ترکیه وارددوره تازه ای از
بحران های بزرگ می شود!
با این گزاره معروف آشنائیم: جنگ ادامه سیاست است به شکلی دیگر. می توان همین عبارت را درموردکودتا هم بکاربرد. وقتی کودتا کاربرد پیدامی کند که در کشاکش و منازعه درون و پیرامون ساختارقدرت، وفاق حول تقسیم قدرت و منافع بهم می خورد و راه های معمول دادوستد و چانه زنی مسدودگشته و هریک از رقبا با استفاده از زور و خشونت بفکرحذف دیگری می افتد. درچنین شرایط انفجاری( آنتاگونیستی ) است که توسل به کودتا و خشونت نظامی به عنوان راه حلی برای یکسره کردن آن واردمیدان می شود. در چنین وضعیتی اگر کودتا شکست به خورد هم چون بومرنگی با شتاب زیاد به سمت پرتاب کننده کمانه می کند و به یک باخت بزرگ و به کودتائی معکوس در دستان رقیب تبدیل می شود. در ترکیه آن چه را که کودتاگران نتوانستند انجامش بدهند-حذف رقیب-، هم اکنون اردوغان بشکل بیرحمانه ای در موردمخالفان بکارگرفته است. هدف های تصفیه و دامنه سرکوب به سرعت گسترش یافته و با دهها هزار جنبه توده ای یافته است. رجب اردوغان مثل هرقدرت یکه تازی که فقط جلوی دماغ خود را می بیند مدعی حل بحران است، اما در واقع مشغول شخم زدن و پاشیدن بذرهای تازه در مزرع آن است.