در حقیقت ما به گونه ای شاهد رویکرد« حیات برهنه» ناشی از عدم مقابله عامدانه با پاندومی و بهره گیری عامدانه از هراس افکنی آن هستیم!
در حقیقت ما به گونه ای شاهد رویکرد« حیات برهنه» ناشی از عدم مقابله عامدانه با پاندومی و بهره گیری عامدانه از هراس افکنی آن هستیم!
در این گفتگو: پیرامون اهمیت دادگاه حمیدنوری، چگونگی حفاظت و تقویت جنبش دادخواهی و ضرورت دوری گزیدن از منازعات فردی و گروهی ، تشدیدسیاست ترور و هراس توسط رژیم و علل آن، اهمیت یک پشت جبهه نیرومندبرای جنبش کارگری و دادخواهی در خارج از کشور بویژه در شرایط سرکوب....
به بهانه تنفیذ رئیسی
(عضوهیأت مرگ) به عنوان دولت جدید:
نعل وارونه خامنه ای و شاید «شام آخر»!
سالی که نکوست از بهارش پیداست!
تقارن زمانی تنفیذرئیس دولت جدید (رئیسی-عضوهیأت مرگ) توسط خامنه ای با بحران آفرینی جدید رژیم در حمله به کشتی اسرائیل و کشته شدن دو خدمه انگلیسی و رومانیائی آن و احضارسفیرایران توسط آن ها و نیز تهدیدبه انتقام اسرائیل (که با چراغ سبزآمریکا هم همراه شده است) و مهم تر از آن تهدیدوزیرامورخارجه آمریکا منبی بر واکنش مشترک با متحدانش به آن تصادفی نیست*. بلکه بیانگر سیاست بحران آفرینی رژیم به فازجدیداست. هم چنان که این تنفیذ با تعلیق مذاکرات هسته ای نیز همراه است. بطورکلی ماکت کلی رژیم در این دوره با دو عنصر تشدیدسرکوب در داخل (خشونت برهنه) و باج خواهی هسته ای تشکیل شده است که هردو علیرغم تهاجم ظاهری رژیم با توسل به آن ها، برای قوام و دوام بخشیدن به یک حکومت در غیاب سایرفاکتورهای اصلی بسیارشکننده هستند.
گفتگوی هفته:
کرونا، اعتراض و اعتصابات گسترده، وداع روحانی و بن بست ها، سانسور و سرکوب خشن و باج خواهی اتمی راه به کجا می برد؟
گفتگو:
پیرامون: سه مولفه اصلی بحران، دوره انتقالی از وضعیت مبارزات پراکنده به سراسری و استراتژی و تاکتیک معطوف به آن، چرا و چگونه رژیم از تحولات جامعه عقب افتاده و به شکل واکنشی عمل می کند، ودرعین حال همچنان مشغول بحران آفرینی است،خلع یدکردن دولت روحانی از مذاکرات هسته ای، و.....
موج سازان و موج سواران!
دوقطبی سازی و جاده مرگ!
بخش دوم: گفتگو پیرامون شکل گیری راه کارگر:
پرسش های بینندگان تلویزیون برابری ، در باره انقلاب ۵۷، شکل گیری راه کارگر، نحوه ی برخورد به فاشیسم برآمده از شکست آن انقلاب، رابطه ی مبارزه طبقاتی و طرح کاست حکومتی، نفی تئوری سه جهان ونقد رویزیونیسم وسیاست استالینیستی وواقعتیهای تلخ سرکوب ونفی ازادیهای سیاسی و مدنی در آن بلوک، دلایل خوش بینی های اولیه ونداشتن استراتژی مقابله ی سراسری علیه ارتجاع برآمده از انقلاب وسرکوبهای خونین دهه ۶۰، چرایی عدم وحدت چپ ونیروی ترقیخواه و آزادیخواه دراین چهاردهه و...سوالاتی است که بینندگان عزیز تلویزیون برابری
بحران نه استثناء که قاعده است!
به بهانه بیانیه حمایتی سندیکای شرکت واحد از اعتصاب گسترده کارگران پیمانی نفت:
تنوع درسازمان یابی کارگران را به رسمیت بشناسیم!
متن بیانیه* ضمن ابرازهمبستگی و حمایت از اعتصاب کارگران نفتی و انتقاد از شرایط سخت کاری آنها و از پیمانکاری و انتقاد به تلاش های رژیم برای ایجاد شورای اسلامی کار، بخش بیشترآن را به تبلیغ و محاسن تشکل سندیکائی و دست آوردهای کارگران شرکت واحد و حومه تخصیص داده و به کارگران نفتی درحال اعتصاب توصیه اکید می کند که مطابق الگوی آن ها سندیکای خود را با فراخواندن مجمع عمومی و تعیین نمایندگان و تهیه اساسنامه تشکیل دهند!. آیا توصیه به چنین الگوئی در گرماگرم معرکه و در حالی که خوداین کارگران با وجودپراکندگی از طریق تشکل های ابتکاری توانسته اند یک اعتصاب سراسری و طولانی آنهم در بخشی حساس و استراتژیک مثل نفت بوجود بیاورند امری مثبت است؟ بنظر می رسد که این گونه تعیین نرخ در وسطه معرکه بنا به دلایلی چند خالی از اشکال نباشد و کمکی هم به تقویت همبستگی و سراسری کردن جنبش های اعتراضی کارگران نکند که مهم ترین دلایل آن به قرارزیراست:
پیرامون استراتژی و تاکتیک پیشروی جنبش در دوره پساتحریم«انتخاباتی»
اعتصاب کارگران نفت و
گاز، اعتراضات خیابانی و شبانه و سونامی اعتراضات! چه کسی خلأ بوجودآمده را پر می
کند مردم یا رژیم؟
اعتراض اهالی شهرری و در مناطق و استان های دیگر به قطع جریان برق و یا آب و اهمیت آن در پیوند خیابان و اعتصابات*
بحران بازتولیداقتدار و ابعاد ناتوانی و ناکارآمدی رژیم این روزها به عرصه های عمومی امورات زندگی هم کشیده شده است و بعیدهست کوتاه مدت باشد. همچنان که تورم کالاهای اساسی هم سرایستادن ندارد. به اعتراف روحانی، عدم سرمایه گذاری طولانی مدت در زیرساخت ها منشا مشکلات اخیر و فرسودگی ها است ( همانطور لااقل در طی ده سال اخیر نرخ رشداقتصادی قریب به صفر و سرمایه گذاری نزولی بوده است. یعنی نه فقط با گریز و عدم رغبت سرمایه گذاری های خارجی که با فرارسرمایه های داخلی هم مواجه بوده ایم). در اصل بروزچنین تکانه هائی بخشی از فرایندبحران بازتولید سیستمی است که اینک با چنین شدتی جلوی چشمان ما ظاهر می شوند و هرروز روزن های جدیدی را برای فوران اعتراضات می گشایند.
به بهانه اعتراضات شبانه! سونامی اعتراضات؟ چه کسی خلأ بوجودآمده را پر می کند مردم یا رژیم؟
اعتراض اهالی شهرری و در سایرمناطق و استان های دیگر به قطع جریان برق و یا آب و اهمیت آن در پیوند خیابان و اعتصابات*
بحران بازتولیداقتدار و ناکارآمدی رژیم و کشانده شدن آن به عرصه های عمومی نیازهای روزمره و حیاتی زندگی، از مهم ترین مشخصه های شرایط کنونی و مرتبط با تغییرتوازن قواست که هرروز روزن های جدیدی را می گشاید. وقتی خامنه ای حکم به شرکت در انتخابات به عنوان واجب عینی و یا فتوا به حرمت رأی سفید و آراءباطله می دهد، اما علنا توسط شهروندان نادیده گرفته شده و مهر ابطال می خورد و یا وقتی معلوم می شود که حتی قادر به حفظ استراتژیک ترین و امنیتی ترین تاسیسات خود(هسته ای) نیست و
کابوس بازگشت مجدد
ترامپ به صحنه انتخابات آمریکا!
بحران جهانی انتقال و خطوط عمده عبوراز بحران!
ترامپ پس از مدتها اظهارنظرتلویحی و دوپهلو نسبت به حضورش در انتخابات
ریاست جمهوری در آخرین پاسخی که به رسانه محبوبش فاکس نیوزداد با صراحت بیشتری
مکنونات درونش را به زبان آورد: بله تصمیم نهایی را گرفته ام!. مسأله این نیست که
من می خواهم یا نمی خواهم در رقابت های انتخاباتی شرکت کنم. کشور به آن نیاز دارد.
باید مراقب این کشور باشیم. باین ترتیب او در «اوج رسالت زدگی» احتیاج کشور به او
دیگر پنهان نمی کند که آماده گام نهادن مجدد به میدانی آکنده از چالش و جنگ قدرت
شده است و حتی از حالا میتینگ های «انتخاباتی» خود را نیز شروع کرده است.
در برنامه چسم اندازهای این هفته، درباره تحولات سیاسی هفته، اعتصاب بی سابقه و سراسری کارگران صنعت نفت و گاز و پتروشیمی و تاثیرات عمیق آن برروی نوع سازماندهی ومطالبات وهمبستگی های کارگری و اجتماعی، حمایتهای پرشور خانواده های قربانیان جنایات سیاسی در ایران خصوصا خانواده های جانباختگان ابانماه، تاثیرات زلزله تحریم فعال انتخاباتی حکومتی و رای های باطله و تاثیر آن در نحوه ارتباط حکومت و مردم و تغییر شیفت رفتارهای مردمی واعتراضات اجتماعی، در باره مذاکرات هسته ای و آینده آن و در پایان خطر سقوط دولت افغانستان بدست ارتجاع طالبان بستر لا بیش از دو دهه اشغال و حضور نظامی ناتو ... گفتگوشده است
به مناسبت برگزاری نوزدهمین کنگره حزب کمونیست چین، سوسیالیسم چینی هم چون عصرجدیدی که با نام و تمثال شی مزین شده است!*
ریاست مادالعمری و معنای «سوسیالیسم با طعم چینی»!
زمانی برای سرمستی و سرخوشی خامنه ای!
دلایل«حماسه» خواندن انتصاباتی که تحریم و عملا تبدیل به یک همه پرسی شد!
چرا خامنه ای و دیگرسردمداران ذوب شده در ولایت
کمترین مشارکت تاریخی در انتصابات حکومت اسلامی را «حماسه» می خوانند؟!
حماسه خوانی «خامنه ای» به نمایشی که به
نوعی به همه پرسی علیه نظام تبدیل شد و مهرباطله برپیشانی آن خورد به چه معناست؟!
چرا خامنه ای حتی پس از خرابی بصره و علیرغم واجب شرعی و تکلیف دانستن مشارکت در انتخابات و هم چنین دادن حکم حرمت به آرای باطله، هم چنان سیاست انکار و فراربه جلو اتخاذکرده و حتی حاضر شده است علیرغم تصادم با پره های آسیاب بادی هم چنان دون کیشوت وار از حماسه سخن بگوید؟!. روانشناسی چنین دروغ وقیحانه و حکمت لیسیدن تف خود در مورد«انتخاباتی» که ارقام مشارکت درآن طبق آمارهای خودرژیم در پائین ترین نقطه نزولی کل حیات نظام قراردارد و حتی همین هم شبهه برانگیز است، چیست؟
پیامدهای نمایش انتخاباتی۱۴۰۰ در صف بندی های طبقاتی و اجتماعی
گفتگو: پیرامون اهمیت قطب بندی جامعه، پیرامون اختلال در متابولیسم و سوخت و سازسیاسی رژیم، بحران عمومی بازتولیدقدرت، ورشکستگی دو شبه گفتمان «نجات جمهوری» توسط اصلاح طلبان و دولت مقتدر و کارآمدتوسط جناح خامنه ای و رئیسی و اصول گرایان ( هیولای جدیدی که قراراست به عنوان گام دوم نظام ولایت فقیه باصطلاح به خودمهر مشروعیت بزند) و آخرین تحولات مذاکرات وین و بحران هسته ای.
