Thursday, September 08, 2016

!علم الهدی و مثلت شوم

علم الهدی و مثلت شومی که موقعیت های بدست آمده را موردتهدید قرارداده است!
ما نباید آرام بگیریم و تا لحظه مرگ باید بجنگیم! با این شعاراست که علم الهدی با قرارگرفتن در  صف اول مقابله با دولت، شمشیر را از رو بسته است. او پس از آن که مشهد را حریم ضریح امام هشتم شیعیان و به عنوان یک قلمروخودمختار در برابرسیاست های دولت اعلام کرد، اکنون از یک مثلت شوم که موجب از دست دادن موقعیت ها برای منافع جناحی که او از آن دفاع می کند، سخن می گوید

اضلاع این مثلت شوم که به گفته علم الهدی استقلال و موقعیت های بدست آمده این جناح را در معرض تهدیدقرارداده است، کدام ها هستند؟:
ضلع اول، قراردادبرجام بود که حالا معلوم شده دولت دروغ گفته و سرمردم را کلاه گذاشته است: وعده گشایش اقتصادی پس از توافق برجام و رفع تحریم ها.
ضلع دوم مساله پولشوئی است که به گفته وی و سایربازهای این جناح، اکنون به خودتحریمی نهادهائی چون سپاه و قرارگاه خاتم الانبییاء و... که نامشان در لیست سیاه دشمنان قراردارد، به توسط بانک های خودی منجرشده  است.  نا گفته نماند که مشاوران ویژه خامنه ای، حدادعادل و ولایتی آن را بازی در زمین دشمن می داند که خامنه ای آن را تحمل نخواهد کرد. روزنامه های نزدیک به سپاه به شدت علیه این توافق برآشفته شده  اند. حتی روزنامه جوان از انقلاب انتخاباتی (به معنی یک دورکردن ریاست جمهوری روحانی) سخن به میان آورده است.
ضلع سوم قرادادهای نفتی با شرکت آمریکائی و فرانسوی و اروپائی است که براساس آن آن ها مالک چاه های نفت خواهند شد

در واکنش به این خطرات است که او در خطبه های نمازجمعه اش از یکسو ضرورت طراحی عملیات برای بازپس گیری این موقعیت ها را مطرح می سازد و از سوی دیگر می گوید نباید موضع انفعالی داشت و منتظرفرمایشات موردی رهبر ماند. رهبر خط را داده است و باید براساس راهبردهای او جلورفت و هرجا هم که لازم باشد ورود پیدامی کند. باید تا دم مرگ جنگید و دانست که جنگ نرم تلفات و مجروحان و جانباران و... خود را دارد. مصداق یکی از این جانبازان به گفته او خودش می باشد که با موضعش در موردممنوعیت کامل آواز و کنسرت درمشهد و تهدید به اخراج شهروندان ساکن مشهد که این نوع محدودیت ها را نمی پسندند.
نظام بحران زی
براستی که حکومت اسلامی یک نظام بحران زی است و بدون آن قادر به ادامه حیات نیست. از یکسو ناگزیرمی گردد که برای بقایش با دشمن سازش کند (مثل برجام) و از سوی دیگر هنوزمرکب آن خشک نشده نگران پی آمدها و ازدست دادن موقعیت ها و سنگرهای خوداست. جمهوری اسلامی و مشخصا نهادها و بخش های اقتدارگرا و رهبری در شرایط نرمال قادر به حفظ موقعیت سیاسی واقتصادیشان نیستند. از همین رو به اقداماتی متناقض متوسل می شوند. اما  یک نظام بحران زی قبل از هرچیز به کشاکش با یک دشمن خارجی و مقابله با خطرنفوذ آن نیازمنداست. سرکوب مخالفان و فعالان و جنبش ها و نیز سرکوب و تصفیه رقبای داخلی همگی تحت عنوان خطرنفوذدشمن و تا بالاترین رده و سطوح قدرت صورت می گیرد. َعلم کردن سروصدا پیرامون رخنه دشمن در میان مذاکره کنندگان هسته ای و یا درخواست محاکمه برادرروحانی ... جنگ قدرتی است که تحت عنوان نفوذ صورت می گیرد. نیازبه دشمن و فضای بحرانی چنان است که قایق های سپاه به مانورهای تحریک آمیز پی در پی علیه ناوگان دریائی آمریکا مبادرت کرده است؛ و لابد با این تصور که اوباما  در شرایط شمارش معکوس دوران ریاست جمهوری اش، "غلطی" نمی تواند بکند.

بطور کلی زیرفشارسنگین بحران هائی که رژیم  با آن ها دست و پنجه نرم می کند، و بدلیل نارضایتی گسترده جامعه و سبک زندگی و جهت گیری های ناخوشایندآن؛ علیرغم آن که قدرت رسمی و حقوقی در اختیارجناح اصول گرا و افراطی قراردارد، اما در فرایندهای عینی، توازن نیرو بطوراجتناب ناپذیر علیه رهبری و اصول گرایان و هسته اصلی قدرت در جریان است و سیاست های اقتصادی و سیاسی اتخاذشده برای مهاربحران نیز منافع و موقعیت اشخاص و نهادهای ممتاز را موردتهدید قرارمی دهد. از همین رو آن ها ادامه روندها و بازی کنونی را، با همه احتیاط و آسه برو آسیه بیاهای دولت و رفسنجانی و اصلاح طلبان، به زیان خود دانسته و در تلاشند که با بحران آفرینی آن را بهم بزنند. بنظر می رسد که آن ها ادامه  بازی کنونی و تکرارآن در پنج سال آتی توسط روحانی را بطورقاطع به زیان خود می دانند. گرچه هنوز نقشه و سناریو تصمیم نهائی اتخاذنشده است، اما تا آن جا که به مقاصداین جناح برمی گردد شواهدحاکی از آن است که یا باید دولت روحانی برای سرکارماندن تن به یک عقب نشینی بزرگ بدهد (مثل دوره دوم ریاست جمهوری رفسنجانی) و یا آن که در موردانتخاب مجددوی کارشکنی به عمل خواهند آورد.  بزعم آن ها روحانی به عنوان محلل وظیفه اساسی خود را انجام داده است و دیگر نیازی به وی و طولانی شدن ریاستش نیست. کیش دادن احمدی نژاد به جلوی صحنه،  احتمالا بخشی از  این سناریو و برای آشفته کردن صفوف "انتخابات" است.

دولت سرمردم کلاه گذاشت

No comments: