نگاهی به پارهای از تحولات جنبش کارگری و معلمان و جامعه به مناسبت روزجهانی کارگر
روزجهانی کارگر امسال در ایران تحت شرایط و فضای پس از حمله پهبادی و موشکی رژیم به اسرائیل و همزمان اعلام جنگ داخلی علیه نافرمانی زنان علیه حجاب اجباری برگزارشد. حمله به دختران و زنان و ربایش آنها به شکل وحشیانه و با هدف ایجادهراس گستردهای بود که در واقع نسخه دوم و گسترش یافته تجربه حمله و مسموم سازی خفیف دختران مدارس و دانشآموزان دختر در خیزش سال گذشته بود .واکنش به حکم اعدام توماج و محکوم کردن و خواست آزادی وی نیز در این ببانیهها و اعتراضات خیابانی بازتاب داشت. با تو جه به تقارن روزکارگر با تهاجم داخلی و تهاجم خارجی اخیر، طبیعی بود که بازتاب محکوم کردن آن هادر بیانیهها و تجمعات پر رنگ و برجسته باشد. اما علاوه برآن طرح مطالبات برپایه سرمایه داری درهم آمیخته با حکمرانی دینی و مبارزه ریشهای با مناسبات سرمایه داری و مردسالاری و پدرسالاری حاکمیت در این بیانیهها چنان برجسته ومشهود بود که جائی برای تردید و چشم فروبستن به سوگیری و ماهیت ضدسرزمایه داری آنها باقی نمی گذارد. در این گفتگو به دلایل این ویژگی برجسته و خلاف جریان درجهانی که در پارهای از کشورهای بزرگ جهان راست افراطی در حال تعرض و دست اندازی به دست آوردهای کارگران و زحمتکشان است وقوع چنین پدیده ای در ایران قابل تامل است. و درهمین رابطه و چرائی آن به فروپاشی طبقه متوسط و پی آمدهای آن و نیز تجربه کارگر ان و معلمان در یک نظام هم ولائی و هم بشدت طبقاتی شده و فاقد هرگونه امید به رهائی در آن اشاره شده است.