جنایتکار با پای خود به «میدان» آمده است! به استقبالش بشتابیم!
رئیسی و نقض قواعدبدیهی حکمرانی!
معمولا نظام های مستبد و جنایتکار اگر یک جو عقل داشته باشند، سعی می کنند جنایت و یویژه نمادهای رسواکننده آن را خود از جلوی صحنه دور کرده و مشمول مرورزمان نمایند تا لااقل از این طریق حافظه تاریخی جامعه بخصوص نسل های تازه و نهادهای ناظرحقوق بشر را فعال نکنند و ا ین درحالی است که رئیسی هم چون پرونده زنده جنایات رژیم صحنه گردان سیاست رژیم ایران شده است. با این همه وضعیت رژیم جمهوری اسلامی برخلاف عقلانیت و قواعدبدبهی اصحاب قدرت است. در حقیقت بحران و ناتوانی از بازتولیداقتدار خود حتی در زمینه تولیدکادرهای لازم و وفادار به خود، قابل اطمینان و امتحان پس داده بویژه با تجربه منفی که در موردبرکشیدن احمدی نژاد داشته اند چنان است که رژیم دستخوش بی اعتمادی و نگران از هر ریسمان سفید و سیاه، ناگزیرشده که اثن قواعدبدیهی باصطلاح حکمرانی را نقض کند و کسی را به عنوان رئیس جمهور برکشد که اگر هیچ خاصتی در گشودن گره های بحران های انباشته شده نداشته باشد، اما این خاصیت را دارد که به عنوان نمادی از جنایت علیه بشریت با استانداردهای بین المللی، با دوختن جنایت های گذشته و حال به یکدیگر بویژه فعال کردن حافظه تاریخی جامعه و نسل های جدید حساسیت نهادهای حقوق بشرجهانی را یکجا به روی صحنه آورد.
به مناسبت برکشیدن نام رئیسی از صندوق!
آیا این لقمه بزرگ در گلوی رژیم گیرخواهد کرد؟
گفتگو:
پیرامون خطوط قرمز مذاکره، معمای درخواست جبران کنید خامنه ای از شورای نگهبان توسل به اقتصاد و معیشت نه مفر که پاشنه آشیل رژیم است اهمیت فرایند دوقطبی شدن جامعه و سیستم بحران هسته ای و درجازدن مذاکرات، گزارش گروسی و تهدید به صدورقطعنامه توسط شورای حکام ...
الف- چگونه کارگران و زحمتکشان با فرودبهمن بحران های پی در پی مواجه می شوند. ب-چگونه مطالبات و نبردهای موضعی با مطالبات و نبردهای سراسری گره می خورندج-اهمیت دریافت ربتم شتاب بحران و آرایش متناسب با آن
و بلأخره تحریم انتخابات و خنثی سازی ترفندهای رژیم برای کشاندن کارگران به پای صندوق رأی
دو مؤلفه اصلی که آرایش انتخاباتی رژیم تحت تاثیرآن قراردارد
معنای عمامه چرخانی اخیر خامنه ای و نیز معنای خودخوارگی رژیم!
تحریم گسترده مضحکه انتخاب بات و ضرورت تبدیل آن به یک رفراندوم قاطع «نه » به آن
اهمیت تکوین فرایند دوقطبی شدن جامعه هم چون بسترمناسب برای خیزش های بزرگ توده ای
ضرورت تجدیدسازماندهی و باز آرایی چپ حول فراینددوقطبی شدن جامعه و تقویت گفتمان آزادی و برابری اجتماعی
«انتخابات» ۱۴۰۰ برگ انجیرتزیینی انتصاب رئیس جمهور
با تحریم فعال و گسترده ا«انتخابات» ریاست جمهوری رژیم، می توان آن را به یک نقطه عطف یعنی یک رفراندوم بزرگ و کوبنده «نه» به رژیم حکومت اسلامی و شکل گیری یک قطب فعال ضدسیستم، تبدیل کرد...
