گفت و گو با محمدرضا شالگونی و تقی روزبه در چشم اندازها: چپ و جنگ اکراین، ریشه ها، رویکردها وپیامدهای
بین المللی آن
گفت و گو با محمدرضا شالگونی و تقی روزبه در چشم اندازها: چپ و جنگ اکراین، ریشه ها، رویکردها وپیامدهای
بین المللی آن
گفت و گو با محمدرضا شالگونی و تقی روزبه : بازسازی چپ از چه راهی وچگونه پیش میرود؟
گفتگوی هفته: پیرامون بحران شورش واگنر و پی آمدها و نیز پیرامون عواملی که موجب شده رژیم بر دامنه سرکوب خود بیافزاید....
برآمدچپ اجتماعی و نگرانی مشترک!
نگاهی به
مناظرهی موسی غنینژاد و علی علیزاده
اخیرا
دستگاه تبلیغاتی رژیم و از جمله صدا و سیما مبادرت به برگزاری مناظره پرسروصدائی بین
یک لیبرال ضدچپ و شبه «الهیاتی» با یک دلقک رسوا بنام علی علیزاده کرد که تم اصلی
آن از جانب موسی غنی نژاد بهچالشکشیدن گفتمان چپ بود و علیزاده هم در این نمایش
نقش باصطلاح برند (قلابی) چپ را برعهده داشت!.
براستی هدف دستگاه تبلیغاتی رژیم از ترتیب دادن چنین نمایشاتی در شرایط کنونی چیست؟ ماشین تبلیغاتی رژیم از برگزاری چنین مناظرهای بین یک مدافع سرسخت «لیبرالیسم» و اقتصادآزاد و مدافع خصوصی سازی و مخالف مداخله دولت درامور«اقتصاد» با عنصرسرسپرده ای به عنوان حامی سرسخت مداخله دولت، بهدنبال چیست؟. دوگانهسازیهای کاذب و تقلیل مقوله گفتمان چپ به مخالفت و موافقت با دخالت دولت در اقتصاد با چه هدفی صورت می گیرد؟.
چشم اندازها: جدایی خونین درکومله ،حمله به مجاهدین ودلایل وزمینه های آن ، اکراین وادامه جنگ وبحران
گفتگو: افشاگری یک کارگزار و خدای دهه ۶۰، میزگرد سعید افشار با منیره برادران، همایون ایوانی و تقی روزبه
افشاگری یک کارگزار و خدای دهه ۶۰. میزگرد سعید افشار با منیره برادران و همایون ایوانی و تقی روزبه
در اهمیت تلاش هرچه گسترده تر برای توقف گیوتین کشتاررژیم، و این که چگونه بحران اوکراین واردفازجدیدی می شود و در همین رابطه نگاهی به هشدارکسینجر درموردخطر جنگ جهانی سوم
چشم اندازها: اهداف میانجیگری عمان ، تشدید سرکوب زنان و اعترافات مرتضوی رئیس سابق زندان اوین
با ریزش آیادی و عناصررژیم چه کنیم؟:
مواجهه اصولی با ریزش عناصرمهم حاکمیت و اعترافها!
اخیرا افشاگریهای یک مقام سابق دستگاه سرکوب که مسئولیتی چون ریاست
زندان و از جمله اوین را، آنهم در کشتارهای دهه ۶۰ را در کارنامه خود داشته
است، و مجادلاتی که حول شیوه برخورد با وی از جانب شرکت کنندگان در کلاب هاوس
صورت گرفت، باردیگر چگونگی برخورداصولی با این نوع عناصر را مطرح ساخت.
واقعیت آن است که ریزش کارچرخانان و ایادی سرکوب و شکنجه و زندان گرچه هنوز گسترده نیست، و آنچه هم هست بیشتر از عناصرقدیمی و دوره های قبل هستند تا اکنون، اما بهرحال از نشانه ها و جوانههای ریزش حاکمیت محسوب می شوند که می توانند راه را برای ریزشهای بیشتر هموارکنند. از همین رو برخوردسنجیده و اصولی با این روند که هم اصول و هم جنبه های تاکتیک و عملی را مدنظرقراربدهد، و منجر به عادی سازی جنایت از یکسو و منجمدکردن ریزش از سوی دیگر نگردد اهمیت زیادی دارد. نکات زیر در این باره حائز اهمیت هستند:
هدف رژیم از ترتیب یک نمایش: مناظره موسی غنی نژاد (به عنوان مدافع لیبرالیسم ) و دلقک سرسپرده ای به نام علی علیزاده؟ و نقدی بر ادعاهای غنی نژاد
پیشنهادی برای همراهی مردان ایرانی در اعتراض به حجاب اجباری (باهدف یک نافرمانی سراسری)
این پیشنهاد را در ذیل مقاله ای تحت عنوان همراهی مردان ایرانی در اعتراض به ججاب ایرانی نگاشتم و اینک می بینیم که پیشهادکمپین کارت قرمز* حول رفراندوم مردمی توسط شبکه همیاری حول دمکراسی در ایران ارائه شده است.... بنظرم این جور ابتکارات درکنارانقلاب و اشکال اصلی مبارزه بشرط آن که در برابرآن قرارنگیرند، و البته مبتنی بر یک بسترعینی باشند می توانند برای دامن زدن به کارزارمقاومت و تقویت صفوف جنبش مفیدباشند. این که آیا در شرایط کنونی مساله رفراندوم مردمی چنین جاذبه و بستری دارد یا نه قابل بحث است. اما به نظرم مساله دامن زدن به مخالفت با حجاب توسط اکثریت حامعه اعم از زنان و مردان در شرایطی که رژیم تمام هم و غم خود را برای بازپس گیری دست آوردخیزش زن زندگی آزادی گذاشته است تاکتیک مناسبی است که می تواند بخشی از پاسخ به تهاجم رژیم و مساله روز باشد...
چماق «قانون» و «قانون» چماق
گفتگو:
پیرامون وضعیت آشفته رژیم و اعتصاب معلمان و نقدی به رویکرد محس حکیمی در باره منشور آزادی، رفاه، برابری
بهای زنده ماندن، و چشم فروبستن ایرج مصداقی به شکنجههای ساواک!
در پی انتشارمقاله ای پیرامون ارزیابی از مسافرت رضاپهلوی به اسرائیل، تحت عنوان « هم پیاز را خورد و هم چوپ را»*، آقای ایرج مصداقی به خشم و فغان آمده* و بجای نقدمحتوای نوشته که در هفت محور به آن پرداخته بودم، ترجیح داده است که با حاشیه پردازی و نقل دست و پا شکسته ماجرای محاصره شدن من و احمدرضائی و کشته شدن ایشان ودستگیری و بازجوئی و زنده من را دستمایه بهرهبرداری برای کمرنگ کردن و روسفیدنمودن ساواک و شکنجههای نظام پیشین کند!. البته این واقعیت دارد که در آن زمان خشونت ساواک چنان بود که در آن شرایط کمتر کسی امکان داشت در وضعیت و مسئولیت مشابه من در سازمانهای اصلی آن زمان ( و در اینجا مشخصا سازمان مجاهدین) شانس زنده ماندن داشته باشد،
گفتگو: پیرامون ویژگی های ماهه مه امسال در ایران و منشورها و نیز نگاهی به بحران اپوزیسیون در خارج کشور....
چندکلمه در پاسخ به آقای ف. م. سخن*
یکم، دون کیشوت پیچاره آدم ساده و پاکدلی بود و نه خود نما آنگونه که شما تصورکرده اید. مشکل بزرگش دوگانگی و شکاف بزرگ بین واقعیت عینی و تصورذهنی و راست انگاری آن و نحوه زیستی مطابق آن بوده است. او با همین پاکدلی به جنگ آسیابهای بادی می رفت. تصورشما در مورددولت اسرائیل نسبت به تمامیت ارضی ایران و شکاف بین واقعیت واین ذهنیت و جدی انگاری آن، به تعبیری و فقط به تعبیری مصداق همان بوده است که البته هم چنان آن تصور را در همین نوشته خود هم، چون یک فرض محال قلمداد میکنید.
هم پیاز را خورد و هم چوب را!
هنوزمستی دستاوردهای رضاپهلوی از سفررسمی به اسرائیل و آنهمه هیاهو برسرهیچ، از سروی نپریده بود که لحظه خماری فرارسید!: این در نوع خود سابقه نداشت و برای اولین باربود که از درخواست رسمی ۳۲ نماینده مجلس اسرائیل در تعرض به «تمامیت» ارضی ایران پرده برداری می شد!.آنهم درست پس ازاتمام دیدار و در حالی که باصطلاح مرکب آن هنوز خشک نشده بود.