سخن رانی :" چالش های انقلاب ژینا و موضوع آلترناتیوها»
هیچ عرصه ای از سپهرسیاسی نمی توانست از پی آمدهای خیزش انقلابی زن زندگی آزادی درامان بماند. همان خیزشی که موسوی در این ببانیه از آن به عنوان جنبش «پاک» نام می برد. مدتی پیش هم تاجزاده از پیشنهادخود برای قانون اساسی و یک سری اصلاحات باصطلاح التقاطی و نیم بندساختاری و اصلاح طلبانه اش پرده برداری کرد، که گویا حاکمیت و فضای امنیتی حاکم ـ باید افزود محافظه کاری خاتمی و اصلاح طلبان- اجازه بحث و بررسی آن توسط آن ها را نداده است، درخواستی که تاجزاده خواهان آن بوده است و اکنون وی ناگزیرشده که آن را به صفت فردی انتشاردهد. اینک اما شاهدیم که میرحسین موسوی هم با صراحت حتی بیشتری از وی با عبور از نظام کنونی خواهان تشکیل محلس مؤسسان و قانون اساسی جدید شده است.
ُنه نکته در نقدوکالت خواهی و ادعای رهبری اپوزیسیون
اگر کسی به این برنامه*۱ نگاه کند، بروشنی در مییابد که ایران اینترنشنال و البته رسانه های مشابه، چیزی بیش از یک رسانه نرمال، یعنی اطلاع رسانی و تبادل نظر و حتی پیشبرداهداف ضمنی است. متوجه می شود که خانم سیماثابت در این برنامه نقش و مأموریتی فراتر از یک گفتگوی معمولی را دنبال میکند. او برآن است تا آنجا که ممکن باشد تنور باصطلاح اتحادی از گرایشات مختلف زیرچترپلاتفرم و البته رهبری رضاپهلوی را داغ کند و یک بله از شرکت کنندگان بگیرد و اگر نشد رویکردباصطلاح سکتاریستی آنها را افشاکند. ضمن آنکه بر اتهام عدم بیطرفی این رسانه پر مخاطب در رله کردن اخبارگزینشی و مصاحبه های تک خطی اش نیز خط بطلانی بکشد. پروژه وکالت همانطور که صراحتا ابرازشده است در اصل بدنبال رهبری اپوزیسیون توسط رضاپهلوی، بهعنوان ضرورت دوره گذار است و البته در نهایت و در ورای آن دو هدف احیاء نظام سلطنتی و نیز کنترل مسیر حرکت و گفتمان انقلاب را دنبال میکند. پیشفرض و هدف مقدم این پروژه کسب و تثبیت وزن و جایگاه ویژه رضاپهلوی بهعنوان میراث پادشاهی است و بهمین دلیل تلاش این رسانههای سرسپرده به این هدف با تکرارمکررعنوان شاهزاده وجاانداختن و بدیهی انگاشتن آن است.
نقدی به «دو مهمترین خطری که رستاخیز زن زندگی آزادی را تهدید می کند»
آقای
غیبی در مقاله ای*۱ که نگاشتهاند براین نظرند که دومهمترین خطری که جنبش زن
زندگی را تهدید میکنند، نخست شعارهای مرگ و لعنت بر ... هست و دیگری تبلیغات و کارزاردو
گروه چپ و راست افراطی.
۱- آیا ایشان دارند رؤیاها و آرزوهای خود را تحریر میکنند و درس اخلاق میدهند یا دارند تحلیلی از واقعیت یک خیزش هم اکنون موجود و جاری در صحنه اجتماعی و آنچه که بنام زن زندگی آزادی درجریان است ارائه میدهند؟. نکند شعارهای مرگ برخامنه ای و مرگ بردیکتاتور و... توسط نوارها پخش می شوند! که البته این شعار بهمعنی اراده معطوف به تغییر و برافکندن نظام حاکم است و نه بدارکشیدن این و آن. با نگرش ایشان عملا مقاومت بلاموضوع میشود. اگر چنین باشد قبل از دیگران این خودایشان خواهند بود که خیزش کنونی زن زندگی و آزادی را تخطئه می کنند!.
سالگردخروج شاه از ایران، تفاوت ها و مشابهت های وضعیت کنونی باآن زمان، انگیزه های رژیم در اعدام علی رضااکبری، مهمترین مساله تاکتیکی اکنون، و پیرامون برخی چالش های فازدوم خیزش زن زندگی آزادی
موانع وزمینه های پیشروی جنبش انقلابی، مدل «یده واحده» انقلاب بهمن ۵۷ ومدل کثرت گرای انقلاب نوین ایران، ماتریس دو گفتمان مخالف گفتمان در حال فروپاشی هویت اسلامی، و برخی ملاحظات تاکتیکی ......
جامعه نمایشی و بازنشسته کردن چپ!
در یادداشتی که آقای محس کردی ذیل مقاله من تحت عنوان نسبت جامعه واقعی و جامعه نمایشی نوشته است* گرچه به لحاظ فقرمحتوا نیازی بهپاسخ دادن نیست، اما در شرایطی که شاهدمعرکه گیری موسمی این نوع گرایشهای راست برای علم کردن باصطلاح یک بدیل در خارج و زین کردن جنبش داخل هستیم، بحث حول ماهیت این نوع تلاش ها و پیآمدهای آن خالی از فایده نیست:
نگاهی به شماری از مهم ترین تحولات جهان در سال ۲۰۲۲ وچشم اندازهای محتمل
پیرامون تجاوزددمنشانه رژیم به معترضان بازداشت شده!
در پیشینه حکومت اسلامی با کهریزکی شدن آشناهستیم. نرگس محمدی هم از درون زندان در نامه ای به نماینده حقوق بشرسازمان ملل در موردایران و پیگیری آن، با استناد به زندانیانی که هم بندوی شده اند برواقعیت وجودی این نوع تجاوزات صحه می گذارد. علاوه برگزارش مدافعان حقوق بشر پیرامون آن، گزارش سی ان ان با استناد به شهادت برخی آزادشدگان و پزشکان تصویرمستندتری از آن به نمایش می گذارد. رژیم درچهارچوب سیاست ارعاب و هراس افکنی در معترضان و جامعه در شرایطی که به نقاط استیصال و نیمه جنون نزدیک شده است عامدانه و آگاهانه ارتکاب به چنین خشونتی را که حتی درجنگ های گرم هم جرم و جنایت سنگین محسوب می شود برای ارسال پیام به معترضان وجامعه در پیش گرفته است. واکنش سریع مولانا عبدالحمید به این رفتارددمنشانه نیز جالب و در شکستن سکوت حول آن مؤثراست. چنین اقدامی در نظام اسلامی البته بدون اجازه و باصطلاح صدورفتوا از بالاممکن نیست گرچه می دانیم که طبق معمول کل ماجرا را شایعه دشمنان دانسته و حتی وقتی دامنه رسوائی وافشا چنان باشد که نتواند انکارکند مثل سعیدامامی در قتل های زنجیره ای و یا مورداخیر افشاءبولتن هایهای خیرگزاری فارس قائم مقام آن را «قربانی» کند. افشاء این نوع بربریت و ماهیت ددمنشانه حکومت فقیه و از نوع اسلامی می تواند برای رژیم و ریزش پایه گان اجتماعی هنوز متوهمش نیز اثرگذارباشد و بقایای چهره بین المللی وی را بیش از پیش ویران کرده و رسواکنده باشد. هم چنین معلوم می شود که به مصداق ضرب المثل آب چو از سرگذشت چه یک متر چه صدمتر،مساله اصلی اش در بحبوحه ماندن ونماندن شکست خیزش و ا نقلاب مردم به هرقیمت است. اما در واقعیت، در اوج استیصال و فقدان هرگونه افق در چرخه حرکت از این ستون به آن ستون گرفتارشده و به معنی فروغلطیدن در چرخه معیوبی است که امرماندن به مثابه یک نظام را بیش از پیش دشوارتر و ناممکن تر می کند. از همین رو می توان و باید با برپائی کمپین های گسترده علیه رژیم و متجاوزان ناانسان و اهرمن صفت هم برای پزهزینه کردن و توقف آن و هم خنثی کردن هدف رژیم برای ساکت کردن جوانان وخانواده ها و مردم را به ضدخود هم چون بومرنگی که در بازگشت با شدت تمام به صورت خودحاکمیت اصابت کند تبدیل کرد....... گزارش سی ان ان
یک صفر به سودجنبش!
ماتم رژیم و جشن مردم! چگونه خیاط در کوزه افتاد!
این روزها حوادث به سرعت روی می دهند و عموما هم در بردارنده نکاتی بکر و بعضا بسی طنزآمیز از تحولاتی هستند که در متن جامعه و صفوف حاکمان می گذرد. ماجرای شکست تیم ملی فوتبال ایران در برابرآمریکا که حاکمیت با سیاسی کردن کامل آن نقشه های زیادی را برای باصطلاح خارج کردن خود از انزوا ولوبه شکل موقت و ایراد فشار به جنبش و تحت الشعاع قراردادن آن چیده بود. از جمله چنین وقایعی است. چنانکه می دا نیم در حقیقت بردو باخت فوتبال عملا یک جنگ سیاسی بین مردم و رژیم تبدیل شده و عملا دیگر ماهیت فوتبال به مثابه فوتبال را از دست داده بود.
صدای انقلاب و واکنش خامنه ای به آن، تله ای که مستبدین در آن می افتند ، شکل گیری قدرت دوگانه، و تهدیدها و فرصت های پیشاروی آن
دو بیانیه مهم کارگری، در راستای اعتصاب سراسری و تقویت قدرت دوگانه
نگاهی به فرصت های مهم و نیز تهدیدهای پیشاروی جنبش در پایانه سال!
این بیانیهها حکایت از آمادگی بیشترکارگران در برافروختن اعتصابات سراسری و مشارکت و حمایت فعال از خیزش خیابان دارد. در کناراعتصاب ذوب آهن و کامیونداران ( به عنوان بخشی از صنعت مهم حمل و نقل) بیانگرتعمیق انقلاب و گسترش ابعادآن است که البته رژیم را بسیار نگران ساخته است. چرا که دو شاخص عمده گسترش دامنه اعتصابات در مسیرسراسری شدن و بسط و تودهای کردن خیزش خیابان، توازن قوا را و قدرت دوگانه و موازی در حال شکل گیری را به سودانقلاب و افتادن رژیم به حال تدافع رقم زده و نهایتا می تواند با ایجادشکاف و سرپیچی و چه بسا دوش به دوش کردن اسلحه در صفوف نیروهای سرکوب و نظامی، اوضاع را بطورقاطع به سمت و سوی دیگر، در راستای کلیدزدن دوره پساحکومت اسلامی، سوق بدهد. نباید فراموش کنیم که تا پایان سال شمسی، ماههای بسیارمهم و سرنوشت سازی در پیش رو داریم. چه به لحاظ موسم مبارزات سنتی دانشجویان ( ۱۶آذر نزدیک است و تاثیرآن بر تداوم و تقویت جنبش دانشجوئی در بزنگاه حساس کنونی) و مهم تر از آن تشدیدمبارزات کارگران و مزدبگیران در پیش از آغازسال نو و یا روزهائی مثل چهارشنبه سوری که اساسا در شرایط عادی هم تهران و شهرهای بزرگ کمتر قابل کنترل بوده اند.