در این برنامه نگاهی داریم به آخرین رویکرد های حکومتی و به نظرکرده اصلی آن.، سرنوشت محیط زیست و کاهش شدیشدنرخ رشد جمعیت از زبان کارگزاران رژیم و علت های آن. جنبش اعتراضی و تحریم، و در انتها به بحران فلسطین و اسرائیل..
!سه ویژگی خیزش اخیر جنبش فلسطین
محل واقعی منازعه کجاست؟
انتشارفایل صوتی ظریف که رعشه براندام نطام
افکنده از چه چیزی حکایت می کند؟ و چرا تا این حدموجب شوک و زلزله سیاسی در داخل و
به ویژه ساختارقدرت شده است؟ اهمیت اصلی آن در چه چیزی است؟
در برنامه چشم اندازها این هفته، در باره نتایج مذاکرات ۴+۱ ورژیم اسلامی و چشم اندازهای آن در بستر بحران اقتصادی و کرونایی ،اعتراضات مال باختگان بازنشستگان و پیش بینی های ادامه وگسترش این اعتراضات ،انتخابات ۱۴۰۰ وسیاست چراغ خاموش بیت رهبری، و معنای برنامه «نئوکنیزیانیسم دولت بایدن در شرایط بحران بزرگی که سرمایه داری با آن درگیراست...
نظریه «دولت های غارتگر» چه نسبتی با سرمایه داری واقعا موجود دارد؟
آیا از این منظر می توان با رویکرددولت محور به مقابله مؤثر پرداخت؟
پیشینه:
در نقدمقاله «راهی دیگر»* در انتقاد به دولت گرائی در صفوف چپ (سنتی)* که در آن از سیاست ورزی و کنشگری جامعه محور در قبال رویکردهای دولت محورچپ(سنتی) دفاع می شد، تأکیدداشتم که ضمن ضرورت نقددیدگاه جان سخت دولت گرائی در نزدچپ سنتی لازم است بین دو نوع رویکردجامعه گرائی خط تمایزروشنی کشیده شود؛ یعنی بین «جامعه گرائی فعال و ضدقدرت» با «جامعه گرائی انفعالی و همزی با قدرت»، که بعنوان جامعه مدنی بستری برای اعمال هژمونی قدرت بر جامعه بشمار می رود. درحقیقت مدت مدیدی بود که در عرصه سیاسی ایران (علاوه بر اصلاح طلبان به عنوان جناحی از حاکمیت ) شاهدنگاه دولت-محور از منظراصلاح طلبی یا تحول طلبی، به کنشگری در عرصه «جامعه مدنی» ولی در اساس معطوف به قدرت و سودای حضور در قدرت در سطوح کوناگونی از شوراها تا مجلس و دولت و ایجادتوهم امکان تغییر از بالا و از طریق به اصطلاح نهادهای انتخابی بوده ایم.
چندگفتگو پیرامون اوضاع ایران و جهان، از قرارداد۲۵ ساله تا برنامه نئوکینزیانیسم بایدن
در برنامه چشم اندازهای این هفته، علی دماوندی با تقی روزبه، د رباره اوج گیری کرونا د رایران ،جنبش سراسری بازنشستکان وکارکران برای واکسیناسیون فوری و رایگان وسراسری مردم ایران، سیاست کرونایی حکومت اسلامی، انفجار نظنز و هدفها و دلایل وعناصر پشت پرده آن ،افزایش سرعت وتوان غنی سازی ۶۰در صدی و مذاکرات با قدرتهای بزرگ و هدفهای کوتاه مدت و دراز مدت طرفین ماجرا، انتخابات ۱۴۰۰ وممنوعیت حسن خمینی بعنوان کاندید وسیاست حکومت اسلامی برای این دوره از انتخبات ، ودر آخر در باره طرح اقتصادی بایدن برای بازشازی ایالات متحده وهدفهای آن گفتگو کرده است. در پایان سخنان جعفر عظیم زاده را در باره اسماعیل عبدی و درخواست آزادی اووهمه ی زندانیان سیاسی
پیمان نامه ۲۵ ساله رژیم های چین وجمهوری اسلامی، گفتگوی سعید افشار با احمد علوی و تقی روزبه
در این گفتگو نگاهی داریم به سالروز رفراندم جمهوری اسلامی و پیامدهای آن « آری » میلیونی و تشابهت ها وتفاوت های آن با کارزارهای سلبی نظیر کارزار « نه به جمهوری اسلامی»، موج چهارم کرونا و جنایت سازمانیافته حکومت اسلامی با پیگیری سیاست مصنونیت باصطلاح گله ای و تحریم واکسن های اصلی جهانی و هم چنین نگاه مجددی داریم به قرارداد ۲۵ ساله ی رژیم اسلامی و پروبلماتیک های مربوط به آن ...
ایستاده در ملتقای سلطنت و جمهوریت در قابی با هنرمندان، به چه معناست؟!
بیانیه ای با عنوان «نه» به جمهوری اسلامی با امضاء رضاپهلوی به همراه اسامی عده ای از سلطنت طلبان و شماری از طیف جمهوری خواهانِ ( بی یال و دم اشکم؟)، در فیگوری با هنرمندانی ایستاده در یمین و یسار، و نیز محتوای فایل صوتی مبنی بر ترجیح شخصی جمهوری خواهی به نظام سلطنتی، گرچه طرح آن فی نفسه بی سابقه نبود، اما آن چه که این بار به آن ویژگی خاصی بخشیده است، همانا بسته بندی و فرم تازه آن در بازارمکاره سیاست است. پیام اصلی آن است بیائید به رقابت های دو باشگاه سلطنت و جمهوری پایان دهیم و تیم مشترک و نیرومند و تازه نفسی بسازیم تا شاید از این طریق بتوان به دروازه دشمن گل زد. گذرزمان نشان خواهد داد که آیا یک تیمه شدن این دو«باشگاه» به معنی حل و فصل منازعات دیرینه پیرامون نوع حکومت داری است یا آن که صرفا صورت مسأله را حذف و دعواها را به درون تیم انتقال داده است. البته تشکیل یک تیم واحد به معنای آن است که هویت ها و محتواها، چنان به یکدیگرنزدیک شده باشد که دیگر دعواها را فاقدموضوعیت کرده باشد و دعواها صرفا برسرنام و شکل و باصطلاح بر سرلحاف ملا باشد. تا جائی که اکنون رضاپهلوی هم ظاهرا تفاوتی بین این گزینه ها قائل نیست و حتی می توان گفت که سودای تعویض زین و اگر بتوان گفت «مصادره جمهوری خواهی»، او را کاتولیک تر از پاپ کرده است!
کرونا در یکسالگی ، تاثیرات آن بر تحولات و نظم کنونی جهانی،درکنارتخولات سیاسی هفته: در ایران و منطقه
یک نمایش خیابانی!
علاوه بر این پرفورمنس ارتباط مستقیمی با مخاطب خود دارد و یک بازی رفت و برگشت را می توان میان مخاطب و اجراگر مشاهده کرد. حضور مخاطب در یک اجرا می تواند در روند آن بسیار تاثیرگذار باشد.
پرفورمنس یکبار اتفاق می افتد و در صورت تکرار دیگر پرفورمنس نخواهد بود....
آن چه که در جلوی مجلس شورای اسلامی اتفاق افتاد یک پرفورمانس واقعی بود.
سرنوشت حباب های سیاسی!
این بار البته تاکتیک ورودبه صحنه عوض شده است،بجای علم کردن جریان هائی چون فرشگرد، با شماری از هنرمندان خوانندگان و ورزشکاران و .... و گنجاندن نام بدون طرح عنوان در لیست امضاء ها. با این وجود، بعیداست که این نوع جاسازی هم بتواند پیام «همه با من» نهفته در این فراخوان را از دیده ها پنهان سازد.....
در همین رابطه نگاه کنید به مطلبی پیرامون این نوع سریال های حبابین که که قبلا نگاشته شده است: