اخیرنیزصادق است،بی مناسبت ندیدم که سه نقد صورت گرفته  را  دریک جا باهدف تقویت صفوف چپ وعلیه فرقه گرائی ارائه دهم.

Sunday, September 11, 2011


اسپانیا،دموکراسی  وتصویب برنامه ریاضت اقتصادی
پارلمان اسپانیا درچهارشنبه  6سپتامبرعلیرغم نارضایتی و اعتراضات گسترده  علیه برنامه ریاضت اقتصادی ومخالفت با تصویب آن توسط پارلمان وهم چنین واردکردن "قانون طلائئ" درمتن قانون اساسی اسپانیا،با اکثریت قاطع وتنها با سه رأی مخالف آن را به تصویب رساند.

Saturday, September 03, 2011

تابستان سیاه سال 67



به مناسبت بزرگداشت فاجعه قتل عام تابستان 67
میراث خمینی برای جانشینان خود
پاکسازی زندان ها
23 سال ازآن جنایت هولناک وخونین، و آن کشتارهزاران نفری زندانیان سیاسی که اکثرا هم محاکمه ومحکوم شده بودند  در تابستان داغ سال 67 می گذرد.جنایتی که  درپی فرمان بزرگ جلاد جماران و بامشارکت مستقیم وغیرمستقیم دولتمردان وکارگزاران عمده رژیم وتشکیل کمیته های مرگ درتهران وسراسرکشوربرای پاکسازی زندان های سیاسی بوقوع پیوست.
هنوزکه هنوزاست  دست اندرکاران اصلی آن  جنایت هولناک هم چون خامنه ای ها و رفسنجانی ها موسوی اردبیلی ها....ویا  مباشران مستقیم آن هم چون نیری ها و  واشراقی ها وپورمحمدی ها با وقاحت تمام، ُسرو ُمر وُگنده، می گردند ومی چرخند وهم چنان مشغول خدمت به نظام هستند. وحتی کسی مثل رفسنجانی با وقاحتی مثال زدنی دروقایع نگاری، وقتی به مرورویدادهای سال 67 وآن تابستان خونین می رسد،سالی که پست فرماندهی تام الاختیارجنگ را نیز با خود یدک می کشید، و خود ازتصمیم گیرندگان اصلی این جنایت وازنظارت کنندگان برآن بوده است،هیچ نشانی ازردپای این جنایت دریادداشتهای روزانه وی دیده نمی شود. آیا این گونه لاقیدی درنگارش وازقلم انداختن چنین فاجعه ای ، برای وی اهمیتی درحد رفتن به یک پیک نیک تفریحی داشته است که ازاشاره به آن خود داری کرده است؟ یا آنکه ریشه دربزدلی وی دراذعان به این جنایت وتراژدی تاریخی وحسابگری های مربوط به گم کردن ردپای خود ورژیم وباصطلاح گزک ندادن به دست مخالفان و دشمنان نظام دارد؟