Monday, December 30, 2024

چشم اندازها پایان سال۲۰۲۴ و آغازسال ۲۰۲۵،چه چشم اندازهایی برای ایران و ...



Thursday, December 26, 2024

عباس عبدی و چهارمغالطه در گفتگو با اُرونیوز

 عباس عبدی و چهارمغالطه در گفتگو با اُرونیوز* 

عباس عبدی به لحاظ بنیادهای فکری و نظری اش معجونی است از تناقض‌گویی و آشفتگی منطق و درعین حال برغم پز و ادعای اندیشمندی همراه  با ساده لوحی مفرط و البته در ورای آن‌ها بازی رندانه با مفاهیم توخالی برای ایجاد یک نظریه آشفته پیرامون حفاظت از سیستم. او حتی با وقاحت کامل ابراز می دارد که هدفش تقویت سیستم برای تداوم حکمرانی حاکمیت است و در حقیقت همه این مغالطه‌ها و استدلال ورزی‌هایش برای توجیه این پیشفرض اوست که بهبوداوضاع  اگر کشور بخواهد بماند درچهارچوب سیستم امکان پذیراست. هدفی که با زندگی و سرمایه اجتماعی و ذهنیت و وجوداوعجین شده است. وادعا می‌کند با فقط حرکت در این چهارچوب می شود جلو رفت. او قبلا هم گفته است که با فرض شکست پزشکیان (که آخرین امکان حاکمیت می‌ٔداند) دیگر سیاست ورزی برای او به پایان می رسد. دراین جا به چند مورد اشاره می‌کنم: نخست درکش از دموکراسی و حاکمیت مردم است. او دموکراسی را صرفا به معنی حاکمیت کلی مردم و رای دادن (بدون توجه به محتوا) می‌‌فهمد. و حال آنکه دموکراتیک بودن حاکمیت مشروط به رعایت موازین واصول‌ معینی چون تضمین حقوق اقلیت‌ها و آزادی های سیاسی و...   و کلا قوانین دموکراتیک است و نه هرقانون من درآوردی.  بهمین دلیل خمینی بخاطر آن که در دوره ای مردم به غلط  با او و  ادعاهایش همذات پنداری می کردند، دمکراتیک محسوب می شود. یعنی وقتی خمینی اعدام راه انداخت و مجلس موسسان را به خبرگان تبدیل کرد وگفت جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم ونه کلمه زیاد و در مورد زنان و غیره آن فرامین  را داد و دهها جنایت و اقدامات مشابه دیگر، بدلیل آنکه مثلا از حمایت اکثریت مردم در آنزمان برخوردار بود دموکرات محسوب می شود. با این استدلال البته همه دیکتاتورهای محبوب، با داشتن نوعی حمایت مردم تجسم دموکراسی هستند و فاشیسم و حتی طالبان و داعش و غیره هم باید دموکرات  محسوب شوند. مغالطه دوم: درکش از سکولاریزم است. سکولاریزم هم در نزد او یعنی هرچه که مردم گزین کنند ولو آن که فرضا به آراء فقهی و فوق ارتجاعی خمینی ها و امثال طالبان ها رای داده باشند. مغالطه سوم. برای او شیوه علمی و راستی آزمائی وانباشت تجربه و تحلیل روندی یک پدیده به شکل تاریخمند و پروسه‌‌ای بی‌معناست و دراینجا تجربه حکومت اسلامی و خروجی توهم مشارکت مردم در آن و سپس فراتررفتن (پساتجربه) و برای درهم شکستن  آن مطرح نیست. در نتیجه همه چیز در خودش و در نقطه صفر و مورد به مورد، مورد بررسی قرار می‌گیرد که به معنی به فراموشی زدن خود و و یک الزایمرسیاسی خودخواسته است. در حالی که حقیقت و آگاهی و اقدام و کنش‌ها از متن تجربه و نقدو آزمون اجتماعی استخراج می شوند و نه از پیشفرض‌های دگم شده و نشسته در ضمیرفرد منتزع از جهان واقعی و بیرون از فرایندتحولات یک پدیده. و بالاخره باید به چهارمین مورد مغالطه اشاره کنم که او دراینجا و در مقالات متعددش در گذشته همواره آمدن پزشکیان را به کرامت نظام و  تصمیم خامنه ای به همراهی با تغییر، که البته بدون همراهیش هیچ تغییری امکان پذیرنخواهد بود تعبیر کرده است. گویا  او  آگاهانه و خودخواسته از سیاست خالص سازی دست‌شسته و تن به آوردن پزشکیان داده است. و حال آن که اگر کسی جشمش را به حقیقت نه بندد، نمی‌ تواند نبیند که فشارجامعه و مردم وخیزش آن‌ها و تغییر توازن قوا و انباشت بحران‌های پیشارو و ناکامی در حل آن‌ها بود که رژیم و حاکمیت  را وادار ساخت دست  به یک عقب نشینی باصطلاح تاکتیکی و مصلحتی بزند تا با جلوانداختن حضرات اصلاح طلب  که به کمترین تغییر و کنبش و حضورمرزی در سیاست دل بسته بودند، آن‌ها را مسئول یا سهیم در پاسخگوئ به شکست ها و مشکلات انباشته شده خود و اصول گرایان قلمداد کند وهرلحظه هم  زمان مصرفشان تمام شد بسهولت دورشان بیاندازد. تا بلکه از این طریق بتوانند خود نفسی تازه کنند و  صفوف همبسته مردم را و مسیرپیشروی آن‌ها را آشفته و درهم شکنند و البته اصلاح طلبان با مشارکت در این خیانت‌بزرگ و پشت کردن کامل به مردم تنور وی را داغ کردند. عباس عبدی مکررا تکرار می کند که پزشکیان شکست هم بخورد و این نظر غلط باشد چیزی از دست نرفته است و به همان نقطه قبلی برمی‌گردیم!. این ادعا را باید اوج بی‌پرنسیبی و فریب جامعه و حتی «خودفریبی» دانست. شعار و هدف اصلی پزشکیان و عباس عبدی‌ها، همانطور که ابرازهم می دارند، کاستن از شکاف بین حاکمیت و مردم و نجات نظام هست. چرا که حیات سیاسی و ذهنی و فرهنگی و هویتی آن‌ها با آن عجین شده است و بیرون از آن همه چیز پوچ و ترسناک بنظر می رسد.                                                        12/26/abbas-abdi-exclusive-interview-euronews-iran-politics-pezeshkial-reforms

Tuesday, December 24, 2024

Thursday, December 19, 2024

چشم اندازها:دوره آخر زمانی فروپاشی ها ،رویکرد جنبش چپ وترقیخواه چگونه ب...




در این گفتگو ، به‌کمانه کردن تدریجی شکست استراتژیکی رژیم در منطقه بداخل کشور و صفوف حاکمان و عقب‌‌نشینی‌ نسبی حاکمیت در چندین حوزه مهم و نمادین که می تواند بیانگر شروع فرایندی تازه در توازن قوا و ورود تدریجی رژیم از وضعیت تهاجمی تاکنونی به وضعیت نسبی تدافعی، حداقل در چهارحوزه مهم، و نیز حول میل درونماندگار قدرت جداشده از بدنه جامعه به خودمختارشدن از آن و به کنترل جامعه، و نیز در باره پدیده انقلاب از پائین به بالا، و نیز به اهمیت صورت بندی دقیق وضعیت بحران توسط کنشگران و هوشیاری آن‌ها به پتانسیل‌ها و بهره برداری از ظرفیت‌ها و فرصت ها پرداخته می شود.

Wednesday, December 18, 2024

Sunday, December 15, 2024

Thursday, December 12, 2024

Saturday, December 07, 2024

بشاراسد و حکومت اسلامی، تنهاتر از همیشه

 بشاراسد و حکومت اسلامی، تنهاتر از همیشه  !

