Thursday, March 20, 2025

وضعیت حساس و شکننده کنونی و و گزینه‌های رژیم

 رؤس بحث: شکست‌های استراتژیک در ۶ محوراصلی، بن بست به عنوان مهم ترین ویژگی لحظه کنونی، دو راهی پیشاروی رژیم: یا سازش و یا تشدیدبی سابقه فشارهای اقتصادی و نظامی، آن چه که ترامپ  با دوگانه یا توافق جدید یا بمب! مطرح ساخته است (که حربه اصلی اش سیاست گرسنگی دادن و احیانا ضربات کوتاه و کوبنده نظامی)، تهدیدها و فرصت‌های نهفته در وضعیت، دوره انتقالی و به وضعیت جدید، صورت بندی معادله توازن قوا در وضعیت‌ موجود، قرارگرفتن رژیم درحالت تدافعی علیرغم تاکتیک‌‌های تهاجمی‌اش در سرکوب داخلی . اما باوجود‌آن در مجموع وضعیت تدافعی بویژه با سرایت شکاف‌های درونی سیستم به بخش‌های  تندرو و اصول گرایان و صفوف حامیان هسته سخت قدرت، وضعیت تدافعی خود را به رژیم تحمیل می‌کند. بنابراین خودآگاهی به آن برای تدارک و تنظیم آرایش نیروی جامعه و جنبش‌های اجتماعی و مطالباتی درتناسب با وضعیت انتقالی، برای راندن حاکمیت به وضعیت کامل تدافعی و گذار به دوره پسانظام اهمیت روزافزونی پیدامی‌کند.  

بطورکلی مساله ایران عبور از چرخه استبدادتاریخی و برقراری عدالت اجتماعی است. بدیهی است که عبور از این چرخه معیوب مستلزم حفظ تمرکزاصلی مبارزه بر استبدادحاکم از یکسو- و یک جنبش سراسری و همسو علیه آن، و مبارزه ضدهژمونیک-ایجابی با دیگر رویکردهای مدافع استبداد از سوی دیگر است.  

ما، قدرت مردم وجنبش‌‌های اجتماعی-مطالباتی باید آرایش بروز‌خود را  در متن چنین دوره انتقالی شکل دهیم. قدرت مردم و قطب سوم باید  بتواند با پرکردن خلا ناشی از عقب‌نشینی ناگزیر رژیم مانع از تداوم و بازگشت چرخه معیوب استبداد با پشتیبانی قدرت‌های خارجی  گردد. و بدانیم که نقش تعیین کننده خود مردم هستند و دیگران نیز به آن‌ها دخیل بسته اند و در صدد جهت دادن و نافذکردن گفتمان و اهداف خویش به مددصنعت تبلیغات و مدیاهای پرسروصدای خودهستند. در ادامه این بحث، پاسخ به یک پرسش انتقادی نیز ضمیه است   


  




در پاسخ به یک پرسش انتقادی: بادرود خدمت هرسه بزرگوار دربرابری وآزادی وعدالت خواهی شما هیچ جای شک وتردید نیست ام
 بزرگواران این فضیلت بزرگ وآرزوی ستمدیدگان وبشردوستان وبرابری خواهان درکجا تحقق پیداکرد؟

دوست گرامی با تشکر از پرسش انتقادی شما: ۱- عدالت و آزادی و دموکراسی بیشتر و عمیق تر خواست‌هایی هستند که همواره وجود داشته اند و دولت‌ها مشروعیت خود را اساسا از جامعه و از آن‌ها می گیرند. اما در عمل با نفوذ و برتری قوای طبقاتی بسود ثروتمندان با هزاران ترفند دولت و دموکراسی در خدمت آن‌ها قرارمی گیرند. بنابراین راهی جز تقویت توانمندی استثمارشوندگان و سرکوب شوندگان نیست. و تا مادامی‌که خودآن‌ها به این بلوغ نرسند، کسی نمی تواند به آن‌ها اهداکند. نکته دوم سیرتاریخ است که در این عرصه با افت و خیز ها و نسبت‌های متفاوت مواجه است که محصول همان مبارزه و کشاکش‌های متضاد است. نکته سوم اگر زورمندان می توانستند و بتوانند واقعا جامعه را بدون بحران و پایدار وهمراه باتوسعه اداره کنند، شاید می شد گفت که روال جهان چنین است، اما واقعیت آن است که نمی توانند و لاجرم جهان و جامعه بشتری وارد بحران های عدیده و چه بسا پرتگاه های خطرناک و وجودی می شود که بناگزیر برای تداوم زندگی به نحو مطلوب، ضرورت تغییر ریل حرکت به اشکال نوینی مطرح می شود. از جنگ جهانی اول ودوم و... بگذریم، شاهدیم که از قضا امروز بشر باردیگر وارد باتلاق بحران بزرگ و برآمده از نظم کنونی و حاکم شده است. بنابراین بشر و تمدن او برای بقاء‌هم شده باید بفکر تغییرریل باشد. علاوه براین‌ها در تجربه زیسته همین جهان کنونی هم تفاوت‌ها وجود دارند و الگوهایی چون کشورهای اسکاندیناوی و شاخص های خوشبختی به ما می گویند رضایت وخوشبتخی در جوامع بالنبسه عادلانه و برخوردار از خدمات و روابط اجتماعی قوی و حمایتی رتبه بالاتری از خوشبختی را کسب می کنند و کشورهایی چون آمریکا و یا کشورهای بزرگ اروپایی رتبه های ضعیف تری دارند. اگرشیوه علمی راستی آزمایی را به پذیریم آنگاه با تشدید خطربازگشت ناپذیرشدن طبیعت با تخریب آن توسط تمدن کنونی و با افزایش گازهای گلخانه ای و درجه حرارت بدست انسان و خطر انقراض و نابودی اکوسیستم‌ها و تصرف و تهی شدن کامل محتوای دموکراسی تواسط میلیاردرها و تشدید شکاف‌های عظیم طبقاتی ( و ظهروتریلیونرها و لویاتان‌های دیجیتال) ، اولویت الزامات زندگی پایدار را به ما یادآور می شوند. بنابرانی هیچ گاه تاکید براین اصول و مبارزه برای آن‌ها نمی تواند متوقف شود. موفق باشید. تقی روزبه
R@taghiroozbeh307

https://www.youtube.com/watch?v=Qnkq8biCAHw&t=385s



No comments: