سکانس دوم نبردآمریکا
با شورای امنیت سازمان ملل، و ادعای آغاز«فصل جدیدی» در روابط ایران و آژانس!
کشاکش با ایران خصلت جهانی می یابد و رژیم
ایران هم با دمش بشکن میزند که دنبا با من است.به بینید شکوه انزوای آمریکا را!.
چکاندن ماشه معکوس با درب بسته شورای امنیت
مواجه می شود*. در گفتگوی اخیر با تلویزیون برابری با طرح این پرسش که دولت ترامپ
با وقوف به شکست و یا احتمال عدم موفقیت بالا در کشاندن یک تنه مساله تحریم
تسلیحاتی ایران به سطح شورای امنیت و سپس در گام دوم تیرخلاص زدن به برجام، چرا
این چنین خود را به آب و آتش زده و بجای منزوی ساختن رژیم ایران خود را منزوی می
سازد؟. در آن بحث این فرض را مطرح کردم که این مساله به لحاظ شکلی علیه ایران و
تحریم تسلیحاتی بود اما علاوه بر آن به لحاظ محتوا اهداف دیگری را دنبال می کند.
بنابراین در اینجا یک چهارضلعی داریم: ایران، کلیدزدن باصطلاح نقشه خاورمیانه
جدیدـ که از آن پرده برداری هم کرد، پبش بردسیاست یک جانبه گری در سطح جهان با هدف
تحمیل هژمونی آمریکا بر رقبا بویژه تضعیف چین و کشاندن اروپا به زیرهژمونی خود و
البته ضلع چهارم و بسیارمهم دوقطبی کردن فضای داخلی آمریکا و بسیج هر چه کسترده
ترپایه اجتماعی خود در آستانه انتخاباتی که موقعیت ترامپ متزلزل بنظر می رسد و
فرافکنی ناکامی های ناشی از کرونا و بحران اقتصادی و... از این طریق. حول دو شعار
تقابل با چین که یکی از دو تم های اصلی او در کمپین ها و سخنرانی ها و توئیت هایش هست.
از ویروس چینی، اگر جوخواب آلود بیاید چین بر آمریکا مسلط می شود و باید به زبان
چینی صحبت کنید تا توهم رونق کسب و کار و شغل از طریق انواع تحریم ها به روی
واردات کالای چینی و بستن شرکت های چینی مثل تیک تاک و.... ترامپ حتی اخیرا تهدید
به قطع کامل مبادلات با چین کرد که گویا بازارآمریکا را تسخیرکرده است، و از این
قبیل ادعاهای پایان ناپذیر.... این شعار برای پایگاه اجتماعی او خورند دارد و در
فرافکنی مشکلات اقتصادی کارکرددارد. شعارداخلی او نیز علیه نفوذ و تسخیرحزب دمکرات
توسط چپ افراطی و کمونیست ها و سوسیالیست هاست (چرا که آنها بیایند مالیات ها را
دوباره بالا می برند ... و این درحالی است که کسری بودجه یک تریلیون دلاری دولت
فدرال با کاهش مالیات بیشترین خدمت را به ثروتمندان و صاحبان درآمدسالانه بیش از ۷۵ هزاردلارکرده است). به گفته او فرمانداران دمکرات ناظر و شاهد و مشوق
سقوط مجسمه های تاریخی عظمت آمریکا و عدم واکنش لازم در برابرشورش ها و اعتراضالت
علیه خشونت های پلیس و غیره هستند. بهرصورت تاکید برخصلت کمونیستی چین در خارج و
چپ افراطی در داخل حربه او برای پیروزی در انتخابات است و البته گرفتن امتیازات در
عمل ازچین و دیگررقبا.
در این میان دمکرات ها در حال شکل دادن به
یک بلوک هژمونیک مرکب از وال استریت، هالیود، سلیکون ولی، با زرورقی آذین بندی
شده از طریق ائتلاف باچپ سوسیال دمکرات و دادن برخی وعده های عدالت خواهانه است (
سخنرانی سندرز در کنوانسیون اخیرحزب دمکرات کاملا گویاست) و جلب حمایت جنبش زنان
با گزیننش معاونت رئیس جمهوری و البته همزمان به عنوان یک رنگین پوست. البته آرای
جوبایدن بیش از آن که ناشی از جذابیت پلاتفرم و برنامه اش باشد که از قضا بدلیل
موقعیت و وابستگی اش به وال استریت و کلا سرمایه داران برکسی پوشیده نیست و از این
جنبه دارای دافعه است؛ در اصل ریشه در «نه» گفتن به ترامپ دارد و سندرز هم با همین
شعارسعی می کند پایگاه گسترده جوانان و رادیکال ها را به سوی رای دادن به جوبایدن
بکشاند. حال باید به بیینم که سکانس سوم شمارش معکوس بیرون کشیدن ماشه برگشت تحریم
های سازمان ملل چه خواهد بود. در حالیکه پومپئو و هوک و دیگر دست اندرکاران نزدیک
به ترامپ گفته اند آمریکا نیازی به رأی کسی ندارد و یک تنه می تازد. باید دید که
ترامپ چگونه از قماربزرگ وپر ریسکی که واردآن شده بیرون خواهد آمد؟
رئیس دوره ای شورای امنیت اقدام آمریکا
برای بازگرداندن تحریم های ایران را ردکرد
https://www.radiofarda.com/a/un-security-council-iran-us-sanctions/30802339.html
یک بستر و دو رؤیا:
طواف مشترک ایران و اروپا حول جسدنیمه جان برجام!
صالحی می گوید فصل جدیدی در مناسبات بین
ایران و آژانس اغازشده است. رژیم ایران در طرفه العینی با مشاهده آرایش جهانی و
رویکردترویکا علیه آمریکا و البته مذاکرات پشت پرده ترویکا با ایران پیرامون حل
معضل دسترش آژانس به دوسایت موردنظر و از ترس سررسیددوماهه گزارش منفی آژانس به
شورای امنیت که بسودآمریکا تمام می شود، در گرماگرم معرکه با نشان دادن چراغ سبز
به آژانس درصدبهره برداری از صف آرائی جدید برآمده است. البته رویکرداروپا در اساس
ربطی به حمایت از دولت ایران ندارد بلکه ناشی از تعرض بی مهابای آمریکا به برجام و
نیز به دیکته کردن خطوط یک جانبه گری اقتصادی و سیاسی موردنظرش به رقبا و بی
اعبتارکردن نهادهای بین المللی بویژه شورای امنیت سازمان ملل است. ترویکای اروپا
با بهره برداری زیرکانه از این فضا برای کنترل بیشترفعالیت های هسته ای ایران رئیس
آژآنس را روانه ایران کرد. در عین حال که چشمی به انتخابات آمریکا و احتمال پیروزی
بایدن دارد تا چه بسا در یک اجماع بزرگ و جهانی هم جسدنیمه جان برجام را جهت کنترل
رفتارژیم ایران حفظ و زنده کنند و هم مسیرتوافق جدید و فراگیربا ایران را بگشایند.
حتی اگر حو شکست بخورد با ترامپ در دور دوم....
رژیم ایران خوب می داند که حتی اگر ترامپ
در چکاندن ماشه از طریق شورای امنیت شکست کامل بخورد، به شکل یک جانبه آن را پبش
خواهد برد و مانند تجربه برجام که خارج شد و تحریم ها را یک جانبه اعمال کرد و
عملا ایران را در معرض یک تحریم جهانی قرارداد و اروپائی ها و دیگران
نتوانستندمانع آن شوند. بنابراین بعید است از نظر عملی و اقتصادی گشایش دندان گیری
نصیب رژیم غرق در بحران اقتصادی بشود.
بطورکلی سه سناریو مطرح است که باید شانس
برتری هرکدام را در سیررویدادها رصدکرد: نخست، در شق پیروزی بایدن گرچه او وعده
بازگشت به برجام به شرط بازگشت رژیم به تعهدات کامل هسته ای را داده است، اما او
هم چنین خواهان گشودن مذاکرات جدیدی برای تمدید زمان برجام و تسری آن به حوزه های
جدید و موردنظر هم شده است و معلو م نیست که زیرفشار مخالفان برداشتن تحریم ها از
جمله اسرائیل و کشورهای عربی و .. تا چه حد تاب بیاورد.
سناریوی دوم اگر ترامپ هم پیروز شود
احتمالا رژیم ایران تحت شرایطی با توجه به وخامت اوضاع بحرانی اش تن به مذاکره
بدهد... چون تحمل چهارسال دوره دوم ترامپ با توجه به بحران فزاینده و نارضایتی
عمومی مشکل خواهد بود.
سناریوی سوم آن است که در دوره جدید آمریکا
مشروعیت خود را بدلیل مخالفت شورای امنیت به عنوان مرجع قانونی جهانی با سیاست های
آن از دست بدهد و دیگرکشورها مثل چین و روسیه و... اگر منافعشان و اگر زورشان
اجازه دهد نسبت به تحریم های یک جانبه گرا و غیرمشروع آمریکا بی اعتنائی کنند و
رژیم ایران که به لحاظ استراتژیک بسوی بلوک شرق متمایل شده است بتواند از این شکاف
جهانی بهره بگیرد و مثلا قرارداد۲۵ ساله اش
با چین را که بالغ برصدها میلیارسرمایه گذاری است عملی کند. چنین وضعیتی به لحاظ
فضای جهانی و نه الزاما شکاف داخلی بین دولت و مردم، می تواند امکان تنفس به رژیم
در فضای ژئوپلتیک جدید جهانی به او بدهد. رژیم ایران بهرحال یک چشمش به آن است و
هر روز دارد برطبل نردیکی به بلوک شرق می کوبد ( چنانکه سخنان و دیداراخیروزیردفاع
ایران از مسکو با تاکید بر روابط استراتژیک دوکشور و دیدار از سامانه اس ۴۰۰ و... و ابراز تمایل به خرید تجهیزات نظامی و.... ازجمله آن ها ست)و
اروپا و جریان هائی در آمریکا هم نمی خواهند که ایران با موقعیت ژئوپلتیکی بی
همتایش زیرنفوذکامل بلوک شرق قرار بگیرد.
تقی روزبه ۲۵.۰۸.۲۰۲۰