گفتگوی هفته:
د رباره برگزاری دادگاه تریبونال آبان در لندن اهمیت آن در رابط با جنبش دادخواهی مردم ایران د رچهاردهه،حاکمیت اسلامی، برنامه اقتصادی رئیسی و نگاهی به بیلان یکصد روزه گی دولت جهادی خامنه ای
گفتگوی هفته:
د رباره برگزاری دادگاه تریبونال آبان در لندن اهمیت آن در رابط با جنبش دادخواهی مردم ایران د رچهاردهه،حاکمیت اسلامی، برنامه اقتصادی رئیسی و نگاهی به بیلان یکصد روزه گی دولت جهادی خامنه ای
گفتگو پیرامون ارزیابی از نشست کاپ۲۶ و بحران محیط زیستی در دوبخش:
بخش دوم: https://www.youtube.com/watch?v=xjvh4VywOig&t=3349s
همترازشدن شی با مائو و سودای ریاست مادالعمری
آدم های «خیلی بزرگ» فقط به «بزرگ بودن» در زمانه خود بسنده نمی کنند و بفکرتحمیل آن به تاریخ و به آیندگان هم می افتند. چین که اکنون به بزرگترین کارخانه تولیدکالاهای مصرفی جهان تبدیل شده است و به برکت کسب رتبه اول آلایندگی طبیعت و زیست بوم بشر در کناردیگر رقبا به هزینه مردم جهان به یک قدرت سرمایه داری جهانی و رقیب آمریکا تبدیل شده است، گرچه خود آن را »سوسیالیسم چینی» می نامد و بهمین بخاطر شی جین پینگ هم به پاس رهبری چین به یک قدرت بزرگ با برچسب سوسیالیسم حاضر نیست از هم ترازی خود با مائو و مادالعمری خود ذره ای کوتاه بیاید... این که چه زمانی بخواهد و بتواند از مائو هم سبقت بگیرد هنوز برکسی روشن نیست!
*- حزب کمونیست چین شی جین پینگ را هم تراز با مائو دانست
وسوسه تمرکزقدرت، از جنس گناه نخستین است که انسان مرتکب شد و ظاهرا تا قیامت با او همراه است!. پویش به تمرکز و یکدست شدن قدرت، از ذات و ماهیت قدرت جدانیست. قدرتی که از بدنه جامعه جدا و نهادینه شود، همواره به گونه ای سرشتی میل به تمرکزدارد.
دهان بازکردن شکاف های تازه در دولت یک پاک دست و یک پارچه!
در برنامه چشم اندازهای این هفته، به برخی از مهمترین تحولات سیاسی درایران، حکم خامنه ای در ممنوعیت افشا متهمان فاسد حکومتی ، تشدید سرکوب و دستگیریها ، محدود کردن دامنه ی اینترنت ودسترسی مردم به سایت های خبری ، تشدید بحران اقتصادی و سقوط مجدد بورس، اعتراض صافی گلپایگانی و بازتاب گسترده آن در میان روحانیت و مراجع قم دلایل رشد این تضادها در فازجدید دولت جدید ، ودر آخر در رابطه با مذاکرات وین و برجام و محدودیتها و چشم اندازهای آن نگاهی خواهیم داشت.
کابوس بازگشت ترامپ ( و ترامپیسم)؟!
واکنش مذبوحانه رژیم نسبت به کشف حجاب فارغ التحصیلان زن درمقابل دانشگاه!:
اگر آنها فارغ ا لتحصیل همین دانشگاه هستند این ها سیاهی لشکر نهادها و سرویس های امنیتی رژیم: مصادره و تولیدیک نسخه جعلی در برابرنسخه اورجینال برای خنثی کردن تاثیرات نسخه اصلی از تاکتیک های نخ نما و قدیمی رژیم است.
این ماجرا مرا به یادچادر بسرکردن مونالیزا و محوکردن خنده وی در یک نمایشگاه اسلامی انداخت. در آن مورد این مطلب را نگاشته بودم:
رازمحوشدن لبخند مونالیزا!
حضورزنان در مسابقات ورزشی و بن بست شکنی بدیع به سبک جمهور اسلامی!
این گزارش نشان می دهد که چگونه حل صورت مساله حضورزنان در استادیوها ها از طریق حذف صورت مساله یعنی برگزاری مسابقات بدون حضورتماشاچی صورت می پذیرد؟! رژیم و فدراسیون فوتبال که از یک سو زیرفشارفیفا و تعهداتی است که سپرده است و از سوی دیگر با مخالفت شر ع و شریعت نسبت به حضورزنان جه از سوی مراجع و به چه بویژه فتوای شخص خامنه ای مبنی برمنع رویت اندام لخت و بدون لباس (بخوایند حجاب) کامل مردان توسط زنان مواجه هست، در گریز از این بست در عمل به برگزاری مسابقات بدون تماشاگر رو آورده است! پس تا اینجا معلوم می شود که اساسا ذات ورزش فوتبال با مساله محرمیت ستیزی آنتاگونیستی دارد! و بهمین دلیل حتی اگر مجلس دست نشانده هم بفرض ناپرهیزی کند و بدون توافق رأس نظام و روحانیت قانونی در جهت حضور تصویب نماید این شورای نگهبان برگماشته رهبرنظام است که هم مسئولیت نظارت شرعی و هم قانون اساسی را به عهده دارد آن را وتو خواهد کرد.... این را به نحوی حسین جلالی عضوکمیسیون فرهنگی مجلس هم اذعان به زبان می آورد.
از حق دفاع مشروع تا «گفتمان سازی» حول آن!-بخش اول
خانم لیلا حسین زاده در مطلبی تحت عنوان حق دفاع مشروع* پیرامون ضرورت برساخت گفتمان خشونت دفاعی مشروع در ساحت خیابان و جاماندگی کنشگران و گروه های اجتماعی از تجربه خیابان پرداخته است. گرچه چنین اظهارنظری به دلیل پیوندش با مسائل جنبش های خیابانی سال های اخیر و نیز گشودن باب گفتگو پیرامون مشکلات عملی جنبش ها دارای اهمیت است، اما از جهات مختلفی چالش برانگیزاست. رویکردایشان به امررهائی و صورت بندی آن انسجام در استدلال ها و البته مهم تر از آن ارزیابی اشان از وضعیت موجودجامعه و پتانسیل جنبش خیابان نادرست است و حاوی نارسائی ها و گسست هائی است که نوشته حاضر در نقد آن ها و به نوبه خود با انگیزه دامن زدن به این نوع بحث ها نگاشته شده است. فشرده مواضع ایشان بدین قراراست، با انتقاد از جاماندن کنشگران و گروه های اجتماعی از خیابان و تجربه های آن، شالوده نظرخود را حول محورهای زیر بسط داده است: نخست، ضرورت گفتمانی معطوف به حق دفاع مشروع (یا خشونت دفاعی مشروع) و یا آن چه که خشونت برسازنده خوانده می شود. دوم، تولید و امکان پذیرساختن چنین گفتمانی در گروتعیین تکلیف با سه مقوله عاملیت و خشونت و دولت است. در همین رابطه است که در نقد و مرزبندی با گفتمان مسالمت آمیز/عدم خشونت که به زعم وی گفتمان هژمونیک بوده است و منشأ پاسیفیسم حاکم بر فضای سیاسی از یکسو و خشونت انتقامی توده های خشمگین از سوی دیگر، پیوستاری ترسیم می کند که خشونت دفاع مشروع در میانه این دو طیف افراطی ایستاده و می تواند مانع از نقش آفرینی دو طیف مزبورگردد. دو طیفی که همدیگر را بازتولید می کنند و بهم حقانیت می دهند. بهرحال، هدف یافتن جایگاه مناسب برای گفتمان خشونت دفاعی مشروع همچون کلیدواژه ای در این بحث و نظر است.
به تازگی روابط ایران و جمهوری آذربایجان پرتنش شده است. انتشاراخباری چون رژه نیروهای نظامی ایران در مرزکشورآذربایجان و یا «باکو دفترنمایندگی مقام معظم رهبری را پلمب و تعطیل کرد»، یا مانورمشترک سه کشور( آذربایجان، ترکیه و گرجستان) در پاسخ متقابل به مانورایران و با اقدامات سیاسی و دیدارهای دیپلماتیکی که این روزها حول آن در جریان است، بیانگراهمیت این بحران و ضرورت درنگی برعلل و ریشه های آن را ناگزیر می سازد.
تصویرآخرالزمانی دبیرکل از بحران جهانی، سترونی راه حل هایش، و صورت بندی بحران از منظری دیگر
آنتونیوگوترش به عنوان نخستین سخنران مجمع
عمومی هفتادو ششمین نشست سالانه سازمان ملل با ارائه گزارشی فشرده و کمابیش شفاف و
روشن از اوضاع جهان، به گفته خودش زنگ خطر را به صدا در آورد. سخنان او باهمه کم و
کاستی هایش، به یک تصویرآخرالزمانی از جهان موجود شباهت داشت. کاربست مقولاتی چون
بن بست نابودی، ایستادن برلبه پرتگاه، سمت گیری اشتباه، احساس بی آیندگی و ناامیدی
جوانان- سازندگان آینده- از آینده خود، و رشد عدم عقلانیت و علم ناباوری و راست
کیشی. ترس از «خزیدن جهان به سمت دوقطبی شدن و دو مجموعه متفاوت از قوانین
اقتصادی، تجاری، مالی و فناوری، دو رویکرد متفاوت در توسعه هوش مصنوعی و در نهایت
دو استراتژی نظامی و ژئوپلتیک متفاوت»، داشتن فاصله نوری با اهداف تعیین شده زیست
محیطی در پیمان پاریس، تشدیدنابرابری های خیره کننده و شکاف های طبقاتی و رفاهی در
مقیاس جهانی بویژه در دوره پاندومی و تهدیدهائی که متوجه صلح جهانی است و انواع
تبعیض های جنسی و دیگرتبعیض ها که جملگی بیان گر ابعادوخامت آمیزبحران هائی هستند
که می روند از کنترل خارج شوند. در سخنان او آشکارا کفه نا امیدی و احساس خطر از
مسیرحرکت بر کفه اصلاح و امید غلبه داشت: «ما با بزرگترین آبشاربحران تمام زندگی
خود
آشفتگی و فقرگفتمان در یک میزگرد!
بطورکلی سطح گفتگوها چندان رضایت بخش نبود. بجز یکی از دوستان که آن هم بدون آشفتگی نبود بقیه تقریبا همان حرف هائی را زدند که چهل سال پیش هم می گفتند. انگار نه انگار که جهان و شرایط کشورها در این فاصله زیروروشده است و طرحی نو در تناسب با آن می طلبد. آقای خسروپارسا حرف اصلی اشان این بود که بهتراست به مناسبات حاکم سرمایه داری ِخرد تزریق کنیم و در واقع چیزی برای گفتن نداشت. خانم میظر نیز همان مواضع دیرینه خود را آن هم به شکل پراکنده بیان داشتند. آقای سعیدرهنما نیز جز تکرارهمان مواضع قدیمی اش چیز تازه ای نداشت. من قبلا در نوشته و مناظرات دوجانبه* با ایشان مواضع وی را نقدکرده ام و اینجا نیازی به تکرارآن نیست. اما در موردآقای نیکفر که در موردمواضع جامعه گرائی ایشان نیز قبلا نوشته ام*، باید گفت که گرچه مواضع او از مواضع دیگرگرایش ها متفاوت و فرموله شده تر بود اما متاسفانه آنهم آشفته بود و فاقدانسجام لازم. در این مختصر به رئوس آن ها اشاره می کنم:
گفتگو، پیرامون سه مساله مهم:
مسیربن بست مذاکرات هسته ای و تحولات مربوط به آن
سقوط آزاداقتصاد رژیم و گزارش تکان دهنده بانک جهانی و رشدجنبش مطالباتی
چشم انداز بحران افغانستان و این که آیا طالبان قادر به تثبیت خودهست؟
سقوط آزاد تولیدناخالص ایران، و بیلان ورشکستگی کامل رژیم!
اقتصادی سیاسی ولایت فقیه: توزیع سراسری فقر و فلاکت!
بر طبق آخرین گزارش بانک جهانی معلوم می شود که چگونه رژیم از طریق بازی با ارقام و تعیین دستوری نرخ دلار به شکل کاذبی خود را به عنوان قدرت اقتصادی هژدهم جهان جازده بود و آلان به یک باره با افتی وحشتناک به حدودیک سوم در قیاس با سال ۲۰۱۲ و نسبت به سال ۲۰۱۷ هم با افتی بیش از دو برابر سقوط کرده است.