ثقل سامعه دیکتاتورها و حرکت در منطقه کور
دوره فروپاشی ها و ابر بحرانها،در دوره قحطی وفلاکت چه راهی در مقابل ماست
ثقل سامعه دیکتاتورها و حرکت در منطقه کور
دوره فروپاشی ها و ابر بحرانها،در دوره قحطی وفلاکت چه راهی در مقابل ماست
در این گفتگو: وضعیت نه جنگ نه صلح ، که عملا اولویت اول رژیم و سپاه پاسداران آمادگی برای جنگ است، تلاش مذبوحانه خامنه ای برای پاک کردن صورت مساله تهدید جنگ/ و همزمان تلاش تندروان برای تبدیل حجاب به مساله اول کشور (بخصوص با تمرکز حول ماجرای کیش/ هشدارهای پزشکیان نسبت به این رویکرد/ وضعیت فلج شدگی و بی تصمیمی وبی دولتی درحدی است که حتی مدافعانی چون عباس عبدی نگران آنند که حاکمیت به سادگی نتواند واردسال ۱۴۰۵ شود! و احمدزیدآبادی وضعیت کنونی را با شرایط پس ازجنگ اول و قحطی و مداخله قدرتهای آن زمان در ایران مقایسه می کند/ در بخش پایانی نگاهی داریم به تحرکات ترامپ و جهانی که بدنبال ساختن آن است
تصویری شفاف و مستند از بحران سرمایه داری و درهم تنیدگی ستم ها و تبعیض های اجتماعی و جنسیتی و.... با ستم اقتصادی. تصویری چند بعدی و پیچیده از مبارزه طبقاتی و ازجمله تولید/بازتولید
ماهنامه خط صلح – آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، در سخنرانی سال ۲۰۲۰ خود در «اجلاس سالانهی نلسون ماندلا» با عنوان «مقابله با اپیدمی نابرابری: یک قرارداد اجتماعی جدید برای عصر جدید»، انتقاد تندی از سیاستمداران و نظریهپردازان نئولیبرال مطرح کرد؛
ارزیابی از اوضاع داخلی ایران درآستانه افزایش نرخ بنزین،و روز دانشجو، و تحلیلی از سند استراتژیک امنیت ملی ترامپ
از حزب اللهی تا شاه اللهی راه درازی نیست!
نگاهی به آخرین تحولات بحران در داخل ( شیفت خامنه ای به روی کار آوردن برنامه دولت موازی، نامه اصلاح طلبان به خاتمی و پیشنهاد تغییر پارادایم کنشگری/ در سطح دولتهای اروپا چگونه خود را برای جنگ ناتو و روسیه آماده می کنند....
ابربحران معیشت، سرکوب چپ، و پیام مرگ تراژیک احمدبالدی/ و تحلیلی از انتخاب ممدانی به مثابه شورش تهی دستان نیویورک علیه فرادستان نئولیبرال و هم چنین علیه اقتدارگرائی، و تناقضات و محدودیتهای نهفته در آن
چپ، فلاکت عمومی و نگاهی به مرگ تراژیک احمدبالدی
گرچه رژیم و اطلاعات سپاه پس از چندروز زیرفشار اعتراض کنشگران داخلی
وخارجی و افشاگری رسانهها، ناگزیرشدند که بازداشت شدگان چپ را آزادکنند، اما این
به معنی آن نیست که اولا برای آنها پرونده سازی نکرده و سراغشان نروند، و ثانیا
اجازه فعالیت آزاد رسانه ای و نظری و گفتگو به آن ها بدهند. واقعیت آن است که علت
تمرکز رژیم و دستگاههای امنیتی آن با توجه به انباشت ابربحرانها و خطر سرریزشدن
آنها بویژه ابربحران اقتصادی و فلاکتی که جامعه را به ورطه خود کشیده و حدود ۹٪
جامعه عملا زیرخط فقر ۵۵ میلیونی اعلام شده خودرسانه های داخلی قرارگرفته اند.
فقری که در افق مشهود با توجه به ورشکستی و کسری بودجه عظیم دولت و اولویت های
جنگی و امنیتی و نیز چاه ویل پرنشدنی رانت خوارانش هم چنان تنوره می کشد و رژیم هم
برای جبران کسری بودجهها ابزازی جز توسل به شوک تراپی در ابعادجدید حول قیمت
کالاهای حیاتی و مایحتاج اولیه ندارد. در چنین شرایطی از انباشت ابربحران ها و
تخصیص منابع کشور به اولویت وجودی خویش است، که دستاندرکاران رژیم نگران
برآمداعتراضات عمومی و فراگیر نسبت به مساله «نان » و زندگی و تبدیل شدن خواست
عدالت اجتماعی به مهمترین مطالبه فراگیر جامعه و در تناظر با آن، عروج گفتمان چپ هستند. بهمین دلیل فشار
به نیروها و افراد و رسانههای چپ را نباید امری گذرا تلقی کرد.
تراژدی خودسوزی احمدبالدی*
پدیده زهران ممدانی؟
بنظر آنچه که درموردممدانی تازگی دارد و به این پدیده ابعادمهمی داده است همانا وعده ها و شعارهای او در چهارعرصه ۱) معیشت که از قضا شعارخودترامپ هم برای جلب طبقه کارگر ناراضی از عملکردجهانی سازی سرمایه داری و رقابتهای جهانی و نیروی کارارزان اقتصادهای نوظهور و مهاجرت نیروی کار... بود که کلا حمایت فعال دموکرات ها از این نوع جهانی سازی، و مخالفت ترامپ با آن، گرچه موجب پیروزی ترامپ شد، اما واقعیت این است که در دوره اخیردولت ترامپ، برخلاف ادعاها ووعدههایش، سیاست های او درمجموع موجب افزایش قیمتها و هزینههای زندگی درهمین یک سال اول حکومتش شده است و معلوم شده که جز ادعاهای پر طمقراق کاری نکرده است، ۲) دفاع از شمولیت، تنوع و برابری (در برابرسیاست اصلی اجتماعی ترامپ مبنی علیه تنوع، برابری و ادغام است ( خارجی ستیزی، علیه تنوعات جنسیتی و هرگونه امتیازمثبت به اقشارتحت تعبیض و غیره و بسیاری را زیرضرب قرارداده است)، ۳) علیه اقتدارگرائی دولت مرکزی و مداخلات غیرقانونی آن در وظایف گوناگون مربوط به اختیارات ایالات ها و ارسال نیروهای نظامی بر فرازفرمانداران ... و۴) بالأخره محکوم کردن جنگ غزه و نسل کشی بوده است ( بویژه که ابعادجهانی یافته و باکمانه کردن در خود آمریکا و میان جوانان ....). البته او در کنارطرح وعدههای روشن برای مطالبات معیشتی مشخصی مثل دسترسی فرودستان به خدماتی چون پیرامون مهدکودک و حمل و نقل و مسکن و... با تکیه بر جوانان و بسیج شبکهها اجتماعی، کارزارموفقی برپاکرد (همان مسیری که سندرز نیز قبلا در انتخابات ریاست جمهوری به نحودرخشانی از آن بهره گرفته بود ).
به مناسبت تهاجم جدیدرژیم به فعالین فرهنگی، اجتماعی و رسانهای چپ و مستقل:
شیفت
خامنهای از سیاست انبساطی «وفاق ملی»، به سیاست انقباضی «خالص سازی» و سرکوب بیشتر
بازداشت و احضارجمعی از روشنفکران و پژوهشگران چپ و مستقل فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و نیز افزایش تذکر به روزنامه نگاران و بستن تعدادی از آنها که حتی مدافع نظام در کلیت خود بوده و متعلق به جناح دیگر است، بازتاب وسیعی داشته است. بطوری که موجب اعتراض انجمن صنفی روزنامهنگاران و نیز انجمن علوم اجتماعی و البته در سطحی دیگر، موردانتقاد شبکهها و رسانهها و فعالین چپ شده است. در شرایط کنونی معنای یورش جدید رژیم به افراد و حوزه های رسانهای و نظری مستقل و ازجمله چپ ها چیست؟نشانهها و شواهد متعددی حاکی از تصمیم رژیم به تهاجم جدیدی است، که واقعه فوق در متن آن اتفاق افتاده و قابل بررسی است: در متن چرخشی از دوره پسا رئیسی و رویکردهای تحمیل شده به نظام، دوره تعلیق نسبی فرایندخالص سازی ساختارقدرت و روی آوری به «وفاق ملی» پزشکیان و سیاستهایی چون «ای ایران» و نصب برخی تندیسهای ملی که صرفا برخوردی ابزاری با هدف مصادره یک گفتمان رقیب صورت می گیرد تا تغییری در رویکرد. .. تعلیق موقت «قانون حجاب»... و تحمل مصلحتی مناظرات و گفتگوهای چالشی در برخیکانال ها و شبکههای داخلی با هدف سترون سازی سخنان پرآب و تاب انتقادی و معطوف به تغییررادیکال .... که جملگی به معنای میل به بازگشت سیاست دوره انقباض و خالص سازی دوره رئیسی و فعال و تهاجمی شدن دوباره دولت موازی و واقعی و تنگ ترکردن فضای تنفسی حتی برای «کنشگران مرزی» جناح راست اصلاح طلبان و بطریق اولی بر گرایشها و نیروهای مستقل از رژیم. البته آن «خرده نرمش قهرمانانه» تا آنجا که به اراده آنها بر می گشت، از اساس موقتی و تاکتیکی بود و اینک ظاهرا به پایان عمرمستعجل خود رسیدهاست (که رصدکردن روندهای بعدی، میزان قطعیت و عدم قطعیت آن را نشان خواهد داد). منشاء این چرخش را بیش از همه باید در نگرانی فزاینده هسته مرکزی ساختار قدرت نسب به تهدیدهائی دانست که متوجه کلیت نظام بوده و با انباشت بحرانها و خطرسربازکردن بیمهار آنها ارتباط وثیقی دارد. بازگشت به سیاستهای شکست خورده گذشته درعین حال به معنی ورود نظام و جامعه به دوره جدیدی از وخامت وضعیت بحرانی است که در رأس آنها مواجهه رژیم با تهدیدهای جنگی، دست و پنجه نرم کردن با محاصره اقتصادی و تحریمهای همه جانبه تر، تعمیق بحران اقتصادی نفسگیر و فلاکت آفرین و بالأخره ضرورت تیز کردن بیش از پیش اهرم سرکوب فراگیر قراردارند. از سوی دیگرتشدید بحران اقتصادی و دامنه فلاکت عمومی، رژیم را نگران برانگیخته شدن خشم عمومی و برآمدجنبشهای مطالباتی و سیاسی سراسری، یعنی تقویت وجه عدالتخواهانه خیزشهای تاکنونی کرده است و در تناظر با آن، نگران برآمدگفتمان چپ و نقش آفرینی نیروهای پیشرو در این روند. حمله به شماری از چهره ها و نظریه پردازان منتقد چپ و پیشرو و مستقل در همین رابطه قابل فهم است. تشدید مجادلات و منازعات درونی حاکمیت و دو قطبی شدن آنها حول مسائل مهمی چون مذاکره و عدم مذاکره، پیرامون بحران هسته ای و تصمیم و عدم تصمیم به بازسازی تأسیسات هستهای آسیب دیده که چیزی جز به پیشوازحمله جدیدبه کشور رفتن نیست، دعوا حول سیاست خارجی با رویکرد یک جانبه به روسیه و چین، رویکردشدیدا یک جانبه صدا و سیما به مثابه رسانه «ملی» که بطورکامل توسط یک اقلیت کوچک ُقرق شده است، دوقطبی مجادله حول حجاب، منازعه پیرامون نحوه بازسازی اقتصادی ( اقتصادمقاومتی و زیرزمینی و فاسد و دارای رانت، در برابراقتصادشفاف و باز و قابل رقابت، و خطرمحدودشدن بازارصادرات، عملا به چین و روسیه و وابستگی به منافع آنها. در یک کلام خطوط مهمی ازسیاستهای خارجی و داخلی مورد مناقشه قرارگرفته است. و در این میان بویژه عقب نشینی سریع رژیم از باصطلاح سیاست های وحدت بخش پس از جنگ ۱۲ روزه، در مجموع زمینه تشدید چنین منازعاتی را فراهم ساخته است.
نگاهی به شعله ورشدن تضادهای درونی حاکمیت/ و نگاهی به بحرانهای جهانی و جنگ تعرفه ها و رقابت چین و آمریکا
اعتراف به شکاف بین ترامپ و ماگا
سخنان معاون ترامپ پیرامون تصمیم گیری پیرامون حمله به ایران و چالشهای درونی!
و فرصتی برای راستی آزمائی یک ارزیابی