Friday, June 23, 2017

سعیدحجاریان و تقلب در انتخابات، سه نکته و یک نتیجه

سعیدحجاریان و تقلب در "انتخابات"، سه نکته و یک نتیجه!
نکته اول: تقلب
وقتی سعیدحجاریان از تقلب در انتخابات پرده برداری می کند!
 به تازگی وی مطلبی در ارزیابی از انتخابات اخیرریاست جمهوری و شوراهای شهر نوشته است. در این مطلب اولین موضوع تعجب برانگیز را میزان آراء بالای رئیسی، نامزدااصول گرایاان، می داند که بنا بر ارزیابی هائی دانسته و متعارف از پایگاه رآی این جریان، به دو برابررسیده است! جالب است که حجاریان در تبیین و توضیح این پدیده، و یا بقول خودش این مهم ترین پرسش پیرامون نتیجه انتخابات، تقلب یا به به بیان او تخلف را به عنوان نخستین عامل می داند (این که جابجائی 5 میلیون رای را "تخلف" بنامیم، چیزی از ماهیت تقلب در انتخابات نمی کاهد):

« ۱-۱) در نخستین پاسخ می‌توان ادعا کرد که در انتخابات تخلف صورت گرفته است. مبنای این گفته خبر سایت و کانال قرارگاه سایبری عمار است؛ قرارگاه عمار در خبری روحانی را با ۲۵ میلیون رأی نفر اول و رئیسی را با ۱۲ میلیون رأی نفر دوم دانسته بودند و در ادامه چنین نوشته بود: «بنا به گفته منابع مطلع، تعداد قابل توجهی (حدود ۵ میلیون) برگ رای از آرای رییسی مهر نخورده و وزارت کشور اصرار به ابطال آنها دارد، از طرفی مسئولین ستاد رییسی مخالف اینکار هستند زیرا معتقدند این امر ناشی از کوتاهی مسئولین وزارت کشور بر سر صندوق آرا بوده و باید شماره سریال‌های برگه‌های مذکور بررسی و در صورت درست بودن، ابطال نگشته و در شمارش نهایی لحاظ گردند» قرینه دیگر آرای تعجب‌برانگیز شهر مشهد است. در این شهر مردم به حوزه‌های اخذ رأی رفتند و دربست به لیست اصلاح‌طلبان رأی دادند یعنی فرصت گذاشتند و به دقت نام پانزده نفر از کاندیدای اصلاح‌طلب را نوشتند اما در صندوق بغل به آقای رئیسی رأی دادند آن هم با نسبت هفتاد به سی به نفع رئیسی». البته حجاریان اشاره ای به بندوبست وزارت کشوردولت روحانی با جناح دیگر در وقوع این پدیده "تعجب برانگیز" نکرده است. او تنها با درک بهداشتی آن خواسته است در میان سکوت سنگین، این پیام را بدهد که فکر نکنید ما نفهمیدیم!
 نکته دوم: سانسورگویانیوز!
 سایت گویانیوز در «انتخابات» اساسا به عنوان ترییون اصلاح طلبان و مشوق مردم چه در داخل و چه خارج به مشارکت انتخاباتی رژیم عمل می کرد و درج پی در پی مقالات و یادداشت های امثال گنجی ها و یا ف.م سخن (که طاهرا برای اولین بارمیوه ممنوعه رأی در نظام ولایت مطلقه را مزه مزه می کرد و بهمین دلیل با حرکت در ریل جدید حال و هوای دیگری پیداکرده بود...) و.... تیترهای اصلی آن را تشکیل می داد و تمرین دموکراسی می کرد!. اکنون با درج مقاله حجاریان بند را آب داده و کل بنداول نوشته او ر حذف کرده است!. این پرسش طنزگونه را مطرح ساخته است که براستی فلسفه سانسوریک سایت خارج کشوری در درج مقاله یک اصلاح طلب داخلی که به مراددل آن ها حرف نزده است چه می تواند باشد. چاشنی این طنز دوچندان می شود و پاسخ به آن دشوارتر اگر در نظربگیریم که همین مقاله در داخل بدون سانسورهم چاپ شده است!
 لابد سوای مشق سانسور، برای گریز از شرمساری در برابراین پرسش که آخه نونت کم بود آبت کم بود؟! این همه یقه درانی برای داغ کردن تنورانتخاباتی رژیم که حالا توسط خامنه ای هم درحال مصادره شدن است برای چه بود؟.شاید هم بخاطرآن باشد که در حمایت از دولت و جناحی که خود برگزارکننده انتخابات بوده است، مشکلی به وجودنیاید!. شایدهم اگر بخواهیم در پاسخ به این طنز به طنز متوسل شویم،‌ دلیل این سانسور، نگرانی از لغوامتیاز یا از دست دادن حمایت آن بخش از حامیان کاسه داع تر از آش مقیم در خارج از کشور و کسادی دکان باشد!.                      یا این همه باید اعتراف کرد در شرایطی که نشریاتی در داخل کل این مقاله را منتشرکرده اند،  زبان این گونه طنزها قاصر و ناتوان از گشودن گره حکمت سانسور توسط یک سایت خارج از کشور است!.
نکته سوم: طبل توخالی "اپوزیسیون استعاره ای"!
خوب است در پایان، باین هم اشاره کنیم که باتمام تلاش های خستگی ناپذیراین طیف و ُقرُق رسانه هائی چون بی بی سی و رادیوفردا و..برای فراخوان مشارکت انتخاباتی و دوقطبی سازی جامعه حول دوجناح رژیم و نادیده گرفتن قطب سوم ۱۵ میلیونی، برطبق همان آماررسمی وزارت کشور کل شرکت کنندگان در خارج کشور حدود۱۷۰ هزارنفربودند که گرچه بسیاری از آن ها را کارمندان و خانواده ها و وابستگان رژیم اسلامی در خارج، و یا بخشی از کسانی که به ایران رفت و آمدددارند و در این رابطه برای خودمحظورات و منافعی در شرکت کردن ولو به شکل صوری دارند، تشکیل می دادند. اما در این میان جمع پر سروصدائی از مبلغان و مدافعان اصلاح طلب و یا بخشی از ملی-مذهبی ها و یا استحاله طلبان هم هستند که همواره در قامت نیروی مهاجم به صفوف منزوی گنندگان رژیم مطلقه ظاهر می شوند. اما سهم و نرخ مشارکت همه این ها در بهترین حالت سرجمع با توجه به جمعیت ایرانیان درخارج از کشور (۵ میلیون نفر)، حداکثر بین ۵ تا۱۰٪ دارندگان حق رای بوده است. و این یعنی که علیرغم طنین پرهیاهویشان، اما طبلشان توخالی است!
نتیجه: آن پانزده میلیون به علاوه حامیان میلیونی آن ها در خارج از کشور تا رسیدن به نقطه انزوای نوددرصدی  (90%) رژیم، یعنی به نقطه حکومت ناپذیرکردن نظام استبدادی و مطلقه حاکم توسط جامعه، که بویژه این روزها بدون هیچ گونه تعارف و شرم و ماسکی توسط بلندگوها و تریبون های جناح حاکم با صدای بلندی اعلام می شود، باید هم چنان به مارش خود ادامه دهیم! 


No comments: