مبارزه علیه بهره کشی یا برای بهبود بهره وری؟
نگاهی به گفتگوی دوتن ازفعالین سندیکای شرکت واحد وعباس عبدی*
تقی روزبه taghi_roozbeh@yahoo.com
دراین گفتگو تأکید فعالین کارگری اساسا بر"تشکل مستقل کارگری" است، بدون توجه به هدف ضداستثماری آن،وتأکیدعباس عبدی نیزاساسا برشفاف ساختن جهت گیری وماهیت هدف مورد نظرخود است تا تشکل.درنزد او روشن کردن هدف وجهت گیری اهمیت بیشتری نسبت به خود تشکل دارد: وقتی هدف ازمبارزه علیه استثمارسرمایه داری به مبارزه علیه نارسائی های نظام سرمایه ودرشرایط اخص ما علیه پائین بودن بهره وری ونوع ساختاراقتصادی،به مثابه منشأ درجه اول همه مشکلات تقلیل پیداکند،هدفی که اودراین گفتگودنبال می کند،آن گاه شعار تشکل مستقل کارگری امر قابل تحملی می شودوحتا به عنوان نیاز ضروری برای مقابله با پائین بودن بهره وری-بخوانید تشدید نرخ استثمار کارگران- ونیز بعنوان مؤتلفی درمبارزه علیه جناح رقیب،موردتصدیق هم قرارمی گیرد.درواقع جدائی تشکل ازمضمون وهدف های راهبردی همواره زمینه رخنه بورژوازی درمیان کارگران را فراهم آورده است.کارگران اگرازهمان اول بپذیرند که مبارزه آن ها درچهارچوب مبارزه برای بهبوددستمزدوشرایط بردگی کارصورت می گیرد،درواقع بردگی مزدی خود را پذیرفته اند، امری که خود درتحلیل نهائی نشأت گرفته ازتصدیق نظم موجود واز تقسیم جامعه به جامعه مدنی ودولت سیاسی وقراردادن عرصه اقتصاد ومالکیت درزمره قلمروخصوصی وجامعه باصطلاح مدنی است.
ازسوی دیگرچنان که می دانیم مدت هاست که سؤالاتی هم چون معنا وماهیت تشکل های کارگری،رابطه آن با مبارزه ضدسرمایه داری واین که آیا دفاع از شعارتشکل مستقل- بطورعام-فارغ ازماهیت واهدافش واین که درخدمت کدامین هدف وجهت گیری باشد،به تنهائی می تواند تضمین کننده منافع طبقه کارگر باشدیا آن که بدلیل خصلت عام ومسکوت ماندن رابطه اش با هدف می تواند مورد بهره برداری بورژوازی قراربگیرد،ازجمله مسائل وچالش هائی هستند که دربین فعالان کارگری مطرح شده اند وتاکنون نیز هزاران صفحه مطلب حول آن ها به نگارش درآمده است. درکناراین مباحثات،خیره شده به واقعیت مبارزه طبقاتی هم اکنون جاری،گاهی بیش ازده ها مطلب می تواند روشنائی لازم را به بسیاری ازابهامات موجود وکمک به برطرف ساختن آن ها بیافکند.درواقع مبارزه نظری همواره باید بتواند معنا ومبنای وجودی خود را درپهنه مبارزات هم اکنون موجود نشان داده وبیان انکشاف و اوضاع واحوال آن باشد وگرنه هنوزاسیرگرداب بحث های تجریدی و فرقه ای بوده ومباحثات خصلت آئینی واسکولاستیک پیدا خواهندکرد.
نگاه به گفتگوی عباس عبدی با ابراهیم مددی وداود رضوی ازفعالان سندیکائی شرکت واحدازهمین منظریعنی بررسی جایگاه سیاست درمبارزات جاری-طبقاتی ومیزان صحت وسقم خودبسندگی مفاهیم مطرح شده دربالا دارای اهمیت است:
این گفتگوکه توسط دانش آموختگان تحکیم وحدت وبا واسطه گری آن ها ترتیب داده شده است،قبل ازهرچیزپوست اندازی وماهیت عملکرداین تشکل دانشجوئی را درروند تبدیل شدن به تشکل هم طراز با لیبرالیسم به نمایش می گذارد.دراینجا دیگرحتا ادای سوسیال دموکراسی بی رمق ِادعائی ی هم به چشم نمی خورد.وهمین مسأله افشاء هرچه بیشترمواضع این جریان درفازجدید دگردیسی خود به مثابه تسمه نقاله لبیرال ها را درراستای انزوای نئولیبرالیسم وطنی، به مثابه یکی ازعرصه های مهم مبارزه طبقاتی-سیاسی برای نیروهای چپ ومدافعان برپاکردن جامعه عاری ازشکاف واستثمارطبقاتی خاطرنشان می سازد.
دیگرآن که،این گونه تلاش ها ازیکسو نشاندهده اهمیت روزافزون جنبش کارگران و زحمتکشان است که دیگرحتا لیبرال ها نیز نمی توانند آن را نادیده بگیرند وبدیهی است برای کنترل وسمت وسوداد به آن.
سه دیگر آن که گفتگوی عباس عبدی نشان می دهد که او بعنوان نماینده هوشیارلیبرال ها هدف وجهت گیری مشخصی برای قالب گیری جنبش طبقه کارگررا دنبال می کند. آن ها برای نیل به این هدف خود بویژه آن بخش ها وعناصری ازجنبش طبقه کارگر را مطمح نظرخویش قرارمی دهند که حامل زمینه های مناسبی برای اعمال چنین نفوذی هستند.
هدف اصلی عبدی دراین گفتگو،جا انداختن این ایده واهی درمیان کارگران است که گویا علت اصلی همه دشواری ها ومصائب طبقه کارگرقبل ازهرچیزبه نحوه ساخت اقتصادی کشورمربوط می شود که موجب پائین بودن بهره وری ولاجرم منشأ هرگونه فقروفلاکت کارگران است.گوئی که افزایش بهره وری نه به معنای تشدید استثماروشکاف طبقاتی بیشتر بلکه به معنای تخصیص ارزش افزوده جدید به کارگران است!بزعم او افزایش بهره وری،هدف مشترک ومحورهمکاری ومبارزه مشترک کارگران وکارفرمایان را تشکیل می دهد و بهمین دلیل این سؤال کاملااندیشیده شده لیبرال ها را دربرابر ابراهیم مددی قرارمی دهد:
"علت پایین بودن دستمزد را چگونه تحلیل میكنید. آیا كارفرما در حال استثمار كارگر است یا این كه خیر. البته بسیاری معتقد به این تحلیل هستند كه ساخت اقتصادی ما موجب بهرهوری پایین است و این همهچیز را پایین میآورد.از حقوق كارگر تا سود كارخانه و... تحت تاثیر همین مسئله هستند. به نظر شما كدام یك از این 2 عامل،مسئله مهمتری تلقی میشود؛دستمزد پایین یا ساخت اقتصاد و نظام بهرهوری در ایران؟".
مراد عبدی ازنظام بهره وری و ساخت اقتصادی، دولتی بودن اقتصاد، سوبسید ها و بیمه ها،وقانون کاری است که فاقد جاذبه وانگیزه های لازم برای ترغیب کارفرمایان است.
البته اگرادعای داشتن درد ومشکلات مشترک جابیفتد،آنگاه مبارزه مشترک علیه پائین بودن بهره وری مضمون عینی مناسبی برای همکاری طبقاتی-همکاری کارگران با دوشندگان خود فراهم می کند وآن را جایگزین بالندگی مبارزه طبقاتی می کند.روشن است که کرخت کردن حس مبارزه طبقاتی وادغام وآمیختن آن درمطالبات و"مبارزات بورژوازی لیبرال"،هدف اصلی عبدی و بورژوالیبرالهای حامی وی است.
دراین گفتگو متاسفانه ابراهیم مددی وداوودرضوی بجای دفاع ازمنافع طبقه کارگر بدام ریشه یابی های عبدی برای مشکلات کارگری باهدف جایگزین کردن بهبود بهره وری بجای مبارزه طبقاتی علیه نظام سرمایه داری وطبقه بورژوازی می افتند.ازهمین رو دربرابرسؤال عبدی مبنی براین که "اكنون باید پرسید كه استثمار زمینه فشار بیشتر بركارگر را فراهم میآورد یا توسعه نیافتگی ساخت اقتصادی و تصمیمات غلط"؟ چنین پاسخ می دهند:
مددی:"البته میتوان گفت توسعه نیافتگی اقتصادی تاثیر بسیاری روی متضررشدن كارگر میگذارد. اگر در شرایط اقتصادی دیگری عمل كنیم شاید شرایط بهتری نیز برای كارگران فراهم شود. به عنوان مثال این مسئله میتواند در رابطه با سیاستهای بانكی تاثیرگذار باشد."
عبدی که به دنبال صراحت بیشتری درپاسخ به سؤال خوداست می پرسد، منظورتان این است كه كارفرما هم متضرر میشود؟
مددی: بله. اما عمده فشار همواره روی كارگران است.....
اودرادامه سخن خود،ایجاد تشکل های مستقل را بعنوان اهرم انجام چنین هدفی-جلوگیری ازضررهای ملی- مورد تأکید قرارمی دهد.
عبدی که با دریافت پاسخ فوق گامی به مقصود خود نزدیک ترشده،هم چنان درجستجوی صراحت
یافتن بیشترجهت گیری است:
عبدی: ...در این مسئله كه تشكیلات كارگری میتواند جلوی ضرر را بگیرد شكی نیست. اما سؤال من ناظر برامر دیگری بود.مسئله این است كه آیا فعالیت و تشكیلات كارگری در درجه اول علیه كارفرما است یا علیه سیاستهای غلط اقتصادی. البته بسیاری این 2 را یكی میگیرند كه اشتباه است چرا كه میبینیم بسیاری از صاحبان صنایع هم به این سیستم اقتصادی معترض هستند. از این رو پاسخ به سؤال من در واقع جهتگیری كلی تشكیلات كارگری را نشان میدهد...
همانطورکه ملاحظه می کنید این گفتگو نشان می دهد که برای عبدی بیش ازآن که نفس مستقل بودن تشکل دارای اهمیت باشد،هدف آن تشکل دارای اهمیت است.ازنظراواگر مبارزه علیه استثماربه مبارزه علیه سیاست های غلط اقتصادی تغییرجهت بدهد،آنگاه نگرانی ازتشکل مستقل،یعنی آنچه که مددی ورضوی مورد تأکید قرارمی دهند،دیگرنباید امرنگران کننده ای باشد.بهمین دلیل درپی پاسخ به سخنان رضوی مبنی براین که "در تمام دنیا این بحث را پذیرفتهاند كه یك تشكیلات مستقل كارگری كه بدون دخالت دولت شكل گرفته باشد، میتواند به كارفرما نیز كمك كند. به نظر من نبود تشكیلات مستقل نتیجه چنین وضعی است كه امروز دچار آن هستیم" می گوید:
عبدی: شكی نیست كه امروز كارفرما نیز باید متوجه شده باشد كه در نبود تشكیلات مستقل كارگری متضرر میشود چون این تشكیلات به دنبال تحقق خواستهها و برنامههایی است كه سطح بهرهوری را بالا خواهد برد
وقتی گفتگو به این نقطه می رسد،ظاهرا هردوطرف به توافقی مرضی الطرفین نزدیک شده اند:ازیکسو عبدی درکسوت نماینده آگاه لیبرالها،با جلب توافق مخاطب گفتگو حول هدف وجهت گیری تشکلهای کارگری چاشنی خطر چنین تشکلی را بیرون کشیده است و ازسوی دیگرمددی ورضوی به هدف خود مبنی برپذیرش ایجاد "تشکل مستقل" ازدولت رسیده اند. حالامی توان ازفواید آن صحبت کرد ونمونه همبستگی کارگران وکارفرمایان درچین را مورد سرمشق قرارداد:
رضوی: در صورت تحقق این امر و حضور تشكیلات فراگیر و مستقل، كارگر با آگاهی كار میكند.(بگذریم ازاین که معلوم نیست آقای رضوی این اطمینان را ازکجا آورده است.چون فراوان دیده شده که کارگران با به کف آوردن سلاح تشکل مستقل آن را دوش بدوش کرده و به شلیک هم پرداخته اند!) اما اكنون مشاهده میكنیم كه در بنگاهها و مؤسسات دولتی ما كارگر معتقد است همین كه سر صبح به محل كار خود آمده،خود به خود وظیفهای كه برایش متصور بوده است را انجام داده است.
عبدی: سؤال من در رابطه با این كه مشكل ما در كجاست نیز ناظربر همین بحث بود؛یعنی بیگانگی كارگر با سیستم اقتصادی. البته ممكن است برخی كارگران وضع بهتری به نسبت چین داشته باشند اما آن حس را كه كارگر چینی دارد، كارگر ایرانی ندارد. سرمایهداری هم كه حتی سود میبرد، فاقد چنین حسی است و...
ابراهیممددی: بله. كارگر چینی بهطور آگاهانه به دستمزد پایین راضی است(بله! رضایت به بردگی طاقت فرسا توسط کارگران چین آنهم بطورآگاهانه وداوطلبانه!).چرا؟چون قصد فتح بازار جهانی را دارد. اگر در ایران هم چنین حسی ایجاد شود یقینا مردم ایران و كارگران ما برای تحقق آن مایه خواهند گذاشت(خوشا به حال آینده کارگران ایران اگرچنین حسی پیداکنند!).سابقه چنین امری هم وجود دارد، مثل 8 سال جنگ با عراق. اما اكنون به دلیل برخی برنامه و سیاستهای لرزان فاقد چنین حسی هستیم.
*****
براستی آقای مددی و رضوی درجستجوی دست یابی به کدامین حس هستند؟ حس مبارزه طبقه کارگرعلیه نظام استثمار یا یافتن فصل مشترک با بورژوازی باصطلاح بخش خصوصی برای مبارزه جهت اهداف مشترک؟!
***
یک جمع بندی فشرده:
گفتگوی فوق به عنوان برشی ازیک بحث ناظربرمبارزه طبقاتی هم اکنون جاری چه چپز رانشان می دهد؟:
نشان می دهد :
که اولامبارزه برای تشکل یابی را نمیتوان بطورمصنوعی ازمبارزه برای هدف و جهت گیری کلی مبارزه طبقه کارگرجداکرد.وگرنه راه برای رخنه بورژوازی هموارمی گردد.
که ثانیا این مبارزه صرفا درحوزه های خرد و کوچک مطالبات محلی واولیه محبوس نمانده و درابعاد کلان ِ جهت گیری ها هم مطرح است وبهمین دلیل بورژوازی بیکارنه نشسته و درتلاش است تاازهم اکنون مهرخود را براهداف طبقه کارگر وازجمله ماهیت وچهارچوب عملکرد تشکل های آن ها بکوبد.
وثالثا تاچه حد تصورات والقاءآت بورژوازی درمیان بخشهائی ازکارگران وفعالین آنها درونی شده ومی تواند هم چون افساری برای به بند کشیدن مبارزه طبقاتی عمل بکند
ورابعا تاچه اندازه رهاکردن این عرصه ها وواگذارکردن صحنه عمل به بورژوازی توسط فعالین کارگری ونیروهای چپ می تواند میدان را برای تاخت وتاز بورژوازی هموارکند.واین که چگونه مبارزه طبقاتی علیه بورژوازی درهرلحظه آمیزه ای جدانشدنی ازمؤلفه های اقتصادی وسیاسی ونظری است که لازم است دربسترمبارزه جاری همواره مورد توجه قرارگیرد.
2008-05-15-26-02-87
http://www.taghi-roozbeh.blogspot.com
این گفتگودرسایت کارگری افق روشن وبرخی سایت های دیگردرج گردید.
نگاهی به گفتگوی دوتن ازفعالین سندیکای شرکت واحد وعباس عبدی*
تقی روزبه taghi_roozbeh@yahoo.com
دراین گفتگو تأکید فعالین کارگری اساسا بر"تشکل مستقل کارگری" است، بدون توجه به هدف ضداستثماری آن،وتأکیدعباس عبدی نیزاساسا برشفاف ساختن جهت گیری وماهیت هدف مورد نظرخود است تا تشکل.درنزد او روشن کردن هدف وجهت گیری اهمیت بیشتری نسبت به خود تشکل دارد: وقتی هدف ازمبارزه علیه استثمارسرمایه داری به مبارزه علیه نارسائی های نظام سرمایه ودرشرایط اخص ما علیه پائین بودن بهره وری ونوع ساختاراقتصادی،به مثابه منشأ درجه اول همه مشکلات تقلیل پیداکند،هدفی که اودراین گفتگودنبال می کند،آن گاه شعار تشکل مستقل کارگری امر قابل تحملی می شودوحتا به عنوان نیاز ضروری برای مقابله با پائین بودن بهره وری-بخوانید تشدید نرخ استثمار کارگران- ونیز بعنوان مؤتلفی درمبارزه علیه جناح رقیب،موردتصدیق هم قرارمی گیرد.درواقع جدائی تشکل ازمضمون وهدف های راهبردی همواره زمینه رخنه بورژوازی درمیان کارگران را فراهم آورده است.کارگران اگرازهمان اول بپذیرند که مبارزه آن ها درچهارچوب مبارزه برای بهبوددستمزدوشرایط بردگی کارصورت می گیرد،درواقع بردگی مزدی خود را پذیرفته اند، امری که خود درتحلیل نهائی نشأت گرفته ازتصدیق نظم موجود واز تقسیم جامعه به جامعه مدنی ودولت سیاسی وقراردادن عرصه اقتصاد ومالکیت درزمره قلمروخصوصی وجامعه باصطلاح مدنی است.
ازسوی دیگرچنان که می دانیم مدت هاست که سؤالاتی هم چون معنا وماهیت تشکل های کارگری،رابطه آن با مبارزه ضدسرمایه داری واین که آیا دفاع از شعارتشکل مستقل- بطورعام-فارغ ازماهیت واهدافش واین که درخدمت کدامین هدف وجهت گیری باشد،به تنهائی می تواند تضمین کننده منافع طبقه کارگر باشدیا آن که بدلیل خصلت عام ومسکوت ماندن رابطه اش با هدف می تواند مورد بهره برداری بورژوازی قراربگیرد،ازجمله مسائل وچالش هائی هستند که دربین فعالان کارگری مطرح شده اند وتاکنون نیز هزاران صفحه مطلب حول آن ها به نگارش درآمده است. درکناراین مباحثات،خیره شده به واقعیت مبارزه طبقاتی هم اکنون جاری،گاهی بیش ازده ها مطلب می تواند روشنائی لازم را به بسیاری ازابهامات موجود وکمک به برطرف ساختن آن ها بیافکند.درواقع مبارزه نظری همواره باید بتواند معنا ومبنای وجودی خود را درپهنه مبارزات هم اکنون موجود نشان داده وبیان انکشاف و اوضاع واحوال آن باشد وگرنه هنوزاسیرگرداب بحث های تجریدی و فرقه ای بوده ومباحثات خصلت آئینی واسکولاستیک پیدا خواهندکرد.
نگاه به گفتگوی عباس عبدی با ابراهیم مددی وداود رضوی ازفعالان سندیکائی شرکت واحدازهمین منظریعنی بررسی جایگاه سیاست درمبارزات جاری-طبقاتی ومیزان صحت وسقم خودبسندگی مفاهیم مطرح شده دربالا دارای اهمیت است:
این گفتگوکه توسط دانش آموختگان تحکیم وحدت وبا واسطه گری آن ها ترتیب داده شده است،قبل ازهرچیزپوست اندازی وماهیت عملکرداین تشکل دانشجوئی را درروند تبدیل شدن به تشکل هم طراز با لیبرالیسم به نمایش می گذارد.دراینجا دیگرحتا ادای سوسیال دموکراسی بی رمق ِادعائی ی هم به چشم نمی خورد.وهمین مسأله افشاء هرچه بیشترمواضع این جریان درفازجدید دگردیسی خود به مثابه تسمه نقاله لبیرال ها را درراستای انزوای نئولیبرالیسم وطنی، به مثابه یکی ازعرصه های مهم مبارزه طبقاتی-سیاسی برای نیروهای چپ ومدافعان برپاکردن جامعه عاری ازشکاف واستثمارطبقاتی خاطرنشان می سازد.
دیگرآن که،این گونه تلاش ها ازیکسو نشاندهده اهمیت روزافزون جنبش کارگران و زحمتکشان است که دیگرحتا لیبرال ها نیز نمی توانند آن را نادیده بگیرند وبدیهی است برای کنترل وسمت وسوداد به آن.
سه دیگر آن که گفتگوی عباس عبدی نشان می دهد که او بعنوان نماینده هوشیارلیبرال ها هدف وجهت گیری مشخصی برای قالب گیری جنبش طبقه کارگررا دنبال می کند. آن ها برای نیل به این هدف خود بویژه آن بخش ها وعناصری ازجنبش طبقه کارگر را مطمح نظرخویش قرارمی دهند که حامل زمینه های مناسبی برای اعمال چنین نفوذی هستند.
هدف اصلی عبدی دراین گفتگو،جا انداختن این ایده واهی درمیان کارگران است که گویا علت اصلی همه دشواری ها ومصائب طبقه کارگرقبل ازهرچیزبه نحوه ساخت اقتصادی کشورمربوط می شود که موجب پائین بودن بهره وری ولاجرم منشأ هرگونه فقروفلاکت کارگران است.گوئی که افزایش بهره وری نه به معنای تشدید استثماروشکاف طبقاتی بیشتر بلکه به معنای تخصیص ارزش افزوده جدید به کارگران است!بزعم او افزایش بهره وری،هدف مشترک ومحورهمکاری ومبارزه مشترک کارگران وکارفرمایان را تشکیل می دهد و بهمین دلیل این سؤال کاملااندیشیده شده لیبرال ها را دربرابر ابراهیم مددی قرارمی دهد:
"علت پایین بودن دستمزد را چگونه تحلیل میكنید. آیا كارفرما در حال استثمار كارگر است یا این كه خیر. البته بسیاری معتقد به این تحلیل هستند كه ساخت اقتصادی ما موجب بهرهوری پایین است و این همهچیز را پایین میآورد.از حقوق كارگر تا سود كارخانه و... تحت تاثیر همین مسئله هستند. به نظر شما كدام یك از این 2 عامل،مسئله مهمتری تلقی میشود؛دستمزد پایین یا ساخت اقتصاد و نظام بهرهوری در ایران؟".
مراد عبدی ازنظام بهره وری و ساخت اقتصادی، دولتی بودن اقتصاد، سوبسید ها و بیمه ها،وقانون کاری است که فاقد جاذبه وانگیزه های لازم برای ترغیب کارفرمایان است.
البته اگرادعای داشتن درد ومشکلات مشترک جابیفتد،آنگاه مبارزه مشترک علیه پائین بودن بهره وری مضمون عینی مناسبی برای همکاری طبقاتی-همکاری کارگران با دوشندگان خود فراهم می کند وآن را جایگزین بالندگی مبارزه طبقاتی می کند.روشن است که کرخت کردن حس مبارزه طبقاتی وادغام وآمیختن آن درمطالبات و"مبارزات بورژوازی لیبرال"،هدف اصلی عبدی و بورژوالیبرالهای حامی وی است.
دراین گفتگو متاسفانه ابراهیم مددی وداوودرضوی بجای دفاع ازمنافع طبقه کارگر بدام ریشه یابی های عبدی برای مشکلات کارگری باهدف جایگزین کردن بهبود بهره وری بجای مبارزه طبقاتی علیه نظام سرمایه داری وطبقه بورژوازی می افتند.ازهمین رو دربرابرسؤال عبدی مبنی براین که "اكنون باید پرسید كه استثمار زمینه فشار بیشتر بركارگر را فراهم میآورد یا توسعه نیافتگی ساخت اقتصادی و تصمیمات غلط"؟ چنین پاسخ می دهند:
مددی:"البته میتوان گفت توسعه نیافتگی اقتصادی تاثیر بسیاری روی متضررشدن كارگر میگذارد. اگر در شرایط اقتصادی دیگری عمل كنیم شاید شرایط بهتری نیز برای كارگران فراهم شود. به عنوان مثال این مسئله میتواند در رابطه با سیاستهای بانكی تاثیرگذار باشد."
عبدی که به دنبال صراحت بیشتری درپاسخ به سؤال خوداست می پرسد، منظورتان این است كه كارفرما هم متضرر میشود؟
مددی: بله. اما عمده فشار همواره روی كارگران است.....
اودرادامه سخن خود،ایجاد تشکل های مستقل را بعنوان اهرم انجام چنین هدفی-جلوگیری ازضررهای ملی- مورد تأکید قرارمی دهد.
عبدی که با دریافت پاسخ فوق گامی به مقصود خود نزدیک ترشده،هم چنان درجستجوی صراحت
یافتن بیشترجهت گیری است:
عبدی: ...در این مسئله كه تشكیلات كارگری میتواند جلوی ضرر را بگیرد شكی نیست. اما سؤال من ناظر برامر دیگری بود.مسئله این است كه آیا فعالیت و تشكیلات كارگری در درجه اول علیه كارفرما است یا علیه سیاستهای غلط اقتصادی. البته بسیاری این 2 را یكی میگیرند كه اشتباه است چرا كه میبینیم بسیاری از صاحبان صنایع هم به این سیستم اقتصادی معترض هستند. از این رو پاسخ به سؤال من در واقع جهتگیری كلی تشكیلات كارگری را نشان میدهد...
همانطورکه ملاحظه می کنید این گفتگو نشان می دهد که برای عبدی بیش ازآن که نفس مستقل بودن تشکل دارای اهمیت باشد،هدف آن تشکل دارای اهمیت است.ازنظراواگر مبارزه علیه استثماربه مبارزه علیه سیاست های غلط اقتصادی تغییرجهت بدهد،آنگاه نگرانی ازتشکل مستقل،یعنی آنچه که مددی ورضوی مورد تأکید قرارمی دهند،دیگرنباید امرنگران کننده ای باشد.بهمین دلیل درپی پاسخ به سخنان رضوی مبنی براین که "در تمام دنیا این بحث را پذیرفتهاند كه یك تشكیلات مستقل كارگری كه بدون دخالت دولت شكل گرفته باشد، میتواند به كارفرما نیز كمك كند. به نظر من نبود تشكیلات مستقل نتیجه چنین وضعی است كه امروز دچار آن هستیم" می گوید:
عبدی: شكی نیست كه امروز كارفرما نیز باید متوجه شده باشد كه در نبود تشكیلات مستقل كارگری متضرر میشود چون این تشكیلات به دنبال تحقق خواستهها و برنامههایی است كه سطح بهرهوری را بالا خواهد برد
وقتی گفتگو به این نقطه می رسد،ظاهرا هردوطرف به توافقی مرضی الطرفین نزدیک شده اند:ازیکسو عبدی درکسوت نماینده آگاه لیبرالها،با جلب توافق مخاطب گفتگو حول هدف وجهت گیری تشکلهای کارگری چاشنی خطر چنین تشکلی را بیرون کشیده است و ازسوی دیگرمددی ورضوی به هدف خود مبنی برپذیرش ایجاد "تشکل مستقل" ازدولت رسیده اند. حالامی توان ازفواید آن صحبت کرد ونمونه همبستگی کارگران وکارفرمایان درچین را مورد سرمشق قرارداد:
رضوی: در صورت تحقق این امر و حضور تشكیلات فراگیر و مستقل، كارگر با آگاهی كار میكند.(بگذریم ازاین که معلوم نیست آقای رضوی این اطمینان را ازکجا آورده است.چون فراوان دیده شده که کارگران با به کف آوردن سلاح تشکل مستقل آن را دوش بدوش کرده و به شلیک هم پرداخته اند!) اما اكنون مشاهده میكنیم كه در بنگاهها و مؤسسات دولتی ما كارگر معتقد است همین كه سر صبح به محل كار خود آمده،خود به خود وظیفهای كه برایش متصور بوده است را انجام داده است.
عبدی: سؤال من در رابطه با این كه مشكل ما در كجاست نیز ناظربر همین بحث بود؛یعنی بیگانگی كارگر با سیستم اقتصادی. البته ممكن است برخی كارگران وضع بهتری به نسبت چین داشته باشند اما آن حس را كه كارگر چینی دارد، كارگر ایرانی ندارد. سرمایهداری هم كه حتی سود میبرد، فاقد چنین حسی است و...
ابراهیممددی: بله. كارگر چینی بهطور آگاهانه به دستمزد پایین راضی است(بله! رضایت به بردگی طاقت فرسا توسط کارگران چین آنهم بطورآگاهانه وداوطلبانه!).چرا؟چون قصد فتح بازار جهانی را دارد. اگر در ایران هم چنین حسی ایجاد شود یقینا مردم ایران و كارگران ما برای تحقق آن مایه خواهند گذاشت(خوشا به حال آینده کارگران ایران اگرچنین حسی پیداکنند!).سابقه چنین امری هم وجود دارد، مثل 8 سال جنگ با عراق. اما اكنون به دلیل برخی برنامه و سیاستهای لرزان فاقد چنین حسی هستیم.
*****
براستی آقای مددی و رضوی درجستجوی دست یابی به کدامین حس هستند؟ حس مبارزه طبقه کارگرعلیه نظام استثمار یا یافتن فصل مشترک با بورژوازی باصطلاح بخش خصوصی برای مبارزه جهت اهداف مشترک؟!
***
یک جمع بندی فشرده:
گفتگوی فوق به عنوان برشی ازیک بحث ناظربرمبارزه طبقاتی هم اکنون جاری چه چپز رانشان می دهد؟:
نشان می دهد :
که اولامبارزه برای تشکل یابی را نمیتوان بطورمصنوعی ازمبارزه برای هدف و جهت گیری کلی مبارزه طبقه کارگرجداکرد.وگرنه راه برای رخنه بورژوازی هموارمی گردد.
که ثانیا این مبارزه صرفا درحوزه های خرد و کوچک مطالبات محلی واولیه محبوس نمانده و درابعاد کلان ِ جهت گیری ها هم مطرح است وبهمین دلیل بورژوازی بیکارنه نشسته و درتلاش است تاازهم اکنون مهرخود را براهداف طبقه کارگر وازجمله ماهیت وچهارچوب عملکرد تشکل های آن ها بکوبد.
وثالثا تاچه حد تصورات والقاءآت بورژوازی درمیان بخشهائی ازکارگران وفعالین آنها درونی شده ومی تواند هم چون افساری برای به بند کشیدن مبارزه طبقاتی عمل بکند
ورابعا تاچه اندازه رهاکردن این عرصه ها وواگذارکردن صحنه عمل به بورژوازی توسط فعالین کارگری ونیروهای چپ می تواند میدان را برای تاخت وتاز بورژوازی هموارکند.واین که چگونه مبارزه طبقاتی علیه بورژوازی درهرلحظه آمیزه ای جدانشدنی ازمؤلفه های اقتصادی وسیاسی ونظری است که لازم است دربسترمبارزه جاری همواره مورد توجه قرارگیرد.
2008-05-15-26-02-87
http://www.taghi-roozbeh.blogspot.com
این گفتگودرسایت کارگری افق روشن وبرخی سایت های دیگردرج گردید.