خیزش مردم اصفهان،خودویژگی ها و آموزه های آن!
در مقالات مربوط به جمع بندی خیزش آبان ۹۸، از جدائی و فاصله بین دو شاخه اصلی اعتراضات یعنی خیابان و محل کار یا جنبش های خیابانی و مطالباتی-صنفی به عنوان مهم ترین چالش پیشاروی جنبش سخن به میان آمده بود. چالشی که فراررفتن از آن نه از طریق حذف یا تضعیف یکی به سوددیگری، بلکه با فراتررفتن از محدودیت های هرکدام و حرکت دوسویه به سمت یکدیگر، هم در حوزه پیوندخواست ها و هم مبارزات میدانی ممکن بود به قسمی که به عنوان یک مجموعه مکمل و مقوم و هم افزا عمل کنند. چنین فرایندی در راستای شکل گیری و قوام یافتن یک جنبش انقلابی و سراسری ضداستبدادی-مطالباتی علیه نظام استبدادمطلقه و سرنگونی آن هم ممکن و هم دارای اهمیت بینادی است. گرچه رژیم به لحاظ استراتژیک و شکاف فزاینده بین خود و جامعه و سبقت گرفتن شتاب بحران و نارضایتی از توانش برای کنترل بحران و افزایش فاصله بین نخواستن و نتوانستن، قافیه را باخته است و از این منظر در حالت تدافعی روزافزونی قراردارد، اما این باخت استراتژیک هنوز به معنی باخت تاکتیکی نیست.