Saturday, June 19, 2021

جنایت کار با پای خود به «میدان» است! به استقبالش بشتابیم!

جنایتکار با پای خود به «میدان» آمده است! به استقبالش  بشتابیم!

 رئیسی و نقض قواعدبدیهی حکمرانی!                                                                                                     

معمولا نظام های مستبد و جنایتکار اگر یک جو عقل داشته باشند، سعی می کنند جنایت و یویژه نمادهای رسواکننده آن را خود از جلوی صحنه دور کرده و مشمول مرورزمان نمایند تا لااقل از این طریق حافظه تاریخی جامعه بخصوص نسل های تازه  و نهادهای ناظرحقوق بشر را فعال نکنند و ا ین درحالی است که رئیسی  هم چون پرونده زنده جنایات رژیم صحنه گردان سیاست رژیم ایران شده است. با این همه وضعیت رژیم جمهوری اسلامی برخلاف عقلانیت و قواعدبدبهی اصحاب قدرت است.  در حقیقت بحران و ناتوانی از بازتولیداقتدار خود حتی در زمینه تولیدکادرهای لازم و وفادار به خود، قابل اطمینان و امتحان پس داده بویژه با تجربه منفی که در موردبرکشیدن احمدی نژاد داشته اند چنان است که رژیم دستخوش بی اعتمادی و نگران از هر ریسمان سفید و سیاه، ناگزیرشده  که اثن قواعدبدیهی باصطلاح حکمرانی را نقض کند و کسی را به عنوان رئیس جمهور برکشد که اگر هیچ خاصتی  در گشودن گره های بحران های انباشته شده نداشته باشد، اما این خاصیت را دارد که به عنوان نمادی از جنایت علیه بشریت با استانداردهای بین المللی، با دوختن جنایت های  گذشته و حال به یکدیگر بویژه فعال کردن حافظه تاریخی جامعه و  نسل های جدید حساسیت نهادهای حقوق بشرجهانی را یکجا به روی صحنه آورد. 

در حقیقت  او برخلاف تصورخام خیالانه رژیم نه نقطه قوت که چشم اسفندیاررژیم است و این رژیم است که با یکسان انگاری کارآمدی در کشتار و حکمرانی بخودشلیک کرده است. بحران عمومی بازتولیدقدرت مهمترین ویژگی بحرانی است که کل پارادایم اسلام سیاسی را به مرز گندیدگی کامل کنونی کشانده و در تمامی تلاش های رژیم  ردپای این بحران اتوریته مشهوداست. در همین رابطه تلاش مذبوحانه سیستم برای تولیداقتدار از جمله برکشیدن رئیسی با عزم تصرف قوه مجریه و همه قوا یکجا بدست یک باند و زیرسلطه مستقیم هسته مرکزی قدرت، بدون خودزنی و تقیسم اندام خود بر ۲ ممکن نبود. خودخوارگی مصداقی از همان بحران عمومی بازتولید است که هم چون خوره ای به جان رژیم افتاده و به گونه ای گزینه فرار از مرگ را به گزینه استقبال از آن تبدیل کرده است.... پرتاب خود از مداری به مداری تنگتر و خفه کننده تر خود نوعی فروپاشی بدست خویش است. این تقدیری است که تحولات جامعه و جنبش های اعتراضی با بسط دامنه کنشگری در خارج از بساط و

 چارچوب نظام، گریزی از آن نیست. آن چه را که خامنه ای اقتدار می داند و می نامد، در حقیقت در ذات خود چیزی جز ضداقتدارنیست و این پارادوکس همان چیزی است که جام شیشه ای حیات ننگین رژیم را بر زمین خواهد کوبید! 

*-  عفو بین‌الملل خواستار پیگرد کیفری ابراهیم رئیسی به اتهام ارتکاب جنایت علیه بشریت شد

https://per.euronews.com/2021/06/19/iran-elex-amnesty-raisi-must-be-investigated-for-crimes-against-humanity

آیا این لقمه بزرگ در گلوی رژیم گیرخواهد کرد؟

 ارقام و آراء را چنان بالا و پائین کرده اند که با شمارش۱۰٪ باقیمانده آراء رقم باصطلاح شرکت کنندگان را حول و حوش ۵۰٪ برسانندو به خیال خودشان انگ رئیس جمهور اقلیت بودن اصول گرایان و ذوب شدگان ولایت  را از پیشانی نظام پاک کنند.

برزگترین بازنده و رسوای این نمایش، قاطبه اصلاح طلبان بودند که نشان دادند بودونبودشان برای مردم بالسویه است و خدمات خالصانه اشان به نظام و داغ کردن تتورانتخابات در بزنگاهی حساس از یادها نخواهد رفت. آن ها  چگونه می توانستند در شرایطی که خامنه ای رای دادن را واجب عینی خوانده و حتی رای سفید را حرام اعلام کرده، با نشستن در خانه که تقریبا بهترین کنشگری آن ها می توانست باشد فعل حرام مرتکب شوند و با انگ آن بخواهند سیاست ورزی کنند!تقریبا همتی بدون حمایت آن ها نیز حول و حوش همین دومیلیون رای را می ‌آورد. آنان در واقع با این کارشان دست به یک خودکشی سیاسی (اصلاح طلب-گیت) فراموش نشدنی زدند. بدرقه پرشکوه اصلاح طلبان بدست خودشان به گورستان تاریخ براستی تماشائی و بیان ورشکستی بازیگرانی است که دورانشان تمام شده و  خودحاضر به پذیرش آن نیستند...  

پرسش مهم این است که آیا نظام این بار برخلاف دوره برکشیدن احمدی نژاد قادر خواهد بود لقمه قبلا در گلو گیرکرده تحت عنوان دولت اسلامی را قورت بدهد یا در گلویش گیرخواهدکرد؟

 اکنون خودهسته مرکزی قدرت راسا واردمیدان شده و سییل مستقیم مردم و حنبش هاست که باید با بحران های انباشته شده و تودرتو دست و پنجه نرم کند و با حذف حاشیه های مانور مستقیما پاسخگویشان باشد. گرچه  رژیم در چنان وضعیت پیسی قرارگرفته که رئیسی شاه مهره عبور از بحران انتقال به دوره پساخامنه ای محسوب می شود، که امتیازاصلی اش خلوص و ذوب شدگی اش به نظام و رهبری است.  در نزدهسته مرکزی قدرت گذار از بحران و ورودبه دوره پساخامنه ای فی الواقع از تصرف سنگرقوه مجریه و انحصارهمه قوا بدست یک باندفرادست در ساختارقدرت می گذرد، اما محتملا در این خیز و تهاجم شکننده و حبابین و دوپینگ شده چه بسا هم رئیسی به عنوان رئیس جمهور بسوزد و هم به عنوان یکی از عناصرمحدودداشتن شانس رهبری. ضمن آن که چنین گذاری از یکسو با خودخوارگی و خودزنی و خون ریزی همراه بوده و از سوی دیگر با حجیم شدن و درهم تنیدگی ابربحران های که چهل سال حل نشده باقی مانده اند و با ابعادجدیدی سربلندکرده اند...

حالا این جامعه رخم خورده و شدیدا زیرفشارسنگین ایران است و کنشگران و ما همگی که باید با دریافت دقیق اوضاع و شرایط نوین  ونفس تازه کردن در فضای قطب بندی های جدید جامعه و آرایش های آن از یکسو  و تاسیس دوره دوم ولایت فقیه (که خود گام دوم و  پیروزی میدان بر سیاست و تاسیس یک «دولت مقتدرو کارآمد و جهادی»  با نیم نگاهی به مدل چین و سودای یک جهش اقتصادی می نامد و چالش های نفس گیر پیشاروی آن،  مشغل مبارزه را شعله ورترسازیم.

https://www.irna.ir/news/84374132/


No comments: