Tuesday, August 16, 2011

نگاهی به دوانتقاد پیرامون اهمیت مبارزه برای سبک زندگی( آب بازی جوانان)!*

اگرخواننده به کل مطلب توجه کند معلوم است که ازصدرتاذیل نوشته دردفاع ازحق انتخاب سبک زندگی وشادی به مثابه یک نیازفی نفسه و دارای اصالت  نوشته شده است. والبته دربخش بعدی هم این مساله باتأکید بیشتری مطرح خواهد شد.اما تا آن موقع خواستم به یکی دوسؤال وانتقاد ضمن تشکرازدقت ونقددوستان پاسخ بدهم:


 اگرسؤال کننده مسأله را دربسترزنده خودیعنی واقعیت اجتماعی وکشاکش نهفته درآن درنظرمی گرفت چنین معضلی، یعنی تناقض بین  اصالت شادی وتفریح وفرایند رادیکالیزه شدن وجود ندارد..مسأله آن است که انسانها درجوامع ومناسباتی قرارمی گیرندکه مانع تحقق نیازهای آنها می شود : بله من آب بازی را دوست دارم وفرض کنید یکی ازهمین جوانها هستم. ولی...ولی درشرایطی هستم که سلطه وبقول شما اتوریته حاکم اجازه نمی دهد وسرکوبم می کندوبه بازجوئی وزندانم می کشد ومانع تحقق نیازم می گردد. بنابراین برای تحقق آن لازم است فراتربروم.یعنی با اتوریته نیرومند ومسلط وبیگانه با خودم  ودرونمایه ام به جنگم ..برای اینکارآگاهی ازکم وکیف توانائی دشمن  وسیاست های وی وآن عواملی که به اوقدرت سرکوب من وامثال من را می دهد ازیکسووبرطرف کردن ضعف های خود وتولید کنش فردی و جمعی خلاق تر وتاکتیک واستراتژی سنجیده  ازسوی دیگر برای چنین مقابله ای پیش می آید.واقعیت آن است که آب بازی جوانان یعنی دختروپسرباهم بودن ودرماه رمضان حرمت کذائی روزه را شکستن و...همه وهمه درعمل  یعنی به جنگ یک حکومت ایدئولوژیک وتمامیت گرا  وباید ونباید های آن رفتن وفقه  واحکام اسلامی وروحانیت،دستگاه ولایت فقیه  ونرم های آن  را به تمسخرگرفتن. واگرجلوی آن گرفته نشود فردا است که کشف حجاب کامل صورت  خواهد گرفت و.....وهمه اینها یعنی که  حرکت ساده مورد نظرشما،علیرغم همه سادگی اش با قدرتی مهیب مواجه است که چون امکان تحقق ندارد پس بناگزیراگرنخواهد تسلیم بشود وناانسانی بماند، فراتربرود.
علاوه براین من ِ نوعی جوان،  فقط نیازبه آب بازی ندارم،بلکه همچنین به مدرسه ودانشگاه وروزنامه آزاد و درتحلیل نهائی به زندگی آزادنیازدارم، که تحقق همه آنها یعنی نفی سلطه حاکم درهمه وجوه خود. بنابراین من با تجربه وآگاهی وکنش خودم درمبارزه برای  تحقق نیازم درکنش با دیگرانی قرارمی گیرم که تجارب وآگاهی خود را مبادله می کنیم وسعی می کنیم که با خردونیروی جمعی امان راه بهتری برای تحقق نیازهای مشترک واجتماعی امان بجوئیم. فرض کنید که تجربه وآگاهی من می گوید تحقق نیازهای من درگروسرنگونی این قدرت است وبدون آن آب راحت ازگلویمان پائین نخواهد رفت....درواقع این مساله، اکنون مهمترین معضل جوانان،  مردم  وجامعه مااست وبدیهی است که بحث ما دراین چهارچوب وفضای مشخص صورت می گیرد ونه درفضای فرضی وخیالی که تحقق نیازها هیچ تصادمی با اتوریته ها وقدرت های حاکم ندارد. نوشته می خواهد بگوید با توجه به چنین وضعیتی خود خواست های ساده دربرخورد بااستبداد حاکم زمینه رادیکالیزه شدن وتعمیق  پیدامی کند(ازدرون ودرراستای خود سوژه گی وباسوژه شدن هرکدام ازما) . بنابراین من ِ همبازی جوانان سرکوب شده دربسترتجربه صورت گرفته،  بفکراین می افتم که برای بدست آوردن حق انتخاب برای  سبک  زندگی آزاد با رژیم درگیرشوم یعنی خواستم را رادیکالیزه کنم واین نطرخود را به بغل دستی ام وهمبازی وهم محله ای وهم مدرسه ای وهم دانشگاهی وهمکارم...  انتقال دهم وشروع به شبکه سازی وسازمان یابی کنم و...واهداف های موردی را با اهداف اصلی گره بزم. خود خانم انتقادکننده  دارد همین کاررامی کند.یعنی نظرخودرا درمورد مضمون شادی که به زعم اویک اقدام ضداتوریته وتسخیرفضای شهری  است مورد تبلیع ودفاع قرارمی دهد وسعی می کندکه برهمین بسترآگاهی را تعمیق بخشد والبته کارخوبی هم می کند. بنابراین نقدا دوسؤال دربرابر ما قراردارد:
الف-آیا من وما وهرفردوشبکه بخشی ازاین جنبش بشمارمی رود یانه؟ ازآنجا که  دراین نیازها مشترکیم وبرایش میارزه می کنیم، پاسخ قاعدتا باید مثبت باشد. ب-آیا برای تحقق نیازهای مشترکمان به کنش وبرقراری رابطه فعال ومتقابل با افراد وشبکه ها وتشکل های موجود درآن می پردازیم یانه؟ قاعدتا اگربرای تحقق نیازهای خود جدی باشیم، آری.اگرنقدا همین دوتا را بپذیریم دیگرنمی توانیم با تلاش برای سازمان یابی دربسترواقعیت اجتماعی وبا پای بندی به مناسبات انسانی ومغایربا سلطه مخالف باشیم.تنها آنچه که دراین میان مهم است آنست که برای تحقق نیازهای اجتماعی مشترکمان ودرمبارزه علیه سلطه مناسبات حاکم، باید بکوشیم چنان مناسبات اجتماعی وانسانی را برقرارکنیم،که ازجنس سلطه وبازتولید کننده آن نباشد.
نکته دیگرنوشته آنست که میخواهد بگوید پیوند مطالبات وجنبشها  وکانونی شدن آن درشماری اهداف پایه ای ومشترک   نباید اصل و اقعیت  تکثرمطالبات وجنبشها  را نادیده بگیرد .ما ازجنببش های مختلف وجنبش ِ جنبش ها سخن می گوئیم که درآن ضمن ضرورت پیوند این جنبشها وضمن ارتقاء وغنا یافتنشان هیج کدامشان زائده وزیرمجموعه دیگری نباشند. اما پیوند آنها یعنی غنا ورادیکالیزه شدن،درعین تکثر به سوی ذاتی مشترک ویا مطالبه ای فراگیرو مشترک درحرکت  است.
علاوه براین دراین نوشته گرچه برروی یک رویدادمعین مکث می شود اما تلاش می شودکه فراتررفته وبا مشاهده عام درخاص راهی برای پیشروی  براساس همین مطالبات ملموس برای گشایش بن بست تاکتیک فراهم گردد.
خلاصه آنکه رادیکالیزه شدن ازدرون وتعمیق اهداف وتقویت هم آهنگی وهمبستگی لازمه منطق مبارزه با اتوریته است ودراین مبارزه هرکس می تواند به  مثابه سوژه طاهرشود والبته شرط سوژه شدن چیزی جزفراتررفتن ومبارزه برای تحقق نیازوپیش شرط ها والزامات آن نیست. تعمیق هدف وآگاهی به معنای نفی اصالت  مطالبه نیست، اما به معنی پیوند آن باسایرنیازها ومطالبات هست. بنابراین قاعدتا اگرخود را نه دربیرون بلکه درمتن حرکت ونیازهای مشترک به بینیم آنگاه چیزغریبی دراین عبارت یافت نخواهد شد: دربسترحرکت می توان به سمت اهداف موسوم به حداکثری وراديکاليزه شدن خواستها رفت وبرغنا وعمق مبارزه افزود وبرتوده گير شدن آن اميد داشت. مهم قرارگرفتن دراین بستربه مثابه یک کنشکراست. دراین عبارت محرک وموتورپیشروی به خود کنشگران  وسوژه شدن آنها ارجاع شده است ونه اینکه ازبالاسر وبیرون ازآنها فرمان بسیج ورادیکالیزه شدن صادرشود. بنابراین مساله نه برسرنفس وضرورت رادیکالیزه شدن وفراتررفتن بلکه  چگونگی آن وعدم تحمیل این فرایند ازبیرون وازبالای سر وجوشش آن ازمتن است.به گمان من هرکس از ما دربسترحرکت وبا دفاع ازحق سبک زندگی  به اندازه تجربه وآگاهی وتوانائی خود می تواند درتقویت آگاهی جمعی  وفراروی ازوضعیت،مشارکت فعال داشته باشد. همانطورکه اشاره شد مهم برقراری مناسبات مبتنی بربرابری وفارغ ازسلطه دراین همسوئی وتعامل فعال بسوی اهداف متشرک است.
***
دوست دیگری براستفاده قالی باف وبطورکلی رژیم ازآب بازی وتفریحات و"آزادیهای باصطلاح مرسوم درموسم انتخاباتی" اشاره کرده است. این نگرانی بنظرمن هم واقعی است وهشیاری زیادی را می طلبد. میدانیم که رژیم اینکاره است وبارها آزموده ایم. من نیزدربخش دوم نوشته خود به همین مساله اشاره ای کرده ام ومنکرآن نیستم.ولی نکته اصلی چگونگی صورت بندی این مسأله است:مردم وجوانان اصالتا نیازهائی دارند وبرای آن مبارزه می کنند.این مبارزه درتمامی عرصه ها به درجاتی جاری ومحسوس است . ازسوی دیگررژیم ونه فقط رژیم، بلکه قدرت های خارجی وهمه گفتمان های دیگری که ازمناسبات اجتماعی نابرابردفاع می کنند،همواره سعی می کنند که ازمردم سوء استفاده کنند وآنها را به سیاهی لشکراهداف خود تبدیل نمایند.دراینجا ما با یک بسترو رؤیاهای متعددی سروکار داریم.رویای مردم یک چیزاست ورؤیای رژیم ویاقدرت ها  وگفتمان های دیگرچیزدیگری. البته بدون  ببازی گرفتن مردم هیچ کدام راه بجائی نمی برند. نکته مهم آنست که بتوانیم ضمن تفکیک این رؤیا ها بکوشیم که روی پای خودمان بایستیم وحتی بسود خود ازفرصت هائی که  احتمالاشکاف بالائی ها می توانند بوجود بیاورند بهره بگیریم بدون آنکه جنبش  زائده اهداف آنها بشود.باین دلیل ما نمی توانیم اصالت مطالبات جوانان ومبارزه به حق آنها را مثلا برای سبک زندگی وتفریح وغیره بدلیل آنکه مبادا مورد  سوء استفاده دشمنان مردم قرارگیرد-که می گیرد- منکرشویم وباصطلاح آب طشت وبچه  را باهم دوربریزیم .برعکس باید با دفاع وتأکید برخواستهای انسانی جوانان وافشاء اهداف دشمنان ونیروهای سلطه طلب، بتوانیم  با استفاد ازتجربه وآگاهی وبازبینی ترفندهای  رژیم اردوی مبارزه را هشیارکنیم وتلاش کنیم که  درزمین خود بازی کنیم وآلت دست گفتمان ونیروهای بیگانه  باخود نشویم. درواقع اگراین عرصه را نادیده بگیریم،آنها بیش ازپیش فرصت سوء استفاده خواهندداشت.ضمنا بحث "انتخابات" ونیرنگ های رژیم برای کشاندن جوانان ومردم به صندوق رأی بحث جدائی است که باید جداگانه به آن پرداخته شود.
2011-08-16- 25-05-1390  تقی روزبه
taghi_roozbeh@yahoo.com

 *:
1-نویسنده:دربسترحرکت می توان به سمت اهداف موسوم به حداکثری وراديکاليزه شدن خواستها رفت وبرغنا وعمق مبارزه افزود وبرتوده گير شدن آن اميد داشت.
سوال: ما در حرکتی شرکت میکنیم برای رادیکال کردن آن و یا چون این حرکت یکی از مطالبات ما نیز است؟
آقای نویسنده در آب بازی شرکت میکند چون آن را دوست دارد یا قرار است جهت تفنگ آب پاش در آینده رو به نیروی امنیتی باشد و این تمرین را در مبارزات آینده برای جوانان خوب ارزشگذاری میکند.
 خلاصه شما برای استفاده از ابزار آب بازی و رسیدن به هدف ضد رژیم در آن شرکت میکنید؟
هدف علیه سیستم با ابزاری که شما دوست ندارید اما فعلا این ابزار انسانها را بسیج کرده و پس خوب است.
بحث بر سر استفاده از ابزار بسیج مردم حول تفریح است.
گویا نقاد میگوید با هدف رادیکال کردن آن باید شرکت کرد. دیگری امين حصوری میگوید این حرکت ها را نمیتوان رادیکال و ضد سیستمی کرد.
سوال من در مورد نظر نویسنده است که اصولا خودش امروز طالب آن است یا آب بازی وسیله است و شرکتش با هدف برای رادیکال کردن حرکت؟
2-حاکمیتی که در کارنامه خود اثری از کوتاه آمدن در مقابل مردم ندارد، چگونه اجازه میدهد گرهی ترین نرم های سیاسیش ( حجاب، جدایی جنسیتی) توسط جوانانی خدشه دارشود؟ بعد از این همه فریب کاری دولتی باز شما امیدوارید حرکتی مردمی شکل گرفته شده باشد؟  فراموش کردید استفاده از دختران و پسران مدرن جامعه برا ی شرکت در انتخابات( در چند دوره قبل)؟......
کل انتقادها را می توانید درلینک زیر(درسایت روشنگری) مطالعه کنید:
http://www.roshangari.net/as/sitedata/20110812125151/20110812125151.html

No comments: