سکاندارنظام،
چنان در چنبره شکاف ها و تضادهائی چند وجهی گرفتار آمده است که نه راه پیش دارد و
نه راه پس! آن چه که او به عنوان فراربه
جلو سال هاست انجام می دهد، چیزی جز فرار از این
کوچه بن بست به آن کوچه بن بست و درمسیرنزدیک ترشدن به بن بست نهائی نیست.
آماده سازی افکارعمومی توسط باند حاکم برای وقوع فتنه ای خطرناک تراز
"فتنه88":
گرچه سردمداران رژیم دایما از بروز فتنه 92 و فتنه ای
حتی بزرگتر ازسال 88 سخن می گویند، اما آن چه که درپشت این شباهت سازی ها و
هشدارها جریان دارد، جز نعل وارونه زدن و آدرس
غلط دادن به افکارعمومی درمورد نقشه های از پیش تنظیم شده اتاق مهندسی
"انتخابات" از یکسو و غبار آلوده کردن فضای عمومی برای ممانعت از اتخاذ
اقدامات مستقلانه و انتظارکشیدن و نظاره گرشدن، از سوی دیگر نیست:
روزنامه ها
از قول حسن فیروز آبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، نوشتند که: رهبری در دردل با
من گفت هیچ حرفی نمی زنم مگرآن که دستورباشد. "این فریشات فرمایشات چه حرفی
است؟ من دارم دستورمی دهم!" آیا سخنی مضحک تر از این شنیده اید؟!
این روزها مطالب بسیاری
پیرامون 8 مارس و از جنبه های گوناگون و نگاه های متفاوت نگاشته شده و می
شود. قصد تکرار آن ها را ندارم. به بهانه فرارسیدن روزجهانی زن و ضمن شادباش
گفتن آن، اجمالا به سه نکته اشاره می کنم:
گسترش دامنه اعتراضات معیشتی
اخیر باردیگراهمیت و صحت پیشروی جنبش بر پایه مطالبات را مورد تأکید قرارمی دهد. شورش اخیر کشاورزان
اصفهان که حتی موجب نگرانی و مداخله بالاترین حلقه قدرت یعنی شخص خامنه ای برای
کنترل آن گشت، تجمع اعتراضی کارگران شرکت واحد درمورد نحوه افزایش دستمزدحداقل که
درپی نامه 2000هزارنفری اعتراضی به وزارت کارصورت گرفت، قبل از آن هم شاهد طومارسی
هزارنفری کارگران کارخانجات مختلفو تجمع
تعدادی از آن ها به نمایندگی از امضاء کنندگان طومار برای پیگیری مطالبات مطرح شده،
بودیم.
ظاهرا منطق "اصلاح
طلبان" این است که اگر در "انتخابات" شرکت کنم وجود دارم و
گرنه نیستم!
هرچه که به
زمان انتصابات ریاست جمهوری نزدیک می شویم ، سودای شرکت در این نمایش درمیان
اصلاح طلبان جان بیشتری می گیرد. وسوسه حضورمجدد در قدرت ولو پرسه زدن در حاشیه
آن، یکدم گریبان رانده شدگان از قدرت را رها نمی کند. و این درحالی است که
حاکمیت با اعلام علنی مهندسی انتخابات، یا به زبان آدمیزاد تقلب، تردیدی
باقی نگذاشته است که به هیچ وجه قصد شوخی با "انتخابات" را ندارد.
او از انفجار بمب انتخاباتی سال 88 در دستان خود، درس های لازم را برای حفظ بساط
استبداد تا واپسین لحظاتی که رمق در تن دارد آموخته است، اما اصلاح طلبان چه؟!.
خامنه ای وضعیت کشور را درسال 88 به میدانی غبارآلود و زایل
کننده بصیرت تشبیه کرده بود. هم او در نشست اخیرو
درونی سه قوه وضعیت کنونی جمهوری
اسلامی را چنین توصیف کرده است: هم چون حرکت یک تریلی ( و یا کامیون ) در جاده ای
یخ بندان ، مه آلود و طوفانی که نه می تواند ترمزبکند و نه سبقت بگیرد!
نگاهی به یگ
گفتگو و دو رویکرد متضاد در برابر اتحادیه ها!
در برخورد با جایگاه اتحادیه های کارگری در تشکل طبقه کارگر، ماهیت اتحادیه ها
و نحوه برخورد با آناز دیرباز دو رویکرد
درمیان چپ های ایران و البته درسطح جهان وجود داشته است. برشی از گفنگو و پرسش
هایشالگونی با سم گندین*(از فعالین
سرشناس جنبش کارگری و از ویراستاران نشریه سوسیالیست رجیستر) نمونه بارزی از این
دو رویکرداست. در نوشته حاضر نگاهی داریم به فرازهائی از این گفتگو و تمایز دو
رویکرد.
زندان اوین باید
بماند واسرارنهفته در خود را بازگوکند! چندی پیش
درجائی نوشتم: با ارتکاب
جنایتزنده یاد ستاربهشتی،زندان اوین بازهم براشتهاردیرین و جهانی خود به عنوان یکی از مخوفترین زندان ها افزود.
همان گونه که بار دیگر بر اشتهار دستگاه های امنیتی و بازجوئی رژیم اسلامی به عنوان یکی از خشن ترین و سبعانه
ترین شکنجه گران جهانی صحه نهاد. کشتار
تابستان سیاه 67 در
تهران نیز در اوین صورت گرفت.