از حق دفاع مشروع تا «گفتمان سازی» حول آن!-بخش اول
خانم لیلا حسین زاده در مطلبی تحت عنوان حق دفاع مشروع* پیرامون ضرورت برساخت گفتمان خشونت دفاعی مشروع در ساحت خیابان و جاماندگی کنشگران و گروه های اجتماعی از تجربه خیابان پرداخته است. گرچه چنین اظهارنظری به دلیل پیوندش با مسائل جنبش های خیابانی سال های اخیر و نیز گشودن باب گفتگو پیرامون مشکلات عملی جنبش ها دارای اهمیت است، اما از جهات مختلفی چالش برانگیزاست. رویکردایشان به امررهائی و صورت بندی آن انسجام در استدلال ها و البته مهم تر از آن ارزیابی اشان از وضعیت موجودجامعه و پتانسیل جنبش خیابان نادرست است و حاوی نارسائی ها و گسست هائی است که نوشته حاضر در نقد آن ها و به نوبه خود با انگیزه دامن زدن به این نوع بحث ها نگاشته شده است. فشرده مواضع ایشان بدین قراراست، با انتقاد از جاماندن کنشگران و گروه های اجتماعی از خیابان و تجربه های آن، شالوده نظرخود را حول محورهای زیر بسط داده است: نخست، ضرورت گفتمانی معطوف به حق دفاع مشروع (یا خشونت دفاعی مشروع) و یا آن چه که خشونت برسازنده خوانده می شود. دوم، تولید و امکان پذیرساختن چنین گفتمانی در گروتعیین تکلیف با سه مقوله عاملیت و خشونت و دولت است. در همین رابطه است که در نقد و مرزبندی با گفتمان مسالمت آمیز/عدم خشونت که به زعم وی گفتمان هژمونیک بوده است و منشأ پاسیفیسم حاکم بر فضای سیاسی از یکسو و خشونت انتقامی توده های خشمگین از سوی دیگر، پیوستاری ترسیم می کند که خشونت دفاع مشروع در میانه این دو طیف افراطی ایستاده و می تواند مانع از نقش آفرینی دو طیف مزبورگردد. دو طیفی که همدیگر را بازتولید می کنند و بهم حقانیت می دهند. بهرحال، هدف یافتن جایگاه مناسب برای گفتمان خشونت دفاعی مشروع همچون کلیدواژه ای در این بحث و نظر است.