معمای تضاد قدرت برساخته و قدرت برسازنده در انقلاب چیست وچگونه میتواند حل شود؟
معمای تضاد قدرت برساخته و قدرت برسازنده در انقلاب چیست وچگونه میتواند حل شود؟
آیا معمای پرسش بزرگ و بی پاسخ پیرامون کشتارکرمان حل میشود؟
نه بهاعدام! زنده باد مقاومت پرشکوه و درخشان زنان زندانی !
به کجامی رویم؟
حملات بی گداررژیم به همسایگان خود، و بحران سرمایه داری و نگرانی از تهدیدهوش مصنوعی در مجمع داووسپرسش بهکجا می رویم راجع بهحملههای موشکی رژیم ایران به کشورهای همسایه، و نیز مجمع جهانی اقتصاد در داووس است. در این گفتگو، علاوه بر نقدتوهم هژمونی گری رژیم بر منطقه، به تحولات بدخیم جاری در عرصه جهانی و شنیده شدن صدای پای فاشیسم و تهدیدات هوش مصنوعی و چگونگی برخورداصولی به آن با توجه به آنچه در داووس می گذرد نیزپرداختهایم. مطلب کوتاه زیرچکیده ای است از موضوع نخست. تقی روزبه
وقتی رژیم ناپرهیزی کرده و بی گدار به آب میزند!
پیآمدهای موشک پراکنی و شاخ و شونه کشیدن رژیم به کشورهای همسایه و نزدیک خود چندان غیرمترتبه نبود. بدیهی بود که پاکستان هسته ای اجازه این نوع تحقیررا برنمیتابید. حتی عراق متحدنزدیکش آنهم درشرایطی که بلوک نردیک به ایران و حشدالشعبی در مسندقدرت قراردارند و شعاربیرون کردن نیروهای آمریکا را ولو بهزبان مطرح می کنند آن را تحمل نخواهدکرد. احساس قدرت نمائی و فرافکنی ناشی از درهم شکسته شدن اقتدارش در پی کشتاربیامان کرمان در سالگردترورقاسم سلیمانی و تلفاتی که در بلوچستان متحمل شد چنان بود که نتوانست گامی جلوتر از نوک دماغش را به بیند. البته حمله به سوریه هم برای دولت آنجا تحقیرآمیز است که جای خود دارد. اکنون اتحادیه عرب هم در پی اعتراض شدیدعراق به رژیم در صددمحکومیت ایران و دفاع از عراق برآمدهاست. اینک عراق از متحدنزدیک خود به سازمان ملل هم شکایت برده است. ادعای نسبت دادن حمله به اربیل در حالی که اپوزیسیون خود در آن منطقه هدف گرفته است و کشتن عدهای غیرنظامی کرد نیز بسی مضحک است. وقتی که کسی مدعی است موشک هایش به خاک اسرائیل می رسند، توسل به چنین اقداماتی بیانگرآن است که جرئت بکارگرفتن آن را بدلایل گوناگون ندارد. اساسا وقتی خامنه ای مفت گو، اقدامهای حوثی ها درحمله به کشتی ها در دریای سرخ را مصداق واقعی جهادبی سبیل اله می داند و از آن دفاع همهجانبه می کند معلوم نیست که چرا خود را از مشارکت مستقیم در چنین فیض عظیمی محروم می کند و به لنگش کنید بسنده می کند. باتوجه به پی آمدهای این گونه ناپرهیزی ها و بلندپروازیها و احساس قلدریها، می توان گفت که رژیم ایران عملا دارد بدست خود بافتههایش در منطقه را پنبه می کند. کوربینی و خودزنی و پنبه کردن باصطلاح دستاوردها، اکنون به بخشی اجتناب ناپذیر از عملکردحاکمیت تبدیل شده است. چندی پیش بود که سخنگوی سپاه پاسداران مدعی شد که طوفان الاقصی در انتقام از ترور قاسم سلیمانی صورت گرفت که بلافاصله با بیانیه اعتراضی حماس مواجه شد که ناگزیر شدند خودمقامات و سرداران به سرعت آن را پس گرفته و رفع و رجوع کنند..... اعمال ژاندارمی ایران بر منطقه در حکومت اسلامی نمی توانست و نمی تواند چیزی بیش از نسخه کمیک ژاندارمی دوره قبل از خود بر منطقه نباشد.... قلدری رژیم در منطقه می تواند مسیرگسترش جنگ در خاورمیانه را هموارترکند. متن کامل گفتگو:
نگاهی کوتاه به دواقعه مهم: حمله سپاه به قلمروسه کشورمنطقه و قطعنامه پارلمان اروپا پیرامون جنگ غزه و تهاجم اسرائیل:
الف- وقتی رژیم ناپرهیزی کرده و بی گدار به آب میزند!
پیآمدهای موشک پراکنی و شاخ و شونه کشیدن رژیم به کشورهای همسایه و نزدیک خود چندان غیرمترتبه نبود. بدیهی بود که پاکستان هسته ای اجازه این نوع تحقیررا برنمیتابید. حتی عراق متحدنزدیکش آنهم درشرایطی که بلوک نردیک به ایران و حشدالشعبی در مسندقدرت قراردارند و شعاربیرون کردن نیروهای آمریکا را ولو بهزبان مطرح می کنند آن را تحمل نخواهدکرد. احساس قدرت نمائی و فرافکنی ناشی از درهم شکسته شدن اقتدارش در پی کشتاربیامان کرمان در سالگردترورقاسم سلیمانی و تلفاتی که در بلوچستان متحمل شد چنان بود که نتوانست گامی جلوتر از نوک دماغش را به بیند. البته حمله به سوریه هم برای دولت آنجا تحقیرآمیز است که جای خود دارد. اکنون اتحادیه عرب هم در پی اعتراض شدیدعراق به رژیم در صددمحکومیت ایران و دفاع از عراق برآمدهاست. اینک عراق از متحدنزدیک خود به سازمان ملل هم شکایت برده است. ادعای نسبت دادن حمله به اربیل در حالی که اپوزیسیون خود در آن منطقه هدف گرفته است و کشتن عدهای غیرنظامی کرد نیز بسی مضحک است. وقتی که کسی مدعی است موشک هایش به خاک اسرائیل می رسند، توسل به چنین اقداماتی بیانگرآن است که جرئت بکارگرفتن آن را بدلایل گوناگون ندارد. اساسا وقتی خامنه ای مفت گو، اقدامهای حوثی ها درحمله به کشتی ها در دریای سرخ را مصداق واقعی جهادبی سبیل اله می داند و از آن دفاع همهجانبه می کند معلوم نیست که چرا خود را از مشارکت مستقیم در چنین فیض عظیمی محروم می کند و به لنگش کنید بسنده می کند. باتوجه به پی آمدهای این گونه ناپرهیزی ها و بلندپروازیها و احساس قلدریها، می توان گفت که رژیم ایران عملا دارد بدست خود بافتههایش در منطقه را پنبه می کند. کوربینی و خودزنی و پنبه کردن باصطلاح دستاوردها، اکنون به بخشی اجتناب ناپذیر از عملکردحاکمیت تبدیل شده است. چندی پیش بود که سخنگوی سپاه پاسداران مدعی شد که طوفان الاقصی در انتقام از ترور قاسم سلیمانی صورت گرفت که بلافاصله با بیانیه اعتراضی حماس مواجه شد که ناگزیر شدند خودمقامات و سرداران به سرعت آن را پس گرفته و رفع و رجوع کنند..... اعمال ژاندارمی ایران بر منطقه در حکومت اسلامی نمی توانست و نمی تواند چیزی بیش از نسخه کمیک ژاندارمی دوره قبل از خود بر منطقه نباشد.... قلدری رژیم در منطقه می تواند مسیرگسترش جنگ در خاورمیانه را هموارترکند
ماندن و جنگیدن و شهر را ساختن. پای تعهدها ایستادن، مبارزه برای مطالبات مردمی «برای...» فارغ از این نوع حسابگری ها که بهجیب کسی و کدام رسته چپ و راست واریزبشود یا نشود و فارغ از این که آرزوی هوای پاک به کدامیک از ریهها ریخته شود ... درهمآمیختگی وطن با مردمش، و اینکه وطن با مردمش معنامند می شود و علیه هرگونه جداسازی و بیگانه سازی آندو از هم.... این ها از جمله پیامهایی هستند که در این فضای گرک و میش و تهدیدها و عربده کشی حاکمان بگوش می رسند. کثرت میلیونی دیدارکنندگان این ترانه بیانگر وجود شعلههای آتشی است که همچنان در پشت خاکسترآماده زبانه کشیدن است. .... https://www.youtube.com/watch?v=foe2kJpaA64&t=2135s
نظرسنجی ها حکایت از حدود شرکت ۸٪ (درشهرهای بزرگ) در شوی انتخاباتی رژیم داردکه حاکمان را به لحاظ به نمایش گذاشتن فقدان پایگاه اجتماعی در انظارعمومی بویژه جهان به وحشت افکنده است. چنانکه خامنه ای دم بدم از وظیفه شرکت در انتخابات سخن گفته و عدم شرکت رامخالفت با نظام و اسلام دانسته است. حامیان و رسانههای رژیم ازشرکت گسترده مردم به عنوان بیمه کردن کشور (بخوانید صاحبان قدرت) در برابرتهدیدات دشمنان نام می برند. در ادبیات سیاسی رژیم و حامیانش کلیدواژه «انتخابات» باصطلاح قهرانتخاباتی و چگونگی درهم شکستن آن است. از همین رو شروع به کاربردانواع ترفندها برای جذب لایههای باصطلاح خاکستری و قلقلک دادن اصلاح طلبان کرده اند. برای جنبش مردم ایران تحریم و بایکوت گسترده و سراسری به منزله پیروزی در یک نبرد میان پرده ای در متن یک نبرددبزرگ و درحال تعمیق است که از ۹۶ تا ۱۴۰۱ و خیزش زن زندگی آزادی و تاکنون برای درهم شکستن نظام حاکم جریان داشته است. از همین رو درهم شکستن ترفندهای رژیم برای باصطلاح داغ کردن تنورانتصابات و به نمایش گذاشتن انزوای پرشکوهش درکنارنبردهای دیگر کلا در خدمت تقویت جنبش سراسری است... نباید اجازه دادکه رژیم فضا را غبارآلودکرده و مسیرپیشروی خیزش را آشفته کند. شکست بزرگ رژیم در باصطلاح بسیج انتخاباتی می تواند در متن انباشت بحران ها و بن بست، بستری برای حرکت بزرگ و سراسری علیه نظام فراهم سازد...
گفتگو پیرامون دو موضوع کشتارکرمان و فرافکنی رژیم و رمز و راز فساد و رانت و غارت و اختلاس در حکومت اسلامی
نگاهی به برخی رویداداهای مهم به مناسبت چرخش سال: بخش نخست، خاورمیانه و فلسطین
چشم اندازها: فاجعه کشتار مردم در کرمان ، تروریسم و امنیت وحکومت اسلامی
پیرامون تشدید سرکوب رژیم، جایزه صلح نوبل و حاشیههای آن و ارزیابی آخرین تحولات جنگ و کشتار در غزه
بیانیه 9 فعال سیاسی -مدنی در داخل کشور: بدعت جدید؟ مثبت، منفی یا مشروط؟
گفت وگو: اجلاس اقلیمی سازمان ملل، نتایج و ارزیابی ها، آیا راه حلی برای بحران وجود دارد
سرزیرشدن بحرانهای همزمان در منطقه وجهان و تمرکز یک جانبه رسانهها به آن ها، عملا برخی از مهم ترین مسائل سرنوشت ساز ازجمله بحران اقلیمی و زیست محیطی را بزیرسایه برده است. بحرانی که هم اکنون هم با مرگ «خاموش» میلیونها نفرهمراه است و خطررسیدن به نقطه بازگشت ناپذیرآن را تهدید می کند و درعین حال محل منازعه گسترده ای حول رویکردهای سرمایه دارانه و ضدسرمایه دارانه است و شمارزیادی از تنش ها هم از عوارض ثانوی آن محسوب می شوند
۱۶ آذر و جنبش دانشجوئی تحت سرکوب حداکثری
