یا در ایران انقلاب رخ نخواهد داد؟ و رابطه «راهی دیگر» با چپ سنتی!آ
جامعه گرائی فعال و جامعه گرائی منفعل!
مقاله آقای نیکفر* با انتقاد از دولت محوربودن چپ و تأکید
بر ضرورت سمت گیری جامعه محور به نوبه خود بر موضوع مهم و در عین حال مناقشه
برانگیزی انگشت تأکید نهاده، اما بنظر می رسد نحوه تبیین و ورودایشان به این بحث و
برخی نتیجه گیری ها هم چون استنادبه هگل و مارکس در رابطه با دولت گرائی و یا ادعای عدم وقوع انقلاب در ایران و یا
ارجاع رویکردجامعه گرایانه به مقطعی از حیات سازمان چریک های فدائی خلق و یا نگاه
یک بعدی از مبارزه طبقاتی و بهره کشی طبقاتی و کم بهادادن به اهمیت کاربازتولیدی و
فرایندکالائی شدن تقریبا همه حوزه زندگی از کالائی کردن جنسیت تا غارت طبیعت و.... خالی از اشکل نباشد. مجموعه اشکالات فوق به
نوعی بازتاب دهنده رویکردجامعه گرایانه منفعل است. با این همه نوشته خالی از طرح
نکات ارزنده در نقدبه دولت گرائی و مشغله های چپ سنتی از جمله برنامه نویسی نیست.
سعی من در این نوشته با نگاهی به اشکالات فوق، دفاع از «جامعه گرائی فعال و
ضدقدرت» است.