و اینک صدای مهیب شکست کامل یک استراتژی بگوش می‌رسد که حکومت بقاء خویش را به آن گره زده بود! زمانی می رسد که دیکتاتورها تنها و تنهاترین می شوند. زمانی شاه ایران به آن دچارشد و سرانجام هم سقوط کرد و اینک نه فقط نوبت بشاراسد است که حتی نوبت رژیمی که ماموریت حفاظت از وی را به عهده داشته است نیز چه بسا فرا ‌رسد:

۱- سرعت رویدادها در سوریه سریع تر از ریتم درج آنها در رسانه‌هاست: ورودنیروها و ارتش شورشیان باصطلاح آزاد به جنوب دمشق، تخلیه نیروها توسط حاکمان بخت برگشته، هشدار توسط برخی حامیان دو اتشه پزشکیان به سردمداران قدرت در مورد تکرارحوادث سوریه در ایران! و بالاخره خناق گرفتگی خامنه‌‌ای و ایضا سپاه پاسداران نسبت به رویدادهای سرنوشت سازی که دست‌آوردهای چندین دهه ای او و نظام در منطقه را جلوی چشمان همه یک شبه دود می‌کند و به هوا می فرستد! برای دیکتاتورها براستی مواجه با چنین لحظاتی از مرگ هم تلخ تراست. هرثانیه اش یک شوک بزرگ و گشوده شدن یک حفره تازه در بزرگترین سرمایه‌اشان که همانا اقتدار و امنیت گورستانی است بشمار می‌رود: اینک صدای مهیب شکستن کامل یک استراتژی بگوش می رسد که رژیم حیات و ممات خود و نظام و حتی به نوعی سرنوشت کشور را به آن‌ گره زده است. همواره تکانه‌های بزرگ همزمان حامل تهدیدها و فرصت‌های تازه هستند. ویژگی رخدادهای بزرگ به معنی فراهم شدن امکان‌های نوینی برای فرارفتن از حصارهای وضعیت کنونی است. فرصت‌هائی برای بازیگران پیشرو و مدافع تغییر وضعیت از یکسو و یا از آنسو بعضا ورودبازیگران قدیم و حافظ وضعیت ولو با ماسک و تن‌پوش‌های جدید و شعارهای کاذب از سوی دیگر فراهم می‌شود. 

بحران ویرانگر سوریه و شکست اسراتژیک رژیم ایران!

 بحران ویرانگر سوریه و شکست اسراتژیک رژیم ایران!

زلزله ۸ ریشتری سوریه، فروپاشی اقتداربشاراسد و ایضا اقتدار حکومت اسلامی حامی سرسخت آٔن، یعنی همان عمق استراتژیک ادعایی رژیم، بیش از پیش وارد مرحله کیفیتا تازه ای می شود. سرعت برق‌آسای پیشروی نیروها و ارتش مخالفان و عقب‌نشینی‌های پی درپی ارتش درحال هم از پاشیده شدن اسد چنان پرشتاب است که خبرها لحظه به لحظه متحول می‌شوند. اکنون نگرانی از احتمال فروپاشی دمشق نیز در تیررس قرارگرفته است.

شکست تلاش‌های تهران برای گفتگو و حفظ بخشی از اقتدار و میراث بشاراسد، چنان است که حتی عراقچی هم بطور ضمنی اعتراف کرده است که در سوریه وقوع همه چیز ممکن است و هیچ چیز قابل پیش‌بینی نیست. حتی سرنگونی اسد. آمریکا و حتی روسیه خواستارخروج شهروندانشان از سوریه شده اند. و فراتر از آن آن خود رژیم ایران شروع به تخلیه نسبی نیروها ی نظامی و مستشار و خانواده‌ها از سوریه کرده است. عراقچی برای کاستن از شدت رسوائی شکست گفته بود که خود همسایه‌گان بیش از ایران از آمدن نیروهای جدید و شورشی زیان خواهند دید. اردوغان که ظاهرا برنده و دلال اصلی این طوفان است از پیشروی تا دمشق سخن گفته است. آخرین تلاش‌ها برای ایجاد نوعی سازش با ترکیه ولو با حضورکمرنگ بشاراسد و تقسیم قدرت صورت می‌گیرد که امیدچندانی هم به آن نیست.

برای مردم ایران شکست رژیم هار و سرکوبگر جمهوری اسلامی که پایان عمرش رسیده است این شکست نوید یک پیروزی مهم در چشم انداز را نشانه می رود. چرا که چه بسا بیش ازهمه این سپاه و گل سرسبدآن قدس است که در زیر این آوار درهم ریخته می شود و آنگاه با رخنه و کمانه کردن این بحران به هیمنه این نهادسرکوب و حافظ اصلی حاکمیت درکنار اعلام جنگ حاکمیت به زنان و جامعه با قانونی کردن ججاب اجباری و عملا یک آپارتاید احتماعی گسترده، شرایط را برای خیزش دوم زن زندگی آزادی فراهم می سازد. در شرایط انباشت ابربحران‌ها و تنگ ترشدن حلقه محاصره، مستبدین حاکم به نقطه‌ای رانده می‌شوند که یا باید خود را آماده یک عقب نشینی همه جانبه و نوشیدن جام زهر بکنند که حتی معلوم نیست از آن‌هم جان سالم بدربرند و یا خود را برای مقابله موج به مراتب نیرومندتر خیزش عمومی و نیرومندتر نیرومندتر از قبل، و با عزم عبور از نظام آماده سازند.

Friday, December 06, 2024

Monday, December 02, 2024

شورش وتهاجم مجدداسلام‌گرایان مخالف بشاراسدهمزمان با آتش بس لبنان به چه معناست

 شورش وتهاجم مجدداسلام‌گرایان مخالف بشاراسدهمزمان با آتش بس لبنان به چه معناست؟

 بنظر می رسد که پس از جنگ غزه و لبنان اینک نوبت زانوزدن شتر بحران در سوریه فرارسیده باشد. در سوریه در طی این سیزده سال گذشته هیچگاه گسل‌های پس از جنگ داخلی ۲۰۱۱ ترمیم نشدند و اساسا دولت بشاراسد به مددکمک‌ها و دوپینگ‌ توسط متحدانش سرپا مانده است. علل متعددی هم شامل عوامل و فشارهای بیرونی و هم بخصوص عوامل داخلی ناشی از تضعیف حامیان اسد در این بحران دخیل هستند: 

Thursday, November 28, 2024

استراتژی سیاست بین المللی حکومت اسلامی در تنگنا،آیا رژیم توان و ظرفیت تغییر سیاستهای کلان را دارد؟

 استراتژی سیاست بین المللی حکومت اسلامی در تنگنا،آیا  رژیم توان و ظرفیت تغییر سیاستهای کلان  را دارد؟ 

Sunday, November 24, 2024

پدران و پسران. پدران دیکتاتور و پسران جاه‌طلب

 پدران و پسران. پدران دیکتاتور و پسران جاه‌طلب....موضوع گفتگو با تقی روزبه و مهرداد درویش پور


Friday, November 22, 2024

Thursday, November 21, 2024

یک پیروزی مهم برای جنبش صلح و «ابرقدرت افکارعمومی»

 یک پیروزی مهم برای جنبش صلح و «ابرقدرت افکارعمومی»!

صدورحکم جلب نتانیاهو و وزیردفاع سابق توسط دادگاه کیفری دیوان لاهه، با تیترجنایت جنگی و جنایت علیه بشریت، به لحاظ نمادین و بعدسیاسی بسیارمهم است و پیروزی مهمی برای کشورهایی که آن را در خواست کردند و نیر جنبش صلح محسوب می‌شود و واکنش‌‌های خشم‌الودهم حاکی از آن است. و اینک صدورحکم جلب علیرغم اعتراض اسرائیل و ادعای عدم صلاحیت آن توسط اسرائیل وحامیان آن بویژه دولت آمریکا و ایرادانواع فشارها و تهدیدهای پشت پرده و علنی حتی افشاگری‌های «جنسی» علیه کریم‌خان، نهایتا دستورجلب و اجرائی شدن آن توسط تیمی از دادستان‌های دادگاه تاییدشد. و همانطور که جوزف بورل مسئول ساست خارجی اتحادیه اروپا گفته است اجرای این حکم برای کشورهای اتحادیه اروپا الزامی است. ناگفته نماند که آمریکا و اسرائیل عضواین پیمان نیستند. اما کشورهای اروپائی عموما از مبتکران این دادگاه و حامیان آن بوده اند. بهمین دلیل نادیده‌ گرفتن آن‌ها بخصوص برای کشورهای مهم این اتحادیه آسان نیست. و همانطورکه پوتین جرئت نمی کند که به خیلی کشورهای اروپایی سفرکند نتانیاهوهم باید محتاط باشد. این حکم در کنار مصوبات گروه ۲۰ درموردجنگ غزه و اسرائیل علیرغم میل آمریکا، مبنی برخواست صلح فوری و بدون قید و شرط در غزه و عدم ممانعت از ارسال کمک‌های بین المللی .. و علیرغم نظربایدن که مدعی بود مسئولیت ادامه جنگ با حماس است و اسرائیل از خود دفاع می کند ..... جملگی بیانگر پیروزی‌هایی برای «ابرقدرت افکارعمومی» و جنبش صلح محسوب می شود. گرچه هنوز نه پیروزی قاطع و تعیین کننده، اما بهرحال گامی الهام بخش در مسیرآن. و البته بیش از هرکسی این دولت ایالات متحده آمریکا است که به موقعیت جهانی و هژمونی متزلزل و تضعیف شده خود چوب حراج می‌زند. چنان‌که یک باردیگر این تنهایی و انزوای مطلق درمخالفت با صلح فوری در اجلاس اخیر شورای امنیت به روی صحنه آمد. تمام

Friday, November 15, 2024

 شأن نزول دوپینگ مجددرضاپهلوی و چرخه باطل‌استبداد!

رضاپهلوی، بازهم بوی کباب شنید و اعلام آمادگی خود را برای هدایت و رهبری دوران گذاراعلام داشت!. البته اعلام‌آمادگی‌‌ایشان بی‌سابقه نبوده و اگر دچارالزایمرسیاسی نشده باشیم بارها در طی چندین دهه گذشته به صورگوناگون اتفاق افتاده است  .با این همه گویا شامه ایشان به این نوع « بوی کباب» شنیدن به نحوی افراطی شرطی شده و وقت و بیوقت به سراغش می‌آید. چنان‌که در گذشته نیز بارها همین رایحه را استشمام کرده و حبابی هم هواکرده اما از بدحادثه زود ترکیده و معلوم شده که بی‌گدار به آب زده است. اما ظاهرا این بار مطمئن‌تر بنظر می‌رسد و گویا توشه ای هم از تجربه‌های گذشته اندوخته است که طبق آن یک مدعی (خودخوانده) رهبری نباید ساده لوحی‌کرده و رهبری و قدرت را با کسی تقسیم کند. این‌، یکی از درس‌هایی بودکه کسانی چون «امیرطاهری‌ها» در ترکیدن تجربه منشور موسوم به‌مهسا به‌او یادآورشدند. گرچه او اکنون این درس را فراگرفته است و رأسا فیل را هوا کرده است، اما این به‌تنهایی برای اعلام آماده باش برای انجام رسالت وموفقیت کافی نیست. باید دید که آیا واقعا بوی کباب شنیده است یا این بار بی‌‌گدار به‌آب زده است. در دورقبلی با سودای سوارشدن برموج خیزش بزرگ مردمی در داخل کشور و سرهم بندی یک منشور و ائتلافی برمدارآن و کسب رهبری از این طریق و البته جلب قدرت‌های خارج دست به یک قماربزرگ و دوپینگ سیاسی زد که البته برای او جز باخت آورده‌ای نداشت. ولی پرسش این است که اکنون‌ با امید به‌چه چیزی باردگر دست به دوپیینگ زده است؟