ما با انباشت بحران های همزمان مواجهیم. تعدد بحران ها و تمرکز حول برخی از آن ها عملا موجب شده است که برخی دیگر ولو آنکه بسیارمهم هم باشند نادیده گرفته شوند که البته تبعاتی منفی در رشد موزون جنبش دارد. از آن نوع هستند بحران زیست محیطی در مقیاس جهانی و روزدانشجو و ۱۶ آذر در مقیاس ایران. ما باید بتوانیم درشرایط انباشت بحرانها به همه مهمترین آن ها به پردازیم آنهم از منظر نگاه رادیکال و جنبشهای چپ و پیشرو که طبعا در مدیاهای بزرگ از این زاویهها مطرح نمی شوند. در این برنامه به دو موضوع فوق و اهمیت آن ها پرداختهایم. درمورد موضوع نخست علاوه برچالشهای بزرگ موجود در نشست کاپ ۲۸ و نیز تلاشی که سرمایه داری تحت عنوان گذار به اقتصادسبز و تجدیدپذیر و یا اقتصادچرخشی در برابراقتصادمصرفی مطرح می کنند. سپس تا حدی به ریشه های های آن پرداخته شده. در مورد جنبش دانشجوئی هم با اشاره به سرکوب حداکثری دانشگاه ها و قرق کردن و مصادره کردن آن توسط حاکمان وبا درنگی بر وضعیت بغرنج و تدافعی کنونی، نگاهی به راههای برون رفت از آن با استفاده از رویکردخوددانشجویان پرداخته ایم:
فقرگفتمان و سلاح تخریب
تداوم سریال پرویزثابتی، این بار با کارگردانی شاهین نجفی و دلقکی دیگر!
گویا سریال پرویزثابتی ادامه داراست و این بار شاهین نجفی با کسی که او را «شاعرو نویسنده و فلفسه دان» خوانده نه فقط مدعی هستند که ادعای شکنجه ساواک توسط جریانهای چپ روایت سازی دروغ و غیرواقعی است و مطلقا چنین چیزی حداقل اثبات نشده است (البته همراه با تناقضاتی که درهمین رابطه ناخواسته ابراز می دارند) و درهمین ارتباط با وقاحتی بیمانند و به نمایش گذاشتن چندتا باصطلاح سندنخنماشده پیرامون چپ ها و هنرمندان، دقیقا به همان شیوه ساواک و ساواما والبته بسی رقت انگیزتر و حتی منحط تر از آنها گوی سبقت را از شیوههای آشنای ساواک و جمهوری اسلامی ربودهاند. آنچه را که بهردلیل خودثابتی و با کارگردانی منوتو نخواست و نتوانست پیرامون چپ ها تا این اندازه دریده و شرم آور بزبان بیاورد حالا از زبان اینتهی شدگان بیان می شود. اما نقطه ثقل پروپاگاندای این مهارپاره کردگان، کانون نویسندگان است که حقا در این عرصه بدون هیچ مبالغهای نقش بهترین و صمیمی ترین متحد و همکار حکومت اسلامی را بازی می کنند. ناگفته نماند که هدف و آماج اصلی آنها باصطلاح شست وشوی مغزنسل های جدید و جوان است که چه بسا ذهنیتی از تاریخ گذشته و سرکوبهای وحشیانه ساواک نداشته باشند. آنها هم چنین مشغول تغذیه گرایشهای شبه فاشیستی سلطنت طلبان به مددمدیاهستند. بنظر می رسد که باهمه ناشی گریها و اجرای نازل و تهوع آورشویشان، ماموریت تازهای باشد که در پی آفتابی شدن پرویزثابتی باین حضرات محول شده باشد. روشن است که رسالت اصلی پروپاگاندای آن ها علیه چپ و هرچیز و نهاد و شخصی باشد که بنظرشان رنگ و بوئی از چپ داشته باشد. آن ها فکر می کنند که بهرحال رژیم کنونی یا رفتنی است یا کنارآمدنی، و به تصورشان ازهمین حالا باید علیه چپ ها واندیشه های آن ها که طبعا در زندانها و دانشگاهها و کارگران و معلمان و زنان و دگرجنس و مردمان تحت ستم مضاعف نفوذ دارند و بیانیه ها و کنشگری این مجامع مؤید آن است، شمیشر را از رو بست!
براستی وقتی که یک مدعی هنر در کسوت «مقام امنیتی» بهروی صحنه می رود چقدر چندش آور میشود!
سناریوی مقام امنیتی و اهداف او ، وظیفه نیروی چپ و ترقیخواه در این رابطه کدامند؟