برآمدچپ اجتماعی و نگرانی مشترک!
نگاهی به
مناظرهی موسی غنینژاد و علی علیزاده
اخیرا
دستگاه تبلیغاتی رژیم و از جمله صدا و سیما مبادرت به برگزاری مناظره پرسروصدائی بین
یک لیبرال ضدچپ و شبه «الهیاتی» با یک دلقک رسوا بنام علی علیزاده کرد که تم اصلی
آن از جانب موسی غنی نژاد بهچالشکشیدن گفتمان چپ بود و علیزاده هم در این نمایش
نقش باصطلاح برند (قلابی) چپ را برعهده داشت!.
براستی هدف دستگاه تبلیغاتی رژیم از ترتیب دادن چنین نمایشاتی در شرایط کنونی چیست؟ ماشین تبلیغاتی رژیم از برگزاری چنین مناظرهای بین یک مدافع سرسخت «لیبرالیسم» و اقتصادآزاد و مدافع خصوصی سازی و مخالف مداخله دولت درامور«اقتصاد» با عنصرسرسپرده ای به عنوان حامی سرسخت مداخله دولت، بهدنبال چیست؟. دوگانهسازیهای کاذب و تقلیل مقوله گفتمان چپ به مخالفت و موافقت با دخالت دولت در اقتصاد با چه هدفی صورت می گیرد؟.
واقعیت آن است که در وهله نخست برای مردم و قاطبه آن، فاشیسم نه در انتزاع که در زندگی واقعی و ترجمه شده به دردها و مصائب و فلاکت آنها معنا دارد و از قِبل آن وارد صحنه و تصفیه حساب با رژیم می شوند. چنان که مبارزات دودهه اخیرکارگران و معلمان و دانشجویان بخوبی نشان داده است که مردم از طریق طرح مطالباتشات و پیوندآن با حاکمیت مبارزه می کنند و گرنه بسیج و واردفارسرنگونی نمی شوند. کارگران و معلمان و دانشجویان همه وهمه در بیانیه های مکررخود چنین کرده اند. از جمله علیه فقر و طبقاتی شدن جامعه و آزادسازی قیمت ها و شوک تراپی ها... و علیه پولی وکالایی کردن آموزش و پرورش توسط معلمان ...و یا کارگران شرکت واحد و هفت تپه وغیره با شعارعلیه خصوصی و خصولتی و علیه نئولیبرالیسم هاررژیم همراه بوده است. معنی آن این است که فاشیسم بدون تکبه بر مناسبات اقتصادی و سیاسی معین، نمی تواند برای مردم معنا داشته باشد. لاجرم نفی این مناسبات بطورمشخص و ارائه بدیلی برای آن در مبارزه علیه فاشیسم رهگشا خواهد بود. شما نگاه کنید به مرزبندی های مردم کردستان، بلوچستان، دانشجویان، نفتی ها و کارگران در کلیت خود و انتشارمنشورداخلی و یا منشورزنان در داخل و خارج و مرزبندی آن با اقتدار گرایی سلطنت... هرچه هم خطر بازگشت سلطنت بیشتر شود مطمئن باشید که این نوع مرزبندیها بیشترهم می شود. ضمن آن که تاریخ نشان داده است بازگشت به گذشته و تثبیت آن هیچ گاه بدون مشت آهنین ممکن نبوده است.