سودای فتح «قله»، خشم خدایان و رنج مضاعف سیزیف!
جنبش تحریم و تاکتیک دوسر باخت
برای رژیم!
«قله» و دست یابی بهآن همواره از واژههای موردعلاقه خامنهای در سخنرانیهایش بوده است. نظام حاکم سالهاست که هدف خود را دست یابی به «قله» تعریف کرده است. مراد از قله سه راهبرد تشکیل «دولت اسلامی»، «جامعه اسلامی» و گسترش «تمدن اسلامی» است که «گام دوم» بهعنوان نقشه راه برای نیل به آن تدوین شده است. و همهاینها برای هموارکردن زمینه ظهورامام غایب برای بسط نفوذاسلام و گسترش حکمرانی جهانی آن صورت میگیرد [ گرچه بعید است «امام حاضر» که خود مشغول انجام وظایف امام غائب است، و قدرت زیرزبانش مزه کرده است با دست شستن از حلاوت و امتیازات قدرت حاضر شود که با ظهوروی، داوطلبانه جادوی قدرت را به او تفویض کند!. و چه بسا همانطور که در مورد دهها مدعی امام زمان شاهد بودهایم آنها را دستگیر و زندانی و احیانا سربه نیست کرده است، او را نیز اگر جرئت نماید که خود را آفتابی کند به صلابه کشند!ّ]. از شوخی گذشته، خامنهای و کارگزاران برگماشتهاش بارها وعده نزیک شدن بهقله را دادهاند. حتی احمدی نژاد که برکشیده خامنهای و سپاه پاسداران بهعنوان رئیس جمهورترازاسلامی بود، لاف می زد که در آستانه فتح قله است و تنها یک فریاد«یاعلی مدد» کافی است که بهفتح قله نائل شویم! اما ظاهرا تماس و مراودات وی با امام غائب که با دورزدن امام حاضرهمراه بود او را از فتح قله باز داشت و نهایتا با گلوگیرشدن این لقمه در کام رهبرنظام، آن سبو افتاد و بشکست و پیمانه ریخت و حسرت تحقق فتح قله همچنان در دل بماند. در تجربهای تازه از حمل بارسنگین بهسوی قله، نوبت بهبرکشیدن رئیسی بهمثابه رئیس جمهورمعیار و با استانداردی بالاتر رسید. اما ظاهرا او نیز قبل از فتح قله به نوعی دیگرموردخشم خدایانی که قلهها را آشیانه خود میانگارند قرارگرفت و در حین «پرواز بهسوی بهشت» ساقطش کردند! رهبرکهنسال نظام همه آرزو و عزمش این بوده است که بهعنوان سلطان دوم سلسه ولایت فقیه و در پیچندین ده سال زمامداری پربرکت، پس از فتح قله سر به بالین مرگ بگذارد و بهدیدارحضرت حق بشتابد، اما افسوس! تو گوئی که درست همان موقعی که او در آستانه رسیدن به قله و چیدن میوه قرارمیگیرد، ناگهان قله از چنگ وی میگریزد و در فاصلهای بعید به او چشمک میزند!