Wednesday, June 20, 2018

شب همبستگی با گارگران ایران در پاریس و دو نکته پیرامون آن

شب همبستگی با گارگران ایران در پاریس و دو نکته پیرامون آن
حضوردوتن از سوی سندیکای شرکت واحد و یکنفر از انجمن صنفی معلمان-مریوان فرصتی برای کارگران و معلمان ایران فراهم ساخت که برخلاف تصویرهای دروغین و بزک شد رژیم و خانه کارگر و نمایندگان قلابی و برگزیده رژیم ، تصویری روشن تر ازسیمای جنبش کارگری ومعلمی در سطح جهانی مطرح شود. بی تردید بهره گرفتن از چنین تریبون هائی برای طرح مطالبات و تقویت همبستگی کارگران و زحمتکشان جهان واجداهمیت است. سوای آن دونکته زیر در رابطه با حضور و سخنان آن ها در خور توجه است:
 الف- این که چگونه رژیم برخلاف روال همیشسگی این بار اجازه خروج به آن ها را داده است؟ پرسشی بود که توسط برخی حاضران مطرح گردید و پاسخ هائی نیز از سوی سخنرانان داده شد. در اصل پاسخ این پرسش را باید رژیم و صادرکنندگان مجوزخروج بدهند. در سیستمی که عملا دو دولت موازی وجودارد و هرکس سازکارخود را می زند و تصمیم ها نیز اساسا در پشت پرده اتخاذ می شود و کسی از نحوه و عامل آن خبرندارد و در توضیح آن تنها می توان به حدس و گمان بسنده کرد:
در این رابطه جناح دولت از یکسو سعی می کند که علیرغم کارشکنی های جناح دیگر نظرمساعداروپائی ها را به حمایت از برجام و مقابله با تحریم های دولت آمریکا جلب کند. عامل دیگر هم رشدجنبش های اعتراضی کارگران و معلمان و کلا مطالباتی و بی خاصیت شدن تشکل های دولتی و وابسته به رژیم مثل خانه کارگر است که جناح دولت با درک موقعیت شکننده ای که حاکمیت با آن مواجه شده سعی می کند که به سهم خود دریچه هائی برای کاهش از آسیب پذیری سیستم و غلیان اعتراضات بگشاید. نمونه باصطلاح طرح عفوعمومی ایرانیان خارج از کشور (در اصل برای جلب سرمایه های ایرانیان خارج و لابی گری آن ها ) و یا تصویب اماکنی برای اعتراضات مردمی ( که مضحکه ای بیش نیست) و یا تلاش برای لوایج چهارگانه اسنیف که با مقاومت ومخالف سپاه و جناح دیگر مواجه و فعلا تا دوماه به محاق رفته است و یک سری از این قبیل اقدامات مبادرت کرده است. اجازه خروج را که ممکن است فردا جناح دیگر به همان خاطر، آن ها را دستگیر و یا تحت فشارقراردهد را نیز باید کلا از این نوع اقدامات بشمارآورد. اقداماتی که در کل در زیرفشارداخلی از سوی مردم و بین المللی صورت می گیرد. بدیهی است که ضمن فهم تاکتیک و سیاست رژیم و خنثی کردن سوء‌استفاده های آن می توان و باید از گشوده شدن این نوع دریچه ها که ممکن است کوتاه مدت هم باشد و حتی هزینه هم داشته باشد برای رساندن صدا و مطالبات کارگران و تقویت همبستگی کارگران و زحمتکشان جهان بهره گرفت و از همین منظر باید از این تشکل ها قدردانی و دفاع کرد.
ب- سخنان دوتن از سوی سندیکای شرکت واحد یعنی سخنرانی های رضاشهابی و داوودرضوی مجموعا و بطورعمده در چهارچوب مطالبات صنفی قراردارد، اما سخنان لقمان ویسی از مطالبات صرف صنفی فراتررفته و با برقراری پیوند با مبارزه طبقاتی و طرح موضوعات و مبارزات مهمی که جامعه ما در گیرآن است، به شکلی شیوا و منسجم از چهارچوب تنگ صنفی فراتررفته و به طرح واقعی پاره ای از معضلات جامعه پرداخته است. انتقاد از پولی و خصوصی شدن تحصیل و از محتوای برنامه های درسی و رابطه این نوع نظام آموزشی با افزایش شکاف طبقاتی و تولیدکودکان کار و دانش آموزانی در منطقه که ناچارند کولبری کنند، انتقاد از سیاست های نئولیبرالی رژیم، مردسالاری و اهمیت جنبش زنان و... از نکات مهم سخنرانی اوست. البته این نوع رویکرد توسط یک نماینده جنبش معلمان تصادفی نیست و بازتابی است از مطالباتی  که در میان این قشربزرگ مزدوحقوق بگیر عنوان یک نیروی سراسری و پیشرو و دارای نقش استراتژیک در صفوف متکثر و گسترده مزدحقوق بگیران اعم از کارگران صنعتنی و خدماتی مطرح هستند. او به اهمیت جنبش معلمان به عنوان یک جنبش گسترده و پیوندی که با میلیون ها دانش آموز دارد اشاره می کند. چنین رویکردی در گوهرخود برخاسته از آن نوع کنشگری است که در سطح جنبش های صنفی-مطالباتی متوقف نمانده، بلکه بطورهمزمان از یکسو در سطح افقی به جنبش صداستبدادی سراسری گره می خورد و از سوی دیگر به لحاظ محتوائی و حرکت در عمق با مبارزه و مطالبات طبقاتی پیوندتنگاتنگی برقرار می نماید. ناگفته نماند که در نظام سرمایه داری رابطه کارگر- سرمایه یک رابطه وجودی و سرشتی است. بدون کارکارگر سرمایه نمی تواند فربه شود و به حیات خویش ادامه دهد، همانطور که بدون مناسبات سرمایه داری هم کارگر به عنوان کارگرمزدبگیر بی معنا خواهد بود و در واقع آن ها یکدیگر را بازتولید می کنند و مکمل وجودی همدیگرند. از همین رو بدیهی است که مبارزه در چهارچوب سیستم فی نفسه نمی تواند خللی به این سیکل معیوب وارد کند. خروج از این سیکل مستلزم پیوندمبارزه صنفی با مبارزه طبقاتی و ضدسیستم است، و تا مادامی که جنبش طبقه کارگر به این آمادگی و خودآگاهی نرسد که برای تغییرواقعی شرایط لازم است که از مطالبات صنفی فراتر برود، قادر نخواهد بود که بطورعینی به عنوان یک نیروی پیشرو و رهائی از شرایطی که او وجامعه را زنجیرکرده است، برآمدکرده و نقش آفرینی کند.
در پایان این یادداشت جا دارد که به این بخش از سخنان بیادماندنی و پرمعنای لقمان ویسی از انجمن صنفی معلمان کردستان-مریوان مروری داشته باشیم: او ضمن اشاره به فضای آموزشی نامناسب با ذکر عبارتی از صمد بهرنگی نتیجه گرفت زمانی که یک دانش‌آموز در چادر درس می‌خواند و عکس روی کتاب درسی، مدرسه‌ای چند طبقه و مجهز هست، معلم به ناگزیر از چارچوب متعارف فعالیت سندیکایی خود خارج می‌شود  و به کودکان توضیح می‌دهد که شکاف طبقاتی سبب شده است همه کودکان از امکانات آموزشی مناسب برخوردار نباشند....
تقی روزبه    2018-06-20

منبع گزارش:

در اهمیت استراتژیک جنبش معلمان  می توانید به مطلب زیر نگاه کنید:

No comments: