Friday, February 28, 2025

Monday, February 24, 2025

انتخابات آلمان و بحران زایش قطب‌بندی‌های جهانی و ژئوپلیتیک آن

  انتخابات آلمان و بحران زایش قطب‌بندی‌های جهانی و ژئوپلیتیک آن

Saturday, February 22, 2025

الیگارشی میلیاردها وقدرت دولتی/ صورت بندی جدید پوست اندازی و تهاجم سرمایه داری

اوکراین ، ترامپ، روسیه و اروپا،رویکرد ترامپ به چه معناست؟ الیگارشی میلیاردها وقدرت دولتی/ صورت بندی جدید پوست اندازی و تهاجم سرمایه داری 


Thursday, February 20, 2025

مذاکرات ریاض: توافق مسکو و واشنگتن بدون حضور کی‌یف و بروکسل/

Sunday, February 16, 2025

آیا جرقه اعتراضات دانشجویی زده شده است

 آیا جرقه اعتراضات دانشجویی زده شده است؟

قتل یک دانشجو و اعتراضات دانشجوئی

در شرایط انباشت بحران‌ ها و تراکم نارضایتی‌ها، هر رویدادی نظیر این حادثه که در شرایط عادی ممکن است چندان اعتراضی را برنیانگیزد، چه بسا بتواند تبدیل به جرقه‌ای برای گسترش حریق اعتراضات در محیط های دانشگاهی یا حتی فضای عمومی گردد. چنان که زمانی رخدادقتل مهساامینی در ابعادی بززگتر و سراسری چنان شد و از قضا نقش جنبش دانشجوئی در گسترش آن برجسته بود. اما باسرکوب های شدید حاکمیت، جنبش دانشجوئی نیز همراه جنبش عمومی دستخوش افت گردید و رژیم به خیال خود درکنارحفظ اهرم سرکوب، برآن شد که پس از مرگ رئیسی با برکشیدن پزشکیان و القاء امیدهای کاذب باصطلاح آتش زیرخاکستر را خاموش کند. اما با گذشت چندماهی و روشن شدن سراب پزشکیان و وعدهایش، و تشدید و تعمیق‌ همه جانبه بحران و مولفه های گوناگون و فراگیری سیاسی و اقتصادی آن، و زایل شدن تدریجی آن خوش خیالی‌های اولیه، اینک مدتی است مجددا شاهد اشباع جامعه از نارضایتی و خشم گسترده عمومی هستیم. همراه با چنین روندی و در بسترآن است که قتل دردناک یک دانشجو بدست چندنفر به گفته مسئولان و رسانه‌ها، زورگیر، شاهد بروزمجدد اعتراضات دانشجویی درکوی دانشگاه و نیز برخی دانشکده‌ها و دانشگاه‌ها هستیم که رژیم را مقصر و مسبب اصلی آن می دانند و شعارهایی چون «حراست سپاهی قاتل ما شمایی و خونی که ریخته می‌شه با هیچی پاک نمی‌شه» شنیده می شود. هم به لحاظ آن که مقامات دانشگاه و حراست و نیروهای انتظامی به دلیل کوتاهی و ناتوانی و عمل نکردن به وظیفه ذاتی خود در حفاظت از امنیت جامعه و مشخصا کوی و محیط های دانشگاهی، و هم حتی بدلیل‌ آن که به یمن فسادو ناکارآمدی سیستم، شاهد اشاعه زورگیری و کیف قابی و نظایرآن در سطح جامعه هستیم که خود محصول گسترش فقر و بیکاری و تباهی در میان جوانان است و هم البته فراتر از‌ این‌ها به‌لحاظ وضعیت به غایت بحرانی و نابسامانی‌های عمومی و نقش سپاه و بسجی در سرکوب مردم. بخصوص مداخله و به میان آمدن نقش‌حراستی‌ها و لباس شخصی ها در این گونه رویدادها، مقامات دانشگاهی و غیردانشگاهی را سخت نگران تبدیل این خشم ونارضایتی از یک مساله مشخص به امری فراگیری علیه حاکمیت کرده است و حتی شاهدیم که بعضا خودمسؤلان دانشگاه لباس شخصی ها را مقصر نارضایتی معرفی می کنند. در هرصورت وقوع این رویداد در بسترنارضایتی عمومی و انباشته شده جامعه و البته دانشجویان، دست اندرکاران رژیم را بدست و پا انداخته و مقامات و مسؤلین دانشگاهی و نیروی حراست و انتظامی و حتی شخص رئیس جمهور را وادارساخته است که باتوجه به تجربه و نقش جنبش دانشجوئی در گسترش جنبش های اعتراضی سراسری ، سریعا همه تلاش خود را برای خاموش کردن شعله‌های آغازین بکارگیرند.

Saturday, February 15, 2025

Friday, February 14, 2025

از درس‌‌های انقلاب

 از درس‌‌های انقلاب: رابطه شاه و روحانیت

باید اولا بین آزادی و مشخصا آزادی عقاید که از لوازم دمکراسی است و از جمله آزادی مذهب، که بیانگر پای بندی به دموکراسی و آزادی است و اسلام سیاسی تفاوت گذاشت و این که با اولی نمی‌توان مخالف بود. اما مبارزه با اسلام سیاسی امر دیگری است که به دنبال سودای تصرف قدرت توسط مذهبی هاست که خودکلا به معنی سرکوب دموکراسی و آزادی است. و ثانیا اشکال شاه این نبود که چرا جلوی آزادی مذهب را نگرفت، آنگونه که برخی‌ها مدعیان ضددموکرات منتقدآن هستند برعکس مشکل شاه آن بود که از یکسو با استبدادمطلق سیاسی خود جلوی رشد‌آگاهی جامعه و لاجرم تکثر و پلورالیسم را و حتی رشد و بلوغ چپ را می گرفت و در این میان اساسا چپ ها و روشنفکران را سرکوب می کرد و مطلقا اجازه فعالیت آزادانه به آن‌ها نمی داد. و از سوی دیگر درحالی که خطر اصلی را متاثراز یک رویکردجهانی باصطلاح چپ و سرخ می دید، در برابرآن‌ها به مذهبی‌ها که زمانی درکودتای علیه مصدق به حمایت شاه برخاسته بودند میدان می داد. جالب است که سالهای آخرقبل از انقلاب تا آنجا پیش رفت که حتی کار حساس تدوین کتاب‌های درسی مدارس را به روحانیون و از قضا حامیان بالقوه خمینی‌ به بهشتی ها و باهنرها و حدادعادل ها و گلزاده غفوری‌ها سپرده بود باین ترتیب این آن‌ها بودند که با تدوین کتاب‌های دینی و آموزشی ورازت آموزش و پرورش، نسل جوان را تغذیه می کردند!. و این درحالی بودکه چپ ها و روشنفکران اساسا یا در زندان بودند و یا سخت تحت کنترل بودند .... درحقیقت شیوه مقابله شاه با مبارزه علیه استبدادمطلق سیاسی آن- که از جمله تک حزبی کردن کشور از جمله آن‌ها بود- در حکم سنگ را بستن و سگ را رها کردن بود... روحانیون حوزه و مطهری ها و حتی در این اواخر سروش ها ردیه و کتاب علیه چپ ها و کمونیست‌ها می نوشتند و مثلا جلوتر مکارم شیرازی از شاه بدلیل کتابش جایزه می گرفت و در قم کتاب‌ها بودند که علیه ماتریالیسم و کمونیسم منتشر می شدند. بنابراین برخلاف گفته سوفیا مهر* و قاطبه سلطنت طلبان این شاه بود که در مجموع و فارغ از مقاطع کوتاه سلطنت بلند خودبه نوعی با روحانیت علیه چپ‌ها و مارکسیست ها همراه و موتلف بود.

Thursday, February 13, 2025

صورت بندی انقلاب بهمن، هم‌چون یک انقلاب متناقض و درس‌ها آن که بدرد امروز هم می خورد

 صورت بندی انقلاب بهمن، هم‌چون یک انقلاب متناقض و درس‌ها آن که بدرد امروز هم می خورد


Sunday, February 09, 2025

به مناسب چهل و ششمین سالگرد شکست انقلاب بهمن، در کجا باید رقصید

به مناسب چهل و ششمین سالگرد شکست انقلاب بهمن، در کجا باید رقصید؟

خامنه‌ای در سخنان اخیرش ضمن ردسیاست مذاکره گفت که مشکلات داخلی هستند و به دولت بسیارامیدوارم که بتواند مشکلات معیشتی مردم را کم کند. این عبارت فشرده از بیانات او در آستانه چهل و ششمین سالگردنظام، به‌صراحت چندنکته را عیان می کند:

