تصمیمات جدید اتاق وضعیت کاخ سفید و تحولات برق آسا!
پس از حمله ا یران و نشست فوقالعاده اتاق بحران ، ترامپ ترمز را کشید!. آیا این یک نیش ترمز است یا ترمز کامل؟
در شرایطی که حمله آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هسته ایران و اینک واکنش تهران،نسخه دوم حمله به عینالاسدپس از ترور قاسم سلیمانی بود، بحران را وارد فازجدیدی کرد. حمله به ایران با خطر گسترش بحران به منطقه و حتی به گفته گوترش دبیرکل سازمان ملل تهدید صلح و امنیت جهانی را به عنوان یک خطرجدی مطرح کرد. درشرایطی که ترامپ با یک اقدام غیرمتعارف سیاسی بی گدار به آب زد و از رژیم چنج دفاع کرد ( بدون آنکه واقعا یک ارزیابی دقیقی از مساله مهم توانائی و عدم توانی واقعی رژیم تصور روشنی داشته باشد) وارد قمار بزرگی شد. البته که تمامی کاسبان جنگ در شاخه اپوزیسیون راست را سورپرایز و سر مست کرد و آنها با دمشان شروع به بشکن زدن کردند. بطوری که رضاپهلوی سرپا نشناخته، از تو یک اشاره از ما دویدن، بخصوص پس از دیدارش با اهالی کنگره، آماده دادن فراخوان قیام در آینده نزدیک شد و به مردم (یا خیل مریدان خود) گفت که خود را آماده لحظه قریب الوقوق قیام کنند. با اعلام رژیم چنج اوضاع به سرعت دگرگون شد. ۲۴ ساعت بیشتر نکشید که ناگزیرشد پایش را از روی گازبرداشته و روی ترمزبگذارد و همه را با این چرخش برقآسای خود مات و مبهوت نماید. او حتی شعار زنده باد مردم ایران و اسرائیل و صلح داد و در رویای سودای خویش صلح و جایزه نوبل را یکجا نصیب خود کرد!. البته پیشتر جسته وگریخته گزارشاتی از منابع مختلف از جمله دولت اسرائیل درز می کرد که اسرائیل تن به جنگ فرسایشی- یعنی به تاکتیک حکومت اسلامی جنگ نامتقارنی که از دیرگاه به آن علاقمند بود، تن نخواهدداد و فشارهای سنگینی برکشورکوچک اسرائیل که همواره به جنگ های برق آسا و پیروزیهای ضربتی عادت داشته وارد خواهد آورد. اما این ها تنها جوانبی از عوامل دخیل در این رویداد بودند. پیشتر درگفتگوهای خود تقریبا از ۸ چالش بزرگ پیشاروی ترامپ در ورودبه جنگ سخن گفتم که بنظر می رسداکثرآن عوامل هم فعال شده بودند. ازجمله یکی از آن ها افکارعمومی آمریکا بود
که طبق نظرسنجیها کلا با ورود به جنگهای فرسایشی در جهان و منطقه مخالف است. حتی نظر سنجی پس ازحمله به ایران با نشان دادن این که محبوبیت ترامپ به کمترین میزان خود رسیده با رویکردی منفی و ناخوشایند بالای ۸۰ در صدآمریکائی ها مواجه شد. دور زدن قانون اساسی بویژه اگر این جنگ طول بکشد، و شکست انتخابات میان دوره ا ی و غیره و خیانت به گاما و مخالفت کشورهای اروپایی که از مذاکره بیرون گذاشته شده بوند و
و شماری دیگر از عوامل مهم دیگری که خارج از حوصله این نوشته است. اما سوای آن چندعامل مهم و اثرگذاردیگری درهمین فرصت کوتاه شروع جنگ به میان آمدند که بنظر می رسد نقش مهمی در آن داشته باشند:
نخست مخالفت اروپا و مکرون از رفتار یک جانبه گرای آمریکا و اسرائیل در نقض آشکارمقررات بین المللی و خطراشاعه هستهای است. اما مهم تر از آن آنچه که این مخالفتها را تشدید کرد همان سیاست رژیم چنج بودکه با مخالفت اروپائیها و کشورهای دیگر با تغییرحکومت از طریق مداخله نظامی (تجربه عراق و ....) توسط یک قدرت زورمند بود. خطر وقوع بحران در تنگه هرمز، که گلوگاه اصلی صدورنفت جهانی و بحران در کشورهای نفتی و خریداران نفت و افزایش شدید قیمت آن بر دامنه نگرانی قدرتهای غربی افزود. علاوه بر آن عکس العمل رژیم ایران و مجلس آن در تصویب قوانینی پیرامون قطع همکاری با آژانس هسته ای و ممانعت از بازرسیهای آن و حذف دوریینها و حتی مطرح شدن جدی فرایند خروج از ن پی تی که به معنی تشدید هرچه بیشتر بحران هستهای بود، بیش از پیش امکان ورود رژیم به فاز خطرتسلیح هستهای را برجسته کرد.
اما حتی سیرمنفی اوضاع ـبرخلاف اهداف جنگ و حمله- به سمت تهدیدها و وخامت بیشتر تغییر جهت داد.
دبیرکل در جلسه اضطراری شور ای امنیت سازمان ملل به شکل نگرانکننده و بالحنی شدید از بهخطر افتادن صلح جهانی سخن گفت، وحمله را محکوم کرد، اما به موازات آن نشانههای نگران کننده دیگری هم در صحنه ٰژئوپلتیک حهانی مشهود شد:
نخست سخنان عچیب و تهدیدآمیر مدودوف بود دال بر این که کشورهایی حاضرند به ایران کلاهک هسته ای بدهند ( برای نصب دموشکهای خود). این تهدید و سخن چنان زلزلهای ایجاد کرد که ترامپ بلافاصله توئئت زد ـ در شبکه خاص خود- که آیا درست شنیده است؟، بازی با N چه معنایی دارد؟
اما ماجرا چه بود. سفرعراقچی به مسکو در این برهه زمانی ورود آمریکابه جنگ دارای اهمیت ویژه بود که هنوز ابعاد پشت پرده آن فاش نشده است. اما جوهز قضیه آن است که با اعلام سیاست رژیم چنچ توسط ترامپ بحران ناشی از جنگ اسرائیل و آمریکا به فازجدیدی پرش کرد: در مرزهای حساس روسیه، بوی تغییریک نظام و نصب یک حکومت دست نشانده آمریکائی به مشام رسید. امری که روسیه و پوتین به لحاظ استراتژیک هرگز حاضر به پذیرش آن نیستند و حتی میدانیم که پوتین حاضرشده است به خاطرآن در اوکراین وارد جنگ شود (پیشرو ی ناتو و آمریکا به سوی مسکو و حذف و جابجایی خطوط حائل نفوذ در پشت مرزهایش با کشوری که پیمان راهبردی باآن دارد. ایران برای روسیه به شکل تاریخی شاید اهمیتی اگر نه بیشتر که معادل اوکراین داشته باشد. از همین به نقل از سخنگوی کرملین، پوتین در ملاقات با عراقچی بلافاصله اعلام کرد که آماده ارائه پیشنهاد صلح به ایران و اسرائیل است (که طبعا در موافقت با عراقچی صورت گرفته بود) و اگر این امر پیش نرود، از این عبارت بسیارمهم و پرمعنا استفاده شده بود که از آن پس (یعنی اگر رد شود) رابطهاش با ایران براساس برطرف کردن نیازهای آن خواهدبود.
نکته نگران کننده مهم دیگری هم به میان آمد که منجر به آن شدکه در مجموعه خود ترامپ به سرعت برق معلق بزند و خود باصطلاح ابتکارعمل را بدست گیرد:
پس از حمله بع تاسیسات فوردو وقتی ترامپ سرمست از پیروزی و برخ کشیدن اقتدار آمریکا که با فاصله بسیار از همه جهان تجهیزات کشنده نظامی بی نظیری دارد که دیگران بسیارعقب ترهستند. او با ستایش ارتش قهرمان آمریکا ( که با ۱۲۵ هواپیما برای بمباران سه موسسه هسته ای وارد فضای ایران شدند که پیشتر اسرائیل آسمانی ایمن را برای آنها فراهم کرده بود). او بلافاصله با پایان ماموریت ظاهرا ۲ ۵ دقیقه بمباران چنان سخنان پر طمقراقی بر زبان راند که گویی ناپلئون دارد پیرامون فتح قاره اروپا بر زبان می راند! از موفقیت کامل و نابودی صددرصدی تاسیسات هسته ای و از بین بردن توان غنی سازی و هسته ای رژیم ایران لااقل برای سالیان بسیارطولانی لاف زد. اما جالب است که بلافاصله مقامات پنتاگون محترمانه ابراز کردند که برای ارزیابی از نتیجه دقیق عملیات به ۲۴ تا ۴۸ زمان احتیاج دارند. بنظر می رسد که در پی این ارزیابی معلوم شده است که به احتمال زیاد، حکومت اسلامی اورانیوم غنی سازی شده خود را عمدتا پیش ازحمله جایجا کرده باشد (لاقل شک در باره آن وجود دارد). حتی همزمان نتانیاهو هم ابراز نظرکرد که نمی دانیم واقعا که ایران قبل از حملات منابع اصلی را تخلیه کرده بودیا نه؟!. ترامپ البته از خدشه وارد کردن به پیروزی کامل و درخشان وتاریخی خود خشمگین شده و آن تردیدها را ردکرده است. اما مساله آن است که در وضعیت پیشآمده، چه بسا زمنیهها و دستاویزهای لازم برای رژیم زخمی و خشمگین ایران، که سالیان طولانی است که از حربه غنی سازی بالا و پرحجم به عنوان بازدارندگی بهره می گرفته است، اکنون از هرلحاظ شرایط برای تن سپردن به وسوسه چیدن این میوه ممنوعه فراهم شده است. او که گروسی، رئیس آژانس را متهم به همکاری با اسرئیل و آمریکا کرده است و حتی علیه آن و همکاریش با اسرائیل و آمریکا و ترویکا به سازمان ملل شکایت کرده است، پس از بمباران در مسیرحذف کامل نظارت آژانس و و حتی چه بسا خروج از ن پی تی قرارگرفته است. و اینک بیش از پیش اهمیت بازدارندگی آن را درک کرده است و دیگر هیچ منطق و دلیلی موجه که دستش را به سوی این میوه منوعه دراز نکند وجود ندارد. در واقع رژیم در مورد هسته ای هم آش را نخورد و هم دهانش سوخته.( در قیاس با کره شمالی ). او تاوان تمکینش به نظارت آژایس را که ۲۵٪ کل باززسیهای آن را شامل می شده با حمله نظامی و جنگ پرداخته است.
گفته اند که بالاتر از سیاهی رنگی نیست. وقتی بهاو حمله شده و دارد. آش نخورده و دهان سوخته یعنی دارد تاوان ادعاهایی را می دهد در شرایطی که هنوز ندارد. بطوری ک حتی چه آژانس و چه بویژه جامعه اطلاعاتی آمریکا ادعای حرکت به سمت ساختن سلاح هسته ای را ردکرده اند و ترامپ گفته که این نهاد و این خانم رئیس ( بخشی از همان دولت عمیقی که او بهآن ها اعتمادنداشته و در پی تضعیف آنها بوده است) پرت می گوید و با تکیه به روایتی جعلی و ساختگی خود و اسرائیل، بهمانند ادعای داشتن سلاحهای کشنده و پنهان در زمان صدام حسین که مستمسک حمله به عراق گشت و از قضا از سوی خود ترامپ بکرات مورد انتقادها قرار می گرفت، اینک توسط خوددقیقا به همان شکل با روایتی جعل شده در برابر چشمان جهان تکرا ر می شود که گوش ترامپ به هیچ چون وجرائی پیرامون آن بدهکار نبود.
بهرصورت خطر غیرقابل کنترل شدن رژیم رخمی در تولید سلاح هستهای و خطر ورود جنگ به فاز منطقه ای و چه بسا جهانی با توجه به حساسیت و اهمیت ژئواستراتژیک و ژئوپلتیک جهانی ایران که می تواند جنگهای منطقه ای و نیابتی را به تسری به درون قطبهای جهانی دارای سلاح هسته ای بکشاند، ترامپ و مشاورانش را به احتیاط واداشته است. ضمن عوامل دیگری که در سطور بالا به آنها اشاره شد و از جمله مخالفت بخش مهمی از کشورها و افکارعمومی جهانی به خطر مشتعل شدن جنگ و بحران هو خطر حاکم شدن قانون جنگل برجهانی و براساس زور بیشتر و نیز خطر اشاعه هسته ای..... کلا ترامپ را وادار ساخت که دست یه یک عقب نشینی بزند. گرچه درچه پایایداری آن هنوز معلوم نیست و چه بسا دارای پی آمدهای منفی برای وجهه ترامپ در حوزه های مختلف داشته باشد.
*- بر اساس آخرین خبر ایران موافقت خود را با آتش بس اعلام داشت و ضمنا مدودوف در پی سخنان ترامپ نسبت به سخنان او گفت که او نگفته است که روسیه می دهد که عضو آژانس هست و حق این کار را ندارد، بلکه اشاره اش به دیگر کشورها بوده است.
No comments:
Post a Comment