نوری بر تاریکخانه «انتخابات» ریاست جمهوری
این
گفتگو شامل محورهای زیراست:
- براستی
نقشه رژیم از میان۸۰ داوطلب برای کاندیدریاست جمهوری از گرایشان گوناگونی که همگی
از کارگزاران اسبق و سابق و کنونی هستند چیست؟ آنهم در شرایطی که مرگ غافلگیرانه
رئیسی و خلأ ناشی از آن، طی کردن مسیرراهبردخالص سازی در انتقال بهدوره پساخامنه
ای را زیرفشارقرارداده است. پرسش همواره این است که آیا لقمه یکدست سازی توسط
خامنه ای و توسط اقلیتی تندرو در شرایط انباشت بحرانها و تضادها، در گلویش
گیرخواهدکرد یا نه (مثل دوره احمدی نژاد) ؟
-ترکیب
این داوطلبان را ٪۵۹ اصول گرایان ٪۱۹ باصطلاح مستقلین، ٪۱۶ «اصلاح طلبان»، ٪۶معتدلین
و ٪۴ زنان تشکیل میدهند.
- چهار تم و هدف نخست این داوطلبان در گفتارهای کوتاهشان بههنگام ثبت نام را
بهترتیب مبارزه با فساد (سیستمی)، تورم، تحریم و کاهش فقر تشکیل میداد. که
خود تصویردرخشان و رسواکنندهای از بیلان
و دستآوردهای نزدیک به نیم قرن حکومت از زبان کارگزارانش که در تضاد و تغایرکامل
با تمجیدات و ادعاهای رسمی سردمداران و از جمله سخنان اخیرخامنهای به مناسبت
سالگرد مرگ خمینی است.
- شاهدظهورنه
فقط «پاجوشها» در میان اصول گرایان، بلکه در صفوف جبهه اصلاح طلبان نیز ولو به
گونهای دیگر هستیم. اینها نیز «پاجوشان» خود را پیداکردهاند که بهنوبه خویش
ادعای رهبری و هژمونی بر بخشهای دیگر یعنی خاتمی و حامیان او داشته و آنها را
عامل تفرقه و از دست دادن فرصتها می شمارند. در بیانیه جدیدشان «راهگشائی کنیم»
که در راستای همان رویکردروزنه گشائی انتخابات مجلس است که مدافعانش مدعیاند که
گویا منجر به دستآورد تشکیل فراکسیون صدنفره مستقلیون، و منزوی کردن پاجوشان اصول
گرا به ۶۰ رأی و به ریاست رساندن قالیباف شده است. و اینک بدنبال پیاده کردن
آن دستاوردها در انتخابات ریاست جمهوری هستند. آنها بر «کنشگری مرزی» در لبه
باریک منتهاعلیه اصول گرایان و اصلاح طلبان هستند. آنها همچنین مدعیاند که
جامعه نیز از دوگانه اصلاح طلبی و اصول گرائی گذشته و به دوگانه تندروان و میانهروان
رسیده است! با این همه در تناقض با آن، با نگرانی از دوقطبی شدن جامعه، هدف خود را
زدن پل بین مردم و حاکمیت تعریف میکنند. آنها در سیمای تحریم شکننان و مدعی حتی مشارک
شصت درصدی ظاهرشدهاند و با این امید کنشگری میکنند که نمایندگانی از گرایش آنها
بتوانند از دباغخانه شورای نگهبان عبورکنند. باین ترتیب فضای اصلی انتخابات را
عمدتا یک سه ضلعی مرکب از جماعت تندروهاـ پایدارها و ضمائمآنها، نواصولگرایان
از قالی باف و حداد و میانهروهای اصلاح طلب در حاشیه قدرت تشکیل می دهد.
- راندن
شدن قالیباف بویژه پس از اسم نویسی لاریجانی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری معنای
خاصی دارد و می تواند بر افکندن نور برتاریکخانه انتخابات رژیم، تاحدی از شمای
مهندسی آن پرده برداری کند.
در این
گفتگو با مکث بر حکمت و انگیزه بهجلوی صحنه رانده شدن قالیباف بهمراه
کنارکشیدن مخبر، آنهم پس از انتخابات تازه مجلس که هنوز مرکبش خشک نشده، علاوه بر
پلن آ ردپای یک پلن بی هم دیده می شود. پلنی که این بار در درون طیف اصول گرایان
برای رقابت با میانهروهای حاشیه از یکسو و آب کردن یخ به اصطلاح تحریم گسترده
جامعه از سوی دیگراست. در حقیقت انتخابات رسوای مجلس و ابعاد انزوای رژیم در شرایط
تشدیدفشارهای جهانی و منطقهای او را وادار ساخته است که صورت خود را با
سیلی سرخ کند و برای اینکار لازم است که با ترفند و فریب پیچیدهای بتواند
بخشهایی از باصطلاح لایههای خاکستری و مردد و هنوز بینابینی را جلب کند بدون
دادن هیچ امتیازی و تغییرمسیری، باصطلاح آنها را بهسرچشمه برده و تشنه بازگرداند.
و همه اینها درحالی است که خامنهای صراحتا گفته است که رئیس جمهور علاه بر
پرکاری و پایبندی به مبانی انقلاب باید مکمل بدرقه عظیم رئیسی باشد و پایبند بهعمق
راهبردی حاکمیت در منطقه. البته هنوز معلوم نیست که مشخصا چه کسانی از جعبه مارگیری
شورای نگهبان بیرون بیایند. اما بهرحال برای اطمینان خاطر از نتیجه انتخابات و
اجتناب به ریسک تن دادن، با حضور ولواندکی از میانه روها و حتی مهمتر از آن
در جستجوی یک مدیرقادر به اداره دستگاه عظیم دولت که در عین حال بشود حول وی
اجماع نسبی بوجود آورد و کمابیش در میان مردم و جامعه شناخته شده باشد، ظاهرا قرعه
به نام قالیباف افتاده است. گرچه طبعا با توجه بهنقاط ضعف وی و حساسیت برخی
مخالفان و پاجوشها، حتی ایجادچنین اجماعی در عمل چندان ساده نباشد. با اینهمه در
شرایط فقدان جایگزینی بهتر از او، بنظر میرسد قالیباف علیرغم مخالفت پاجوشها
وتندروان (که آنها نیز طرح آی خود با کاندیدی کسانی چون وزیرارشاد را دارند)
بتواند حمایت ضمنی خامنهای و نیز حمایت سپاه و... را با خود داشته باشد. در این
گفتگو برای مقابله با نقشههای حاکمیت از سه راهبرد بههم پپوسته جنبش و نیز هستی شناسی سه گانه و الهام بخش خیزش زن
زندگی، آزادی به مثابه خط راهنمای حرکت بهجلو و در هم شکستن تاکتیکهای اغواگرانه
و تحریم شکنانه رژیم نیز سخن به میان آمده است