سخن روز: حمله مسلحانه در اهواز، شوخی تاریخ نوسلطنت طلبان فرشگرد و اعلام جنگ به کمونیسم و نیز درباره مراسم عاشورا، مذهب و ضرورت جنبش روشنگری - گفتگوی سعید افشار و فرزین ایرانفر از رادیو همبستگی با تقی روزبه
وقتی تاریخ هوس کند با تکرارخود شوخی بکند، اگر بتواند سلطنت طلبانبا چنین ژستی، آن گونه که این نوسلطنت طلبان حامی یک «ژن دودمانی» به تصویرکشیدهاند ظهورخواهدکرد!. همانطور که پدررضاپهلوی در کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ با یاری اربابان قدرت واردتهران شد، این حضرات نیز دست بدامان ترامپ شده اند و به وی امیدها بستهاند چنان که آن ها در بیانیه خویش با افتخار از تمنای خود از ترامپ نام برده اند.
هفده سال پس از واقعه تراژیک و سرنوشت ساز۱۱سپتامبر!
واقعه ای که
به عنوان نقطه عطفی در تحولات جهان برپیشانی قرن بیست و یکم حک شده است و
تاثیرگذار برسرنوشت جهان و تک تک تک مردمان آن. گوئی که فروریزی، ویرانی و شعله
های آتشی که آسمان خراش نیویورک را از هرسو در چنبره خود گرفت، نه فقط هزاران
شهروند ساکن آن را در خود بلعید، بلکه گوئی هم چون سقوط آوارسنگینی از بام دنیا
بود که بر سرتک تک ساکنان آن فرودآمد.
هنرخیابانی
و اجراء موسیقی در کف خیابان البته ایده تازه ای نیست و سابقه ای
طولانی در جهان دارد. هنرمستقل و مردمی طبعا نمی تواند خود را صرفا به جیب مردم و
توان اقتصادی مخاطبین
خود وابسته کند که در این صورت چه بسا چیزی از مردمی و
مستقل بودن آن باقی نماند
و از قضا شرایط کنونی ایران درمواجهه با وفورفقر و فلاکت چنین است.شرایطی
که در آن مردم از اوضاع خشمگینند و رژیم و مشخصا صدا و سیما، مبلغ
«هنراسلامی و کلیشه ای»، منزوی هستند.
اوباما قبل از هرچیز و هرنوع فرافکنی باید توضیح بدهد که
چرا و چگونه ترامپ توانست پس از ۸ سال زمامداری زمامداریش به قدرت برسد؟ چرا
شعارهای غلط اندازاو علیه الیت و نخبگان حاکم توانست بخش قابل توجی از آراء مردم
را به سوی خودجلب کند؟ در اصل سیاست های جهانی سازی او و خانم کلینتون و … و حتی
پنچرکردن جنبش سندرز بود که به ترامپ فرصت داد به ریاکارانه ترین وجهی، خود را
طرفدارلایه های ناراضی که زندگی اشان از قبل جهانی شدن زیرفشارقرارگرفته بود و
دمکرات ها نسبت به آن بی اعتنابودند جابزند.
رئیس جمهورسرسپرده، و بحران بازتولیدقدرت در
جمهوری اسلامی
از همان بدو تولد، هسته اصلی قدرت در نظام
اسلامی ناچار شد که با ماسک باصطلاح «جمهوری» بر
چهره در عرصه سیاسی و عمومی ظاهرشود. این کار در شرایطی که مردم ایران علیه نظام سلطنتی قیام کرده بودند برای برای زیست پذیرساختن موجودی نابهنگام و زمان
پریش درجهان امروز، یک شرط اساسی حضور و بقاء بود و همین
سرشت دوگانه در قانون اساسی هم بازتاب یافت و نهادی شد.
آیا استنادایران به عهدنامه مودت سال ۱۳۳۴ بین ایران و آمریکا، سوای نتایج جنبه های حقوقی اش به لحاظ باصطلاح یک شگردسیاسی مضحک نیست؟ کشوری که سفارت خانه اشغال می کند و دو تابعیتی گروگان می گیرد و اساسا هویت خود را در تقابل اسلام و دشمن (آمریکا) استوارساخته و خامنه ای اخیراهم گفت که هیچگاه مذاکره با آمریکا نخواهیم داشت....
پوست
اندازی صدائی با طعم ناسیونالیسم و نژادگرائی و ایضا متصل به جهان ماوراء الطبیعه یعنی آن احساسمأموریتی
که معمولا به ناجیان دست می دهد. رضا پهلوی که خود را صدای جنبش ملی ایرانیان می خواند،
درتلاش برای موج سواری بر روی اعتراضات مردم و
تفسیر و تأویل آن از منظرخویش، این روزها ادبیات سیاسی اش بیش از پیش رنگ ناسیونالیستی
و نژادپرستانه و آعشته به خشونت پیدامی کند؛
پنج نکته
پیرامون فراربه جلوی خامنه ای و پس زمینه های آن
اول آن که خامنه ای گرچه با صراحت اعتراف به اشتباه و
خطای خود می کند، اما این گونه باصطلاح
اعتراف کردن بیش از آن که به معنای پذیرش خطا و تصحیح آنباشد درخدمت فراربه جلواست. ادامه همان
سیاستی است که طی چهل سال معضلات را پنهان و در واقع روی هم انباشته است. گرچه او سعی می کند که عامل خطا را به اصراردست اندرکاران و دادن اجازه تجربه به آن ها منتسب می کند،
زمین کافی نبود و اینک امنیتی - نظامی
کردن فضا!. کنترل و تهدید بشر از آن بالا بالاها!.
اشتهای جهان خوارگی و امپریالیستی سرمایه داری را حدی نیست.پروژه نظامی کردن
فضا و تشکیل نیروی نظامی فضائی با رشدتکنولوژی و منافع تراست ها و کمپانی های غول
پیکرمجتمع های صنعتی- نظامی در آمریکا پیوندناگسستنی دارد.
از دست دادن کنترل
نهادورزش، بومرنگ شعارها، و فراینددرهم شکستن
اقتداررژیم!
اقتداررهرسیستمی در یک
جامعه از طریق یک سری نهادها بر جامعه برقرار می شود. ازهمین رو بی اثرشدن این
نهادها، به معنی درهم شکسته شدن اقتدارو کنترل نظام حاکم برجامعه و مردم خواهد بود.
هم اکنون در ایران از مدتهاست که شاهد بی اثرشدن یکی از پس از دیگری نهادهای کنترل
کننده رژیم هستیم.
بوش پسر با شعاریا با ما یا برما واردجنگ با افغانستان و سپس عراق شد و... جهان را واردفازجدیدی از بحران های منطقه ای و جهانی کرد. اکنون ترامپ همان کار را منتها با توسل به حربه اقتصادی با شعاریا بازارآمریکا و یا بازارایران انجام می دهد. اگر در آن زمان یک جانبه گرائی درحوزه نظامی صورت می گرفت و بوش سعی داشت که از پوشش مجوزهای سازمان ملل هم بهره بگیرد (البته با دادن اطلاعات دروغ پیرامون سلاح های شیمیائی کشتارجمعی و....)،
نمایش گوشه ای از سترونی پاره ای از مدعیان «براندازی» که
نتوانسته اند امیدی برانگیزند!
۱- در گفتگوئی که
برنامه «پرگار»بی بی سی سی پیرامون آن صورت داد* معلوم شد که مدعی «تحول خواهی» نمی دانسته
که با گرایش سلطنت طلب (شورای ملی ایران ) همسایه دیواربه دیوار واعضاء یک طیف مشترک بوده اند!. اگر
این گفتگو هیچ دستاوردی نداشت لااقل این را داشت که اگرنه قبلا لااقل نقدا در اتاق گفتگوی بی بی سی
همدیگر را پیداکردند. نفرسوم هم چون آواره ای سرگردان و از این جا رانده و از آنجا
مانده خود را نه اگر سخنگو که زبان گویای «طبقه متوسطی» می دانست که نه فقط ادعای اکثریت در
جامعه را دارد و البته دارای نقش تعیین کننده ای که بدون حضورآن تاریخ ورق نمی خورد؛ بلکه هم
چنین نه اصلاح
طلبند و نه برانداز. ضمن آن که از رژیم دل خوشی ندارند اما هم چنان دل به تغییرات
تدریجی در نظام موجود دارند و به ادعای او در اعتراضات مهم چندمدت اخیرهم شرکت نداشته اند.
احتمالا ردپای این «طبقه»را بتوان در لابلای برخی ناراضیان طیف اصلاح طلب سرخورده
پیداکرد...
برآشفتگی
طبقه سیاسی حاکم بر آمریکا از نزدیکی ترامپ به روسیه
وقتی پای
نزدیکی به روسیه به میان می آید، ترامپ در داخل آمریکا از هر مورددیگری تنهاتراست.
یک جهبه کامل از سوی هردو حزب اصلی علیه او بوجود می آید. در این پانزده ما هرموقع
ترامپ خواسته به روسیه نزدیک شود انواع کارشکنی ها علیه او شروع شده است.
بحران کابینه دولت انگلستان که تاکنون
منجر به استعفای چند وزیر دارای پست های حساس شده امرچندان غیرمنتظره ای نبود. در حقیقت از
همان نخست در میان پیش برندگان خروج-Brexit- دو گرایش عمده
وجود داشت که همزیستی می کردند و بتدریج با شروع مقدمات روندجدائی، شکاف بین آن ها
بیشترمی شد. می توان آن ها را به مدافعان خروج کامل و مدافعان خروج
نرم یا شبه خروج نقسیم کرد.
مذاکرات ایران و اروپا برای حفظ برجام و تفنگ خالی رژیم!
همه می دانند که تهدیدایران به خروج از برجام و یا قطع مجاری صدورنفت از خلیج فارس و امثال آن توخالی است و هم چون تفنگی بدون خشاب اشت که با کشیدن ماشه هیبتش می ریزد... با این وجود اروپا نیاز به حفظ آن دارد، چون که از یکسو نگران به پی آمدهای ناامیدی رژیم ایران از برجام و تاثیرات اجتناب ناپذیرآن در تشدیدبحران منطقه ای و دامن زدن به گسترش رقابت هسته ای و بویژه ابعاد مهاجرت .. است که قبل از همه اروپا با پی آمدهای آن دست بگریبان است،
هنوز چندوجون ماجرای یک دیپلمات و دوتنی که متهم اند قصدداشته اند محل برگزاری مراسم مجاهدین در پاریس را منفجرکنند در ابهام است. خودماجرا بدلیل همزمانی با دیدارروحانی از دو کشوراروپا که در شرایط کنونی برای جمهوری اسلامی از اهمیت سیاسی مهمی به لحاظ ارتباط با اروپا داشته است پرسش برانگیزاست و سناریوهای مختلفی را مطرح می کند.
مراسم امسال سازمان مجاهدین
در فضا و جو تازه ای برگزارشد که دامنه بحران در ایران و اعتراضات مردمی از یکسو و
فشارهای بین المللی از سوی دیگر ابعادتازه ای یافته است.نگاهی به سخنرانی و رویکردبرخی
مقامات آمریکا از چندنکته تازه در مورد این
جریان حکایت
می کند:
وقتی ترامپ و فشاربیرونی بزرگترین قدرت سرمایه داری موجب اعتلای جنبش می شود و افشای آن موجب تضعیف جنبش!
مرتضی ملک محمدی: به نظرمن پافشاری اصغر روی اشگال عمده در ساختار فراخوان یک انتقاد جدی محتوایی است . یعنی این انتقاد را نه می توان رویکردی در سطح شکل انشا و پرداخت متن تنزل داد و نه نوعی ملانقطی و ایراد گیری فرعی دانست.