استراتژی سیاست بین المللی حکومت اسلامی در تنگنا،آیا رژیم توان و ظرفیت تغییر سیاستهای کلان را دارد؟
استراتژی سیاست بین المللی حکومت اسلامی در تنگنا،آیا رژیم توان و ظرفیت تغییر سیاستهای کلان را دارد؟
پدران و پسران. پدران دیکتاتور و پسران جاهطلب....موضوع گفتگو با تقی روزبه و مهرداد درویش پور
پیروزی ترامپ برای مردمان ایران و خاورمیانه به چه معناست؟ رویکرد چپ و راست در قبال آن
یک پیروزی مهم برای جنبش صلح و «ابرقدرت افکارعمومی»!
صدورحکم جلب نتانیاهو و وزیردفاع سابق توسط دادگاه کیفری دیوان لاهه، با تیترجنایت جنگی و جنایت علیه بشریت، به لحاظ نمادین و بعدسیاسی بسیارمهم است و پیروزی مهمی برای کشورهایی که آن را در خواست کردند و نیر جنبش صلح محسوب میشود و واکنشهای خشمالودهم حاکی از آن است. و اینک صدورحکم جلب علیرغم اعتراض اسرائیل و ادعای عدم صلاحیت آن توسط اسرائیل وحامیان آن بویژه دولت آمریکا و ایرادانواع فشارها و تهدیدهای پشت پرده و علنی حتی افشاگریهای «جنسی» علیه کریمخان، نهایتا دستورجلب و اجرائی شدن آن توسط تیمی از دادستانهای دادگاه تاییدشد. و همانطور که جوزف بورل مسئول ساست خارجی اتحادیه اروپا گفته است اجرای این حکم برای کشورهای اتحادیه اروپا الزامی است. ناگفته نماند که آمریکا و اسرائیل عضواین پیمان نیستند. اما کشورهای اروپائی عموما از مبتکران این دادگاه و حامیان آن بوده اند. بهمین دلیل نادیده گرفتن آنها بخصوص برای کشورهای مهم این اتحادیه آسان نیست. و همانطورکه پوتین جرئت نمی کند که به خیلی کشورهای اروپایی سفرکند نتانیاهوهم باید محتاط باشد. این حکم در کنار مصوبات گروه ۲۰ درموردجنگ غزه و اسرائیل علیرغم میل آمریکا، مبنی برخواست صلح فوری و بدون قید و شرط در غزه و عدم ممانعت از ارسال کمکهای بین المللی .. و علیرغم نظربایدن که مدعی بود مسئولیت ادامه جنگ با حماس است و اسرائیل از خود دفاع می کند ..... جملگی بیانگر پیروزیهایی برای «ابرقدرت افکارعمومی» و جنبش صلح محسوب می شود. گرچه هنوز نه پیروزی قاطع و تعیین کننده، اما بهرحال گامی الهام بخش در مسیرآن. و البته بیش از هرکسی این دولت ایالات متحده آمریکا است که به موقعیت جهانی و هژمونی متزلزل و تضعیف شده خود چوب حراج میزند. چنانکه یک باردیگر این تنهایی و انزوای مطلق درمخالفت با صلح فوری در اجلاس اخیر شورای امنیت به روی صحنه آمد. تمام
شأن نزول دوپینگ مجددرضاپهلوی و چرخه باطلاستبداد!
رضاپهلوی، بازهم بوی کباب شنید و اعلام آمادگی خود را برای هدایت و رهبری دوران گذاراعلام داشت!. البته اعلامآمادگیایشان بیسابقه نبوده و اگر دچارالزایمرسیاسی نشده باشیم بارها در طی چندین دهه گذشته به صورگوناگون اتفاق افتاده است .با این همه گویا شامه ایشان به این نوع « بوی کباب» شنیدن به نحوی افراطی شرطی شده و وقت و بیوقت به سراغش میآید. چنانکه در گذشته نیز بارها همین رایحه را استشمام کرده و حبابی هم هواکرده اما از بدحادثه زود ترکیده و معلوم شده که بیگدار به آب زده است. اما ظاهرا این بار مطمئنتر بنظر میرسد و گویا توشه ای هم از تجربههای گذشته اندوخته است که طبق آن یک مدعی (خودخوانده) رهبری نباید ساده لوحیکرده و رهبری و قدرت را با کسی تقسیم کند. این، یکی از درسهایی بودکه کسانی چون «امیرطاهریها» در ترکیدن تجربه منشور موسوم بهمهسا بهاو یادآورشدند. گرچه او اکنون این درس را فراگرفته است و رأسا فیل را هوا کرده است، اما این بهتنهایی برای اعلام آماده باش برای انجام رسالت وموفقیت کافی نیست. باید دید که آیا واقعا بوی کباب شنیده است یا این بار بیگدار بهآب زده است. در دورقبلی با سودای سوارشدن برموج خیزش بزرگ مردمی در داخل کشور و سرهم بندی یک منشور و ائتلافی برمدارآن و کسب رهبری از این طریق و البته جلب قدرتهای خارج دست به یک قماربزرگ و دوپینگ سیاسی زد که البته برای او جز باخت آوردهای نداشت. ولی پرسش این است که اکنون با امید بهچه چیزی باردگر دست به دوپیینگ زده است؟
گفتگو: بازهم پیرامون پیامدهای پیروزی ترامپ برای امریکا و جهان و وظایف چپ
پیامدهای پیروزی ترامپ در جهان وایران چیست، وظایف جنبش چپ دراین باره کدام است
تحلیلی از ریشههای بحران سرمایه داری و بازتاب آن در ایالات متحده و پی آمدها
برآمدترامپ و ترامپیسم، تهدیدها و فرصتها؟ آیا ترامپیسم یک حباب است یا مفری پایدار
برای سرمایه داری بحران زده؟
در نگاهی
اجمالی مهمترین علل شکست حزب دموکرات و پیروزی ترامپ را می توان در عوامل
زیرجستجوکرد: ۱-جامعه
آمریکا بطورکلی صرفنظر از اینکه بهوضوح بدانند که چه میخواهند و محتوای آن چه
هست، از وضعیت موجو ناراضی بوده خواهان تغییر سیستم فرسوده و کسالت آورحاکم بر
کشور هستند. نظرسنجی های متعددی این نارضایتی و گرایش عمومی را نشان داده است.
۲- پوزیسیون
و حزب حامی دولت حاکم نه با سخنانشان بلکه بیشتر با اعمال و بیلانشان قضاوت می
شوند. در مورد اپوزیسیون این معادله عموما برعکس است و بیشتر با شعار ها و ادعاهایشان
قضاوت می شوند.
۳- در چنین وضعیتی حزب دموکرات و هریس باهمه وعده ها و اصلاحاتی که ترامپ هیچکدام آنها را وعده نداد نتوانستند بدلیل همان چسنبدگی اشان به قدرت نماد تغییرباشند و اساسا از همان لحظه نخست در وضعیت دفاعی یعنی تمرکز بر افشاء و شخصیت و تمایلات و خطرناک بودن ترامپ از منظر همان رویکردهای خود پرداختند. و حال آن که ترامپ در حالت تهاجم علیه واشنگتن نشینان و دستگاه فاسددولت و دادن وعدههای نجات بخشی چون صلح و دفع جنگ جهانی همراه با اعاده عظمت آمریکا و اخراج مهاجران غیرقانونی و دیوارکشی فیزیکی و اقتصادی (تعرفه ها) در برابرواردات و رونق بخشیدن به صنایح ورشکسته داخلی و غیره مشغول بود و آنها را با زبان ساده و پوپولیستی و حتی فاشیستی مطرح می کرد. در حالی که هریس حتی حاضر نشد و جرئت نکرد برای جلب آراء حیاتی مسلمانان عرب تبار آمریکائی در برخی ایالتهای چرخشی در افرایش فشار به اسرائیل کلامی بر زبان بیاورد. این براستی یک کاتاستروف واقعی بود که در چنین لحظههای خطیری ، چگونه او برای ترامپ با آن سابقه فراموش نشدنیاش در مورد بحران فلسطین و اسرائیل، فرصت فراهم کرد تا به این اعراب و مسلمانان وعده صلح و پایان جنگ بدهد و در پیام خود هم از حمایت مسلمانان تشکرکند!. این که بخشی از این مسلمانان برای تنبیه حزب دموکرات در مورد فاجعه جنگ به ترامپ متوسل شدند براستی عبرت آموزاست. در حقیقت سیاست های حزب دمکرات در کلیت خویش (بویژه در وجه داخلی و سیاست خارجی و جنگ طلبانه اش) یک پارادوکس است که نافی یکدیگر و موجب سرخوردگی بسیاری از حامیان و بهره برداری هوشیارانه ترامپ از آنها شد.
بحران انتخاباتی در آمریکا، بحران سرمایه داری و تعرض نئوفاشیسم و نقش نیروهای پیشرو
۱- دوقطبی شدن بی سابقه جامعه آمریکا: هیچ گاه جامعه آمریکا بین دو گرایش و رویکرد متفاوت حزبی تا این اندازه تقسیم شده و دو قطبی نبوده است. از همین رو رقابت بین دو حزب اصلی در آمریکا بشدت فشرده بوده و نزدیکی آراء عملا سرنوشت انتخابات را به یک قماربزرگ بردوباخت و غیرقابل پیشبینی تبدیل کرده است که چه بسا با بالا و پائین رفتن چند ده هزار رأی تعیین سرنوشت بشود. لاجرم هم غیرقابل پیشبینی بوده و هم جامعه ای اشباع شده از رقابت و بالقوه مستعدفوران تنشهای فزاینده. چنان که ترامپ از هم اکنون آژیر ادعای پیروزی قطعی و هشدارنسبت به تقلب را کشیده و بایدن هم بارها به عدم تمکین ترامپ به نتیجه انتخابات و حتی خطر جنگ داخلی اشاره کرده است. اخیرا جان بولتن هم که خود یک جمهوری خواه تندرو بشمار می رود در گفتگوئی از عدم پذیرش نتیجه انتخابات توسط ترامپ در صورتی که برنده نشود سخن گفته است.
تشدید بحرانها واعدامها دردولت وفاق، آخرین روز کارزار ترامپ -هریس وانتظارات و پیامدها
در پاسخ به دو انتقاد از یادداشت از چهمی ترسند « به مناسبت ترورسنوار:
از چه می ترسند؟
تصمیم ارتش اسرائیل درباره ویران کردن کامل خانه ای که یحیی السنوار در آن کشته شد (شبکه ۱۴ اسرائیل) درحالی که تبلیغات سرسام آور ضدتروریستی شان گوش فلک را کرده است، و خودهمان کارها را حق به جانب و با ضریب و ابعادی صد و چه بسا هزاران برابر انجام میدهند، پرسش این است که براستی امحاء نشانهها برای چه؟ آنها از چه چیزی میهراسند و تلاش میکنند که آن را پنهان سازند؟. درک درونمایه این نوع رفتارمتناقض نما به سهم خود میتواند نوری بر تاریکخانه تبلیغات یک سویه آنها بتاباند: قبل از هرچیزی بدان دلیل که آنها در قالب فاتحان و زورمندان تاریخ، میل مفرطی دارند که حقیقت را آنگونه که دوست دارند نشان بدهند و در این میان بخش بزر گی از آن را پنهان سازند. این گونه حقیقت نمائی و روایت سازی از تاریخ برای آن ها از نیمه شروع می شود. در رفتارشناسیآنها از این نمونه ها کم نیستند. چنان که ۱۱ سپتامبرآمریکا یک نمونه دیگر و البته متفاوتی از همین گونه روایتگری بود. در آن زمان اوباما وقتی در یورشی بن لادن را کشت، در اتاق سیاست کاخ سفید تصمیم گرفتند برای آن که مباداجسد وی زیارتگاه خیل پیروانش بشود، آن را به دریا بیافکنند تا طعمه ماهیان شود و به گفته اوباما اثری از وی نماند تاکسانی هوس نکنند حول مزارش طواف کنند.
آغاز شمارش معکوس جنگ اسرائیل ورژیم اسلامی،رویکرد نیروی چپ وترقیخواه ؟
رژیم اسلامی در ابر بحرانهای کنونی ودر شرایط جنگی، وظفیه نیروی چپ و ترقیخواه چیست؟
گفتگو: ریشههای جنگ در خاورمیانه چیست، و آینده چگونه خواهد بود؟
چرا انتخابات امریکا برای ما اهمیت دارد، تفاوت ترامپ یا هریس، درچیست؟