۱- خامنه ای مجدا آدرس «بن بست» بارها آزموده شده را می دهد. یک باردیگر ثابت می شود که حکومت اسلامی هیچ گاه قرار نیست به وضعیت عادی و باصطلاح نرمالیزه شدن برگردد. چرا که تحقق پارادایم اسلام سیاسی و راهبردسه گانه جامعه اسلامی، دولت اسلامی و تمدن اسلامی، اساسا وجود و بقاء و بسیج توان خویش را در گرو تداوم وضعیت اضطراری نه جنگ نه صلح با جهان جستجو می کند و بهمین دلیل سیاست دوقطبی سازی مداوم بین خود را راز بقاء ولو زوال یابنده خود می داند. حتی تغییر وضعیت به حال نرمالی چون دیگر حکومت‌های منطقه برای او در حکم مرگ و رو به قبله خوابیدن است، حتی زمانی که حکومت در ضعف ترین نقطه خود کل حیات خود قرارگرفته باشد و در حال دسته و پنجه نرم کردن با با انباشت بحران‌های داخلی و خارجی اساسا خود ساخته قرارداشته باشد. علاوه بر غارت ثروت ها و منابع کشور، آن چه که حتی در میان صفوف خودشان به عنوان کاسبان تحریم و بحران نامیده می شود، بسیج خود و حفظ و تداوم ماشین اعدام و ترور و ارعاب و زندان و فشار و سرکوب گسترده زندگی اقتصادی و عرفی مردم بدون توسل به چنین اهرمی ممکن نبود. در واقع بجز برخی وقفه های کوتاه مدت، از بدو تولد این خصلت بحران زی و بحران آفرینی نظام به عنوان یک خصلت درون‌ماندگار از بارزترین ویژگی‌های آن بوده است. چنان که چندسال است که شخص ولی‌فقیه در مقام سخن از اولویت حل معضلات عظیم اقتصادی کشور و فقر و معیشت مردم دم می زند، اما در واقعیت اولویت واقعی اش جز تشدیدتخاصمات و تنش‌ها با دولت‌های غربی و متحد منطقه ای آن هم حول جاه‌طلبی های خودنیست. بنابراین تصادفی نیست که در آستانه بزرگداشت چهال و شمنین سالگردقدرت گرفتنش، آن‌هم پس از شکست استراتژیک مهم در منطقه و نمایان شدن بحران بازدارندگی‌اش هم‌چنان شاهد اوج گیری این کشاکش ها حتی در سطحی شدیدتر از گذشته باشیم. چنان که حالا ترامپ از دو گزینه بمباران و تجهیز و کیش دادن حمله اسرائیل به تاسیسات نظامی سخن می گوید و یا از تن دادن به مذاکره ای فراگیر از جمله برای خلع سلاح کامل.

Friday, February 07, 2025

باید سرودی تازه بسازیم فراتر از ساده سازی «دیو چو بیرون رود فرشته درآید»!

 از درس‌های انقلاب بهمن:

باید سرودی تازه بسازیم فراتر از ساده سازی «دیو چو بیرون رود فرشته درآید»! و در راستای گذر از نفی یک‌جانبه به نفی ایجابی و کلان مطالبات!.
بجای افتادن در تله تدافعی پنجاه‌و هفتی‌ها، و دوگانه سازی کاذب بین آن و سلطنت طلبان، باید با نقدخلاق انقلاب ۵۷ و خروجی آن و فراگرفتن‌ درس‌ها و جنبه کاربردی دادن به آن‌ها در خیزش‌های پیشارو، از لاک دفاعی و واکنشی عبورکرده و به ساحت کنشگری خلاق وارد شویم.
بحران زی و بحران آفرینی از خصایص سرشتی و درونماندگار حکومت اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه برای حفظ قدرت و ماندگاری است و البته در واقعیت به مثابه شمشیری دو دم عمل می‌کند.
نیروهای چپ در خارج بجای تداوم تلاش‌های نافرجام و گلخانه ای و به باددادن تتمه انرژی خود در حلقه‌های بسته و خودمخاطب باید در بسترمزرع بزرگ جنبش‌ها و مبارزات کلان و متنوع هم اکنون جاری جامعه علیه استبدادحاکم (مذهبی) و در بستر آرایش معطوف به آن، به بازسازی و بازآرائی صفوف خویش بپردازد.
نگاهی به سه سطح متفاوت مبارزه علیه استبدادحاکم، و نسبت حرکت ایجابی چپ با‌ آن‌ها.