Thursday, June 05, 2025

نقدی فشرده بریک گفتگو

                                     نقدی فشرده بریک گفتگو*

۱- آقای سعید رهنما دراین گفتگو در راستای «زدن خرافه‌های نظری و برنامه ای چپ سنتی و رادیکال» که دچاربحران است و سوق دادن آن به سوسیال دموکراسی(و سوسیال-لیبرالیسم) که سال‌هاست به آن اهتمام می ورزند کاملا موفق بودند. در اصل آن چه را که مدتهاست وجود داشت به شکل عریان به روی صحنه آوردند.

۲- واقعیت آن است که راه کارگر در پی بحران مرتبط با گرایشات درونی خود و عدم تحمل آن به عنوان یک سازمان چندگرایشی در برابرمدافعان سازمان یک گرایشی، عملا به دو جریان و سه گرایش تقسیم شد. یکی گرایش آقای شالگونی که خود را مدافع دموکراسی و مجلس موسسان می داند، گرایش دوم به شوراها ونظام شورائی و نفی مجلس مؤسسان باوردارد و گرایش سوم هم معطوف به چپ اجتماعی در برابر چپ معطوف به قدرت و دولت محوربود. 

۳- آقای شالگونی تمامی پاسخ‌های خود را با والله شروع کردند که بیانگرآن است که تا چه حد به واژه تکانی و سکولاریستی‌کردن زبان خود نیازدارند.

۴- در این گفتگوها کلا پنبه اصول و مبانی اساسی مارکسیسم مارکس زده شد: پنبه اصل زوال دولت و هدف درهم شکستن ماشین دولت (باتفسیرو تقلیل آن به یک درک فاناتیک و کلنگی کردن دولت)، مساله جداکردن کامل رهایی اجتماعی و رهایی سیاسی مارکس که اولی به آینده های دور و ناکجاآباد تعلق دارد (عملابه‌نوعی اتوپیا) و دومی دستورکارجهان اکنون ماست . جایگزین کردن سازش طبقاتی به جای مبارزه طبقاتی.

۵- عدم درک دموکراسی هم‌چون پدیده‌ای اجتماعی (مرتبط با زندگی اجتماعی) و تاریخمند و درحال تعمیق از یکسوو عدم تقلیل آن به یک قدرت مشرف برجامعه و بی‌توجهی به مصادره آن توسط بورژوازی و مسخ و تهی کردن آن از سوی دیگر. بطوری که امروزه با پیوندتنگاتنگ سرمایه‌های هیولاوش و دولت، بحران دموکراسی به یک معضل بزرگ تبدیل شده است. د راین گفتگو حتی یک کلمه از دموکراسی مستقیم و رادیکال صحت نشد. دموکراسی به عنوان امرفراطبقاتی بورژوائی و غیربورژوائی ندارد. گفته شد که چپ و طبقه کارگر به «دموکراسی» با همان معنای بورژوازی برای پروردن خودنیازدارد و از طریق آن می تواند به چپ و دارای پایه اجتماعی و تصرف قدرت نائل شود (البته نقیض آن از طریق تجربه سوسیال دموکراسی و سوسیالیسم دولتی پیشاروی ماست).  

نکات متعدددیگری چون آشفتگی درصورت بندی ائتلاف و همکاری با طبقات و گرایش‌های دیگرو درک آشفته از مفهوم دولت و کارکرد آن و نیز در ک از مفهوم «گفتمان» و فقدان نقد برگسست‌های اجتماعی این جریان‌ها (و فرقه شدنشان) و فقدان درکی منسجم از بازسازی و الزامات آن نیز وجود دارد که نقدآن‌ها خارج از حوصله این یادداشت است.  

در حقیقت و صرفنظر از نیات و ادعاها و برخی تعارف‌ها، این نوع بازسازی چپ چیزی جز بازسازی آن در بساط بورژوازی وابزارها و الزامات آن و واقع بین شدن و رئال پولتیک شدن (اعم از بازار و سرمایه گذاری و غیره ) ولاجرم تکرار مدل‌های تجربه شده و ورشکسته شده پیشینی و یا بقایای کنونی آن نیست. پاسخ‌ها به معضلات جملگی از زاویه سوسیال دموکراسی (ولیبرال سوسیالیستی ) به بحران «چپ» بود.  بازسازی در راستای انطباق دادن خود به الزامات نظام سرمایه داری و ایفاء نقش چپ آن، که قبلا توسط سوسیال‌ دموکرات‌ها و سوسیال لیبرال‌ها آزموده شده است.  ورود از این زاویه به بازسازی، خروجی اش همین رویکردی است که در این دیار می تواند پایانی تلخ و تراژیک-کمیک برای این بخش از چپ سنتی داشته باشد.  

*-  دیالوگ سعید رهنما و محمدرضا شالگونی درباره راه‌ بردها و راه‌ کارهای چپ سوسیالیست.. بازسازی گفتمان چپ

  https://www.youtube.com/watch?v=V2FgFtzlPL8&t=27s

 

 